پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

پایان نامه دکترای جامعه شناسی

 

بررسی جامعه شناختی

توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران

از سال 1287_تا1357

 

استاد راهنما : : دکترمحمد توکل

 

اساتید مشاور:

دکترمحمدرضا رضوی

دکتر غلامرضا جمشیدیها

 

چکیده

صنعت نفت ایران از قدیمی ترین و موثرترین صنایع ایران است که با گذشت یک قرن از ایجاد آن، هنوز بیشترین تاثیر را در اقتصاد، سیاست و توسعه کشور دارد. این تاثیرات مهم یکی از جنبه ارزآوری و درآمدزایی فوق العاده و دیگری از منظر وابستگی و تکیه بسیار زیاد سایر بخش ها بر این صنعت است که باعث شده است برخی حتی  آن را عامل ضدتوسعه ای معرفی کنند که با رانتیرکردن دولت ها باعث کندی توسعه سیاسی و اقتصادی می شود. به زعم برخی دیگر می توان از قابلیت های تکنولوژیک این صنعت جهت توسعه کشور استفاده کرد و به جای اتکای سایر بخش ها  به نفت ،‌آن را به موتور محرکه و رشد سایر بخش ها تبدیل نمود.  علی رغم جذابیت این ایده ، این  نگاه آرمانی با گذشت یک قرن هنوز تحقق نیافته و حتی خود این بخش نتوانسته است به قابلیت های تکنولوژیکی که شایسته این قدمت و تجربه است دست یابد. در این تحقیق سعی کرده ایم تا در یک بررسی تاریخی عوامل اجتماعی موثر بر این عدم توسعه مطلوب را ترسیم کنیم. می دانیم پس از حدود یک قرن ، صنعت نفت ایران نتوانسته است تمامی ظرفیت های توسعه خود را محقق کند و به قابلیت های تکنولوژیک مطلوب و متناسب با این سابقه و تجربه  در قیاس با سایر کشورهای دارای صنعت نفت جوانتر دست یابد. اینک پرسش اصلی آن است که کدام عوامل اجتماعی در این پویش هفتاد ساله(تا انقلاب) و شکل گیری وضعیت کنونی تکنولوژیکی صنعت نفت موثر بوده‌اند؟ عوامل جامعه شناختی دخیل در پویایی های کنشگران عمده برسازنده شبکه صنعت و تکنولوژی نفت ایران تا انقلاب سال57 ، چه جهت و مسیر پویایی تکنولوژیک را برای این بخش ترسیم کرده و شکل داده اند؟ کنش ها و نگاه های کنشگران اصلی برسازنده این بخش چگونه در بستری اجتماعی ‌توسعه یافته  و شکل کنونی صنعت نفت را در پی داشته اند و کدام عوامل اجتماعی مانع شکل گیری تحرکات گروهی و اجماع برای اتخاذ راهبردهایی موثرتر و کارآمدتر به ویژه در کسب قابلیت های تکنولوژیک (از پایه تا متوسط)در این صنعت شده اند؟

به منظور ترسیم ارتباط عوامل اجتماعی با شکل‌گیری و توسعه صنایع و تکنولوژی ها، چارچوب کنشگر – شبکه از میان نگاههاو چشم اندازهای موجود در جامعه شناسی تکنولوژی برگزیده شده است که به تحلیل نقش اجتماعی کنشگران برسازنده شبکه صنعت و تکنولوژی نفتی در کسب قابلیت های تکنولوژیک  می پردازد.  به دلیل گستردگی و دامنه وسیع فعالیت های این صنعت از یک سو و اثرات چندین نهاد و کنشگر مهم در اعمال نفوذ و قدرت شکل دهی به تصمیمات و جهت گیری این صنعت در قبل از انقلاب ازسوی دیگر، چارچوب کنشگر – شبکه که بر مبحث قدرت و پویایی های کنشگران متمرکز است برای این برسی مناسب خواهد بود.

جهت روشن نمودن کنش ها و تصمیمات کنشگران اصلی و نیز میزان قابلیت های تکنولوژیک حاصله، دوره مورد بررسی به سه مقطع تقسیم گردیده است که از لحاظ تاریخی، نقاط عطف وتغییرات مهم این صنعت بوده اند. سپس با بررسی اسنادی و کتابخانه ای میزان توسعه این صنعت و  کسب قابلیت های تکنولوژیک  در هر دوره مشخص شده است. در همین راستا آثار علمی- تحقیقی که موید جهت و نوع توسعه علمی و صنعتی است از نشریات و منابع مکتوب این صنعت، به ویژه کلیه مطالب منتشره در مجله انجمن نفت ایران (به عنوان نشریه علمی – فنی این صنعت) استخراج و تحلیل محتوایی شده است. از مصاحبه با آگاهان ، خبرگان و مسئولان و دست اندرکاران این صنعت و نیزمصاحبه ها و آثار مکتوب به جامانده از آنها برای ترسیم تصور و نگاه  موجود به این صنعت ، سیاستهای اتخاذشده،کنش کنشگران عمده و نیزمیزان تحقق قابلیت های تکنولوژیک و … در یک روش شناسی اسنادی وتحلیلی بهره گرفته شده است.

شبکه صنعت نفت ایران از زمان پیدایش تا سال 1330(شبکه ای شبه استعماری) در دوره ای  که آن را دوره واگذاری امتیاز نفت ایران به دارسی می نامیم ، مرحله تاسیس و آشناسازی را تحت کنترل و مدیریت خارجی شرکت نفت انگلیس و ایران سپری کرد. قابلیت‌های تکنولوژیک به دست آمده در این دوره درسطح قابلیت های پایه و عمدتاً بهره برداری و اپراتوری است.در شبکه کنشگران اصلی این صنعت که  متشکل از شرکت نفت انگلیس و ایران ، سیاستمداران ،‌دولت ، ساختار صنعت و نظام آموزشی است؛ شرکت نفت انگلیس و ایران ( که نماینده دولت بریتانیاست) نقش محوری را در جهت‌دهی شبکه صنعت ، ممانعت از شکل گیری اجماع و همگرایی سایر کنشگران و عدم پیدایش نظام تحقیق وپژوهش ایفا می کند. علی رغم عدم توفیق  کنشگران ایرانی در مدیریت و کنترل ایرانی این شبکه ،‌بواسطه تلاش و ائتلاف سیاستمداران و ایدئولوژی ناسیونالیسم حاصله ، تلاش برای تحقق خواست های ملی سازی مالکیت،مدیریت وفروش منابع نفتی، صرفاً  منجر به  تاسیس شرکت ملی نفت و حصول حق مالکیت ایران بر منابع نفتی می شود  و در برابر ائتلاف های ایجادشده از سوی انگلیس با کارتل  های بزرگ نفتی جهان عملا ناکام می ماند وقابلیت تکنولوژیک عمده ای جز آشنایی با نحوه بهره برداری این منابع برای کارکنان ایرانی باقی نمی ماند.

سال های 1330تا1352 دوره حاکمیت کنسرسیوم خارجی برحوزه قرارداد نفت قبلی است. شبکه کنشگران صنعت نفت این دوره(شبکه ای قطبی)، متشکل از کنسرسیوم شرکت های خارجی ، شاه ، دولت ،‌ساختار صنعت و نظام آموزشی / پژوهشی صنعت نفت است.بواسطه فعالیت شرکت ملی نفت در خارج از حوزه قرار داد و به موازات فعالیت کنسرسیوم شرکت های خارجی اداره کننده صنعت نفت ایران، رقابت داخلی در این شبکه میان کنشگر خارجی و کنشگران ایرانی از یک سو و رقابت میان شرکت های کنسرسیوم و سایر شرکت ها ی بین المللی فرصتی را برای کنشگران ایرانی جهت ایجاد شرکت های مختلط بهره‌برداری ، انعقاد قراردادهای مشارکتی و توسعه صنایع پتروشیمی و گاز به صورت کلید در دست فراهم ساخت. به این ترتیب امکان آزمون مدیریت و کنترل ایرانی در برخی از حوزه ها، قابلیت های تکنولوژیک اولیه و بهره برداری در این صنعت را تکمیل کرد، اما به دلیل عدم هماهنگی و هم افزایی کنشگران، فقدان روابط همگرایانه کنشگران قدرتمندی چون شاه  وکنسرسیوم با سایر کنشگران و عدم توسعه نظام پژوهشی، بنیان های قابلیت های سطوح پیشرفته تکنولوژیک در این شبکه پایه گذاری نگردید. اما وجود روابط عمودی میان کنشگراصلی ایرانی(شاه) و سایر کنشگران صرفا بالاترین میزان توسعه بهره برداری محورانه را در این دوران درپی داشت و به سایر کنشگرانی که می توانستند محمل خواست قابلیت های عالی تکنولوژیک باشند اجازه رشد نداد .

در دهه پنجاه با تغییر شرایط جهانی و افزایش قیمت نفت و افزایش قدرت مالی و نظامی شاه ، این کنشگر توانایی نسبی کنترل فروش نفت رابا انعقاد قرارداد جدید فروش و خرید نفت به دست آورد. اما با این حال قابلیت های تکنولوژیک شبکه صنعت نفت این دوره(شبکه ای رانتیه)از سطح بهره برداری و اندکی نیز مهندسی نصب و راه اندازی بالاتر نرفت . شرایط جدید جهانی و تبدیل خود نفت به یک کنشگر برجسته در توسعه کشور و نیز صنعت نفت ، اجازه جهت گیری بین المللی را به شاه و ساختار صنعت نفت در اواخر دهه 50 داد. اما با این حال وجود روابط عمودی و سلسله مراتبی میان وی وسایر کنشگران ، فضای بسته سیاسی، شکل نگرفتن نهادهای مدنی و پشتیبانِ قدرتمند برای فعالیت بخش خصوصی، مانع جریان یافتن تصویری پیشرفته و تکنولوژی- محورانه در این شبکه شد( زیرا بهره‌برداری و فروش بیش از طراحی و تحقیق وتوسعه منافع کنشگران اصلی را تامین می کرد) و نیز مانع هم افزایی کنشگران دیگر برای توسعه این سیستم گردید.

در نتیجه در هر سه دوره، پویایی کنشگران ایرانی این شبکه نه بر محور کسب توانایی های صنعتی در طراحی ومهندسی صنایع نفت بلکه بر محور و هسته مالکیت و مدیریت ایرانی منابع شکل گرفته است که خود متاثر از همان ایدئولوژی ناسیونالیستی اولیه و به طورِ کامل محقق نشده است. ایدئولوژی ناسیونالیستی که در دوره دوم منجر به تاسیس شرکت ملی نفت گردید به دلیل ناتوانی در موفقیت ونهادینه سازی خود در مرحله امتیاز،‌در دوره های بعد نیز به صور مختلف و در قالب گفتمانهای فرعی بهره برداری(ایجاد ارزش افزوده وایجاد حداکثر بهره برداری ) بازتولید شد و مانع از جهت گیری به سوی سطوح پیشرفته تر تکنولوژی (طراحی و تحقیق و توسعه) و پیدایش پیمانکاران عمومی بزرگ در این صنعت گردید. به علاوه فقدان هماهنگی و هم افزایی میان نهادها وکنشگران درون این صنعت وکنشگران بیرونی وابسته بهِ آن در پیشبرد یک برنامه توسعه تکنولوژی-محور نیز به این عدم توسعه مطلوب بیشتر دامن زده است.

بعد از انقلاب با رفع مشکل مالکیت ومدیریت برای ایرانیان  از یک سو وفشار ناشی از محدودیت ها وتحریم ها از سوی دیگر فضای نسبی برای تلاش،سرمایه گذاری وتوجه داخلی بیشتر به کسب برخی از قابلیت های تکنولوژیک پیشرفته فراهم شده است وشاهد پیشرفت هایی در امور ساختمان ،تجهیزات غیر پیچیده،مدیریت پروژه،تعمیرات ،نصب و… بوده ایم. امید می رود این تحرک در سایر بخش ها و در شرایط غیر تحریمی وبدون فشار اقتصادی و سیاسی ناشی از آن نیز به صورت بهتری تداوم یابد و در نهایت به همگرایی تمامی عوامل موثر برای توسعه قابلیت های پیشرفته تکنولوژیک در صنعت نفت بیانجامد.

فهرست

 

فصل اول :کلیات 5

پیشگفتار 5

نگاهی به تاریخ صنعت نفت ایران 11

جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت 16

وضعیت تکنولوژی در صنعت نفت امروز ایران 19

برنامه ها وسیاست های کنونی انتقال وتوسعه تکنولوژی صنعت نفت ایران 22

اهمیت ولزوم توجه به انتقال و توسعه تکنولوژی نفتی در ایران 24

عوامل اجتماعی- سیاسی موفقیت در توسعه قابلیت های تکنولوژیک نفتی: یک الگوی موفق 30

پرسش اصلی:عوامل جامعه شناختی موثر درکسب قابلیت های تکنولوژیک نفتی 32

فصل دوم :تعاریف  و رویکرد های نظری 35

1)درآمدی بر علم و تکنولوژی 35

2) سطوح تکنولوژیک ،انتقال/توسعه تکنولوژی وقابلیت های تکنولوژیک 38

سطوح تکنولوژی 39

شیوه های انتقال تکنولوژی 41

قابلیت های تکنولوژیک 43

3) پارادایم ها ونظریات جامعه شناختی تکنولوژی 44

1-3 )پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک 45

2-3) پارادایم بررسی تعین اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تکنولوژی 46

4)اشاعه وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ازمنظر جامعه شناختی(انتقال وترجمه تکنولوژی) 62

5)چارچوب نظری بررسی توسعه صنعت و تکنولوژی نفت ایران 65

فصل سوم: روش شناسی 77

روش تحقیق 77

فصل چهارم: یافته ها 83

بررسی تکنولوژی و صنعت نفت ایران (1357-1280) 83

1)دوره امتیاز: از تحصیلداری مالیاتی تا عزم اداره ملی در شبکه ای شبه استعماری 83

1-1) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 83

2-1) کنشگران اصلی 87

1-2-1) شرکت نفت ایران – انگلیس 87

2-2-1) نظام آموزشی 91

3-2-1) ساختار صنعت نفت 93

4-2-1) دولت 95

5-2-1) سیاستمداران 98

3-1) معنا و تصویرتکنولوژی صنعت نفت 100

4-1) شبکه کنشگران صنعت نفت 102

5-1)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 103

6-1)جمع بندی 109

2) دوره کنسرسیوم: از مشارکت تا کسب هویت در شبکه ای قطبی 111

1-2) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 111

2-2) کنشگران عمده 116

1-2-2) کنسرسیوم 116

2-2-2) شاه 118

3-2-2) دولت 121

4-2-2)ساختار صنعت 125

5-2-2) نظام آموزشی/پژوهشی 129

3-2) معنا و تصویر تکنولوژی صنعت نفت 132

4-2) شبکه کنشگران صنعت نفت دوره کنسرسیوم 133

5-2)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 135

6-2)جمع بندی 139

4) دوره فروش وخرید( قرارداد سن موریتز): استقلال نسبی در شبکه ای رانتیه 141

1-3) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت 141

1-2-3) نفت 145

2-2-3) شاه 148

3-2-3) دولت 150

4-2-3) نظام آموزشی / پژوهشی 152

5-2-3) ساختار صنعت 154

3-3) تصویر تکنولوژی صنعت نفت 156

4-3) شبکه کنشگران صنعت نفت در دوره قرارداد سن موریتز 157

5-3)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت 159

6-3)جمع بندی 162

فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهادات 165

قراردادهای نفتی،نگاشت وترجمه هایی برای انتقال تکنولوژی 165

الزامات قانونی،علمی و نهادی افزایش قابلیت های تکنولوژیک 171

گفتمان های تکنولوژیک حاکم در صنعت نفت 175

تغییرات ساختار قدرت در شرکت ملی نفت 177

کنشگران ،روابط اجتماعی وقابلیت های تکنولوژیک 180

نتیجه گیری 183

پژوهش،ایجاد هماهنگی و هم افزایی:کلید توسعه صنعت نفت 192

پیشنهادات 197

ضمایم 201

ضمیمه1: نگاهی به تکنولوژی و صنعت نفت نروژ 201

سازمان نهادی نفت نروژ 203

سیاست نفتی نروژ 204

برنامه استراتژیک توسعه صنعت نفت وگاز نروژ (OG21) 205

چارچوب راهبرد توسعه تکنولوژی نفت نروژ 206

جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت نروژ 206

ضمیمه 2: قراردادهای نفتی وانواع آنها 208

قراردادهای امتیازی 208

قراردادهای مشارکتی 208

قراردادهای خدماتی 209

قراردادهای بیع متقابل 210

منابع 213

فارسی 213

انگلیسی 215

 

**********

******

**
مقدمه

نفت در دنیای امروز خود را از ظاهر سیاه و روغن مقدس سالیان دور به ماده طلایی جهان تبدیل کرده است و به پر مصرف ترین و بزرگترین حامل انرژی دنیای مدرن و صنعتی  مبدل شده است . حدود 150سال (سال 1859 سال کشف و استخراج نفت در آمریکاست) از کشف این ماده حیاتی در  شهر پنسیلوانیای آمریکا  می گذرد( سعادت،1346: 4) و در طول این مدت ، این ماده سیاه به یکی از ذخائر گرانبهای جهانی تبدیل شده است. پس از پشت سرگذاشتن سوخت های چوبی و زغال سنگ و با توجه به مواد مشتق از نفت و نقشی که به طور مستقیم در گستره جهان صنعتی دارد، نقاط جغرافیایی دارای این ذخایر نیز به مناطق ژئوپولتیک تبدیل شده و زنجیره تامین و صنایع جانبی و پیرامونی بهره برداری از این  منبع طبیعی به بزرگترین و عظیم ترین صنعت جهانی مبدل شده است.

به این ترتیب  استفاده از خود این ذخایر و منابع طبیعی مستلزم صنعت اکتشاف ، استخراج و بهره برداری است تا آن را در نهایت به صورت فرآورده های مختلف در اختیار مصرف کننده قرار دهد. این مسیر تولید تا توزیع را در سه سطح بالادستی ، میان دستی و پایین دستی تقسیم بندی کرده اند که هر کدام عهده دار فعالیت های زیر هستند:

  • بخش بالا دستی[4]: عهده دار مراحل اکتشاف و حفاری تا استخراج و تحویل نفت خام آماده فرآوری به بخش پالایش است.
  • بخش میان دستی[5]: عهده دار مراحل انتقال وحمل و نقل و پالایش و توزیع محصولات اصلی حاصل از پالایش نفت به بخش پایین دستی است.
  • بخش پایین دستی[6]: صنایع این بخش مصرف کننده فرآورده های مختلف تولید شده می باشند وبا تغییراتی این مواد را به محصولات گرانبهای پتروشیمیایی یا نفتی دارای ارزش افزوده تبدیل می کنند.

اداره این صنعت گسترده وبا این سطح از فعالیت مستلزم امکانات ، تجهیزات و به عبارتی تکنولوژی متنوع ،پیچیده و گسترده  وبهره گیری از  علوم و حرف مختلف است.  علوم ومشاغلی که بخشی از آنها عبارتند از: مهندسی مخازن، ابزار دقیق، مکانیک ، برق و مخابرات ، مهندسی فرآیند و کاتالیست، صنایع طراحی و ساخت پمپ، موتور ، کمپرسور( برقی و بخاری) ، مخازن و برج های تقطیر ،خنک کننده‌ها و مبدل های حراراتی، کولر و پنکه های هوایی، سیستم های کنترلی و اتاق های کنترل، شیرهای بخار ، فشارشکن،شیرهای کنترل ، خطوط لوله و اتصالات متنوع، کور ه ها ، مشعل ها و… .

اما علاوه بر داشتن ذخایر و منابع خدادادی و طبیعی نفت ، باداشتن مهارت و تکنولوژی این صنایع و تکنولوژی اکتشاف تا فرآوری و تجهیزات و ادوات نفتی می توان درآمد ، اشتغال و سرانه عظیمی را به همان اندازه ذخایر (یا گاه بیشتر از آن) برای یک کشور بدست آورد ؛چراکه وابستگی در طراحی، تهیه وساخت این تجهیزات وفقدان دانش ومهارت لازم برای به کار اندازی آنها نیز زمینه ساز عدم توسعه و  بروز مشکلات اجتماعی وسیاسی برای کشور های متکی به این صنعت خواهد شد.به نظر می رسد در کشور ایران این صنعت وتکنولوژی نفتی با گذشت نزدیک به یک قرن، توسعه مطلوب و مورد  انتظار را نیافته است وصنعتی با این پیچیدگی ،گستردگی واثر گذاری می بایست مورد توجه وتامل بیشتری قرار می گرفت.مهمتر ازآن این است که این موضوع هنوز به صورت جدی به پرسش وسوال برای تحقیق وپژوهش بیشتر تبدیل نشده است. چراکه مقدمه پژوهش های عالی پرسش های جدی وخوب است.از این رو نه تنها طرح این موضوع در حوزه ای پژوهشی واجد اهمیت است بله بررسی ابعاد انسانی وبه عبارتی جامعه شناختی آن اهمیت بیشتری دارد .زیرا با موضوعات صنعتی وتکنولوژیک از این دست عموما به صورت تکنیکی و با نگاه سخت وریاضیِ تکنوکراتیک  برخورد می شود و به نقش عوامل انسانی-اجتماعی در پیدایش وتوسعه آنها توجه چندانی نمی شود.لذا این تحقیق با در نظر داشتن این موارد در صدد است تا به گوشه ای از این موضوع بپردازد و با تاملی تاریخی، از چشم انداز جامعه شناسی تکنولوژی وسازمانی عوامل موثر در انتقال وتوسعه صنعت وتکنولوژی نفتی را از زمان پیدایش تا  انقلاب بررسی کند.

این تحقیق در 5 فصل ودو ضمیمه تنظیم شده است . درفصل  اول کلیاتی در مورد این صنعت،تکنولوژی نفتی، اهمیت آن وسیاست های کنونی اتخاذ شده در بخش نفت وگاز کشور برای توسعه تکنولوژی ولزوم واهمیت پژوهش ارائه می گردد. به این منظور نخست برای ورود به مبحث تاریخ مختصر این صنعت  مرور می گرددوسپس نقش اقتصادی واجتماعی تکنولوژی نفتی در دنیای کنونی وبه ویژه در کشور ایران مورد بررسی قرارمی گیرد و اهمیت بررسی جامعه شناسانه این موضوع از جهات مختلف طرح می گردد. دراین بررسی سعی شده است برای ایجاد تصویر قابل توجه از آینده مطلوبی که رسیدن به آن ممکن بود اما  محقق نشد وکشورهای دیگر آن را تحقق بخشیدند، به یک نمونه استناد شود ودلایل اجتماعی وسیاسی این موفقیت نیز ارائه شود.

در فصل دوم با بررسی ماهیت وتعاریف تکنولوژی ونگاهی که به این پدیده در رشته جدید مطالعات علم و تکنولوژی  می شود ،مقدمات طرح چارچوب نظری پژوهش فراهم می گردد.به این منظور نظریات جامعه شناسانه تکنولوژی و دلالت های مربوط به اشاعه وانتقال تکنولوژی وکسب قابلیت های تکنولوژیک ارائه می شوند ودر نهایت با طرح وتعریف قابلیت های تکنولوژیک (به عنوان متغیر وابسته) وشیوه های انتقال،وسطوح تکنولوژی، چارچوب نظری که عمدتا یک چارچوب کنشگر- شبکه ای است طرح می گردد تا با آن متغیر های مستقل پژوهش که شبکه صنعت نفت را ساخته اند  دریک طرح کلی مورد بررسی قرارگیرند .

فصل سوم معرفی روش شناسی تحقیق است که مبتنی بر مطالعات اسنادی وکتابخانه ای ،مصاحبه با خبرگان و افراد مطلع صنعت نفت وبه کار گیری تکنیک تحلیل محتوا برای ترسیم جریان تولید علمی وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ونقش کنشگران اثر گذار در شبکه این صنعت است.

فصل چهارم مهمترین فصل تحقیق ومحل ارائه یافته های مربوط به بررسی شبکه کنشگران این صنعت  در طول سال های 1287 تا 1357 است.در این فصل، مقطع 70 ساله مورد پژوهش به سه دوره تقسیم گردیده است وشبکه کنشگران هر دوره معرفی ونقش کنشگران اصلی و نوع تاثیر وتاثرات هریک به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته اند..پس از ارائه نقش وتاثیر هر کنشگر، وضعیت کلی این شبکه ،معنا وتصور کلی حاضر در هر دوره از تکنولوژی وصنعت نفت  ارائه شده  است زیرا این تصور ونگاه به تکنولوژی است که جهت ومسیر توسعه آن را تعیین می کند.در پایان هر دوره با توجه به نقش عاملان وحاملان توسعه تکنولوژی به نهادها ،افراد ،اجتماعات وگروههای نقش آفرین در انتقال وتوسعه تکنولوژی پرداخته شده است.

در فصل پنجم پس از مرور قراردادهایی که توسعه صنعت نفت بر اساس آنها صورت گرفته است میزان توسعه قابلیت های تکنولوژیک این صنعت ارزیابی شده اند.آنگاه با ارائه خلاصه ای از یافته های فصل قبل  وطرح  موانع و دلایل عمده  عدم توسعه مطلوب شبکه صنعت پیشنهاداتی در این مورد  طرح شده اند.

بخش ضمایم اطلاعات بیشتری در مورد یک الگوی موفق توسعه تکنولوژی وصنعت در میان کشورهای  دارای این صنایع به ویژه کشورهای نفت خیزی که تازه به این منبع دست یافته اند ونیز انواع قراردادهای نفتی که در صنعت نفت ایران به کار گرفته شده اند ارائه می کند.اطلاعات این قسمت تکمیل کننده مطالبی است که در فصل کلیات در مورد تجربه نروژ   ودر بخش تعاریف طرح گردیده است.

 

 

نگاهی به تاریخ صنعت نفت ایران

قبل از پرداختن به موضوع اصلی باید نگاهی به تاریخ نفت و به ویژه سابقه این صنعت در کشور داشته باشیم تا بتوانیم صنعت و تکنولوژی نفتی را در بستر وزمینه تشکیل وتثبیت آن  بررسی کنیم. به این منظور سرگذشت این صنعت را در چندین مقطع برجسته مرور می کنیم تا این سابقه، مقدمات نگاه  تحلیلی تر آتی را فراهم سازد.به طور کلی  تاریخ شکل گیری صنعت نفت در ایران را که مقارن با انعقاد قرارداد دارسی در دوره ناصری وقاجاریه است، می توان به 5 دوره تقسیم کرد. است.این دوره ها عبارتند از:

  • دوره امتیاز (1329-1280)
  • دوره ملی شدن و خلع ید( 1333-1330)
  • دوره قرارداد کنسرسیوم (1352-1333)
  • دوره پایان کنسرسیوم وقراردادجدید فروش نفت ایران (1357-1353)
  • دوره پس از انقلاب (1385-1357)

در زیر به طور خلاصه به هر کدام از این دوره ها می پردازیم.

  • 1) دوره امتیاز 1329-1280 (1950-1901)

این دوره با کشف نفت در محدوده جغرافیایی واگذارشده در امتیاز نامه دادرسی آغاز می شود . به موجب امتیازنامه دادرسی که در سال1280( 1901) بین ایران و ویلیام ناکس دارسی منعقد گردید ، دولت (قاجاری) ایران حق انحصاری اکتشاف ، استخراج و حمل و نقل و فروش نفت و گاز و قیر را به مدت 60 سال در تمام کشور به جز 5 ایالت شمالی(گیلان، آذربایجان،مازندران ،استرآباد وخراسان)[7]، به دارسی انگلیسی واگذار کرد و در ضمن آن، حق انحصاری کشیدن لوله به خلیج فارس و انجام عملیات نفتی را در محدوده امتیاز به وی اعطا کرد. ایران در مقابل،16 درصد منافع به علاوه 20 هزار لیره مالیات سالیانه را برای خویش تعیین کرد و دارسی نیز از پرداخت عوارض و مالیات بر اقلام و اجناس وارداتی معاف شده بود. پس از انعقاد این معاهده در سال 1908(1287 شمسی) و پس از اکتشاف نفت و فوران نفت چاههای مسجدسلیمان ، این منطقه همراه با دو شهر آبادان و کرمانشاه به حوزه اصلی صنعت نفت تبدیل می شوند و با ایجاد پالایشگاه آبادان و خطوط لوله مرتبط با آن سنگ بنای این صنعت گذاشته می شود.

با توجه به نوع این قرارداد ، تمامی صنعت نفت در دست صاحب امتیاز خارجی قراردارد و منافع وی تعیین کننده مسیر و میزان توسعه این صنعت است. توسعه حوزه آبادان به دلیل تامین سوخت نیروی دریایی انگلستان سرعت بیشتری دارد. به علاوه شرایط مفاد قرارداد( مدت زمان 60سال و دایره عملیاتی کل کشور و سایر امتیازات واگذار‌شده مندرج در قرارداد ) جایی را برای اعمال اراده  داخلی ، تصمیم گیری و  برنامه ریزی ومهمتر از همه آموزش ویادگیری در این صنعت باقی نمی گذارد. یادگیری های موجود نیز بیشتر تا رده های میانی و در کنار خارجیان صورت می گیرد.

خود این وضعیت و نیز شرایط جهانی ( ملی شدن نفت درمکزیک) خواستی ملی را برای ملی سازی این صنعت و پایان دادن به چنین امتیازی که از روی جهل و نا آشنایی سیاستگذاران واگذار شده بود، ایجاد می‌کند. هرچند برای ایجاد این آگاهی و اراده برای اداره ملی این صنعت و حاکمیت بر ذخایر سال ها وقت لازم بود.

تجدید نظری مختصر در امتیاز (1933)

نابخردانه و ناعادلانه بودن قرارداد امتیاز به اندازه ای هویدا و بزرگ بود که بعدها سیاستگذاران و سیاستمداران وقت را نیز به فکر اصلاح یا لغو آن انداخت . از این رو، در یکی از جلسات هئیت دولت پهلوی اول، علی رغم مذاکرات فراوان ایران برای افزایش سهم خویش و عدم موفقیت در مذاکرات ، رضا شاه قرارداد را یک طرفه لغو می کند  اما با تهدید انگلیس و مذاکرات بعد از آن چیز زیادی جز اصلاح قرارداد (و تبدیل آن به قرارداد1933) به بار نمی آید.  کاهش اندکی از حوزه قرارداد (هزار مایل مربع)، الزام به عدم استفاده از خارجیان درهنگام وجود کارکنان داخلی و نیز آموزش دانشجویان این صنعت در انگلیس ، تعهد به تامین مصارف نفت داخلی ایران (و نه صدور تمام فرآورده های آبادان به خارج) و افزایش سود حاصله قبلی به 20 درصد ، 4 شلینگ حق امتیاز و مالیات6 پنس تا 1 شلینگ، از تغییرات مثبت این قرارداد است.( اداره کل روابط عمومی،1348).

اما علی رغم افزایش اندک درسود دولت ( که کشور برای توسعه به آن بسیار محتاج بود) حاکمیت و کنترل این صنعت در دستان ایرانیان نبود. این مسئله تا ملی شدن صنعت نفت در سال 1333 شمسی وجود داشت و دوره ملی شدن باهمان تفکر ناسیونالیسم منطقه ای و رد سلطه بیگانگان آغاز شد.

2) دوره ملی شدن و خلع ید 1333-1330(1954-1951)

شرکت ملی نفت ایران در سال 1330(1951) (با نام (NIOCرسماً تاسیس گردید و از همان زمان بر اساس اساسنامه تنظیم شده ، کلیه امور نفتی ایران ، اعم از اکتشاف ، تولید، توزیع و عقد قراردادهای جدید در این شرکت متمرکز شد (سعادت ،2535: 39).

اما این سال ها ، دوره اعلام رسمی ملی شدن صنعتی بود که تا آن هنگام به طور کامل توسط خارجیان اداره می‌شد و از ایرانیان جهت مشاغل یدی و کارگری در آن استفاده می شدولذا اجرای عملی آن نیاز به زمان داشت. دوره خلع ید ، دوره انتقال و پذیرش اصل ملی شدن توسط صاحب امتیاز با ماهها بحث و گفتگو تا سطح جهانی ( دادگاه لاهه، تهدید نظامی و…) و چانه زنی پیرامون غرامت پرداختی به کشور انگلیس همراه بود.

با این حال اداره صنعتی نفت توسط کارکنان ایرانی در همین دوره بنیان  نهاده  می شود. زیرا با خروج کارکنان انگلیسی از پالایشگاه آبادان که قلب صنعت نفت محسوب می شد، بیشتر واحدهای پالایشگاهی تعطیل می گردند و برای تامین سوخت داخل بایست دوباره به کار می افتادند، این کار توسط کارکنانی روی می دهد که پیش از ملی شدن ،جرء  زیردستان شرکت نفت انگلیس وایران  محسوب می شدند.

یک ماه بعد از عزیمت انگلیسی ها هیئت مدیره پالایشگاه  آبادان تصمیم گرفت یکی از واحدهای تقطیر را راه بیندازد لذا با 54 مهندس ، 82 کمک مهندس،820 کارگر در 10آبان 1330 دستگاه تقطیر شماره 7 را که بزرگترین دستگاههای تقطیر پالایشگاه آبادان بود به راه انداخت. درنتیجه این آزمایش موفقیت آمیز و مطالعات دقیق، شرکت ملی نفت اطمینان یافت که می تواند بدون استفاده از کارشناسان خارجی پالایشگاه را تا میزان یک سوم ظرفیتش به کار اندازد یعنی در سال تقریباً 8 میلیون تن نفت تصفیه کند. این افراد کسانی بودند که قبل از ملی شدن تحصیلاتشان را در آموزشکده فنی آبادان ( دانشکده نفت آبادان) در رشته های  شیمی و پالایش نفت، مهندسی برق و مکانیک به اتمام رسانده ، لیسانس گرفته بودند و کارآموزی کرده بودند، عده ای هم دیپلم را در آموزشکده فنی نفت گرفته بودند و با کمک کارگران ماهر اداره این صنعت را در دست گرفتند( روحانی،1352: 51-15).

تلاش برای ملی سازی در دوره ای صورت می گیرد که هشت شرکت عمده بین المللی نفتی بیش از نود درصد تولید و پالایش و توزیع نفت را در جهان و هشتاد و پنج درصد ظرفیت ناوگان نفتکش های دنیای آزاد را در  انحصار خود داشتند(مینا،  1988). به این ترتیب نه تنها اداره و بهره برداری (تولید و تصفیه) نفت ، بلکه فروش، بازاریابی مستقل و به تنهایی آن نیز کاری بس دشوار و شاید ناممکن می نمود. از این رو ، این سه سال بر سرحل اختلاف و شیوه پرداخت غرامت به شرکت نفت انگلیسی انگلیس- ایران  سپری شد و سرانجام با سقوط دولت مصدق وکودتای 28 مرداد1332، سرانجام دوره دیگری در صنعت نفت در سایه حکومت جدید و سیاست های جدید نفتی آغاز گردید.تمامی تلاش های دولت ایران ( مصدق) که کشورش در آن ایام 660 بشکه نفت درروز تولید می کرد، در طول 2 سال (1330تا 1332) مصروف عملی کردن اصول 6 گانه زیر بود تا ملی شدن به طور عینی تحقق یابد:

  • تصدیق وقبول اصلی ملی شدن نفت و حاکم بودن آن بر کلیه شئون صنعت نفت ایران
  • قرار گرفتن همه عملیات صنعت نفت در دست دولت ایران با پیش بینی تشکیل شرکت ملی نفت ایران و با این تفاهم که هیچ قسمت از عملیات مزبور به سازمانی واگذار نشود که به تمام معنی مجری تصمیمات دولت ایران نباشد.
  • مجاز بودن استفاده از کارشناسان خارجی به شرط اجرای ترتیباتی برای گماشتن تدریجی ایرانیان به جای آنها.
  • فروش نفت به مشتریان شرکت سابق به مقادیری که قبلاً مورد معامله بوده با این شرط که مشتریان نسبت به مقادیر زاید بر آن یا تساوی شرایط، حق تقدم نخواهند داشت.
  • تعلق کلیه در آمد نفت وفرآورده های نفتی به دولت ایران با این تفاهم که تحویل گیرنده نفت هیچگونه انتقاعی جز خرید نفت تحت عنوان معامله نخواهد داشت.
  • رسیدگی به دعاوی ومطالبات حقه شرکت سابق و دعاوی و مطالبات متقابل دولت ایران با پیش بینی تودیع 25 درصد از عایدات خالص نفت به منظور پرداخت غرامت به شرکت سابق.

در طی 2 سال مذکور، پیشنهادات  مختلفی (1- میسون جکسون عضو هیت مدیره شرکت نفت انگلیس و ایران 2- میسون هاریمن و ستاد رئیس جمهور آمریکا 3- میسون استوکز وزیر کابینه انگلیس 4- بانک جهانی 5- چرچیل – ترومن  6- پیشنهاد دوم چرچیل – ترومن و 7- اصلاحیه پیشنهاد دوم چرچیل – ترومن) برای محقق شدن اصول بالا به دولت وقت ارائه گردید که در نهایت به نتیجه نرسیدند و با سقوط دولت مصدق ، پرونده این منازعه در سال 1333 با قرارداد جدید دولت زاهدی موسوم به قرارداد کنسرسیوم بسته شد.

3) دوره قرارداد کنسرسیوم 1352-1333( 1973- 1954)

این دوره جدید صنعت نفت ایران را می توان دوره اداره این صنعت با قراردادهای جدید مشارکتی و به عبارتی حرکت از مرحله امتیاز-محوری به عاملیت – محوری تلقی کرد. در سال 1333(1954) برای حل موضوع نفت و پرداخت غرامت به شرکت نفت انگلیس وایران ، با مشارکت چندین شرکت کنسرسیومی تشکیل گردید که با کار درحوزه قبلی قرارداد دادرسی ، اداره عملیات صنعت نفت ایران را تحت عنوان شرکت های عامل  بر عهده گرفتند. مدت زمان این قرارداد درمقایسه با قرارداد قبلی کمتر شده و به 25 سال رسید. با ایجاد کنسرسیوم و عقد قرارداد میان آن و شرکت ملی نفت ایران ، از میان 7 شرکت عضو ایران کنسرسیوم(2شرکت های آمریکایی(40% )، شرکت نفت انگلیس (40%)، شرکت شل هلند (14%) و شرکت فرانسوی(6%) ) ، بر اساس اصل عاملیت این شرکتها و اصل تسهیم به نصف درآمد، امور تولید و تصیفه نفت توسط دو شرکت عامل زیر به مدت 25سال به انجام رسید و این کنسرسیوم دو شرکت عامل زیر را برای اداره صنعت نفت ایران در حوزه قرار داد تاسیس کرد:

  • شرکت اکتشاف نفت ایران با مسئولیت کشف و استخراج نفت
  • شرکت تصفیه نفت ایران با مسئولیت پالایش و توزیع نفت

شرکت های مذکور حق استفاده انحصاری از کلیه تاسیسات و حق اکتشاف در محدوده قرارداد و نیز حمل و نقل را نیز داشتند و غرامت پرداختی ایران بابت ملی شدن نیز طی اقساط دهساله 25 میلیون لیره ای بابت پالایشگاه کرمانشاه‌وتاسیس پخش داخلی و مابه‌التفاوت دعاوی طرفین تعیین گردید.(سعادت 2535: 41-40)

در این دوره، صرفاً اداره امورغیرصنعتی بر عهده شرکت ملی نفت ایران قرار گرفت و به این ترتیب در حوزه عملیاتی دارسی ، جای یک شرکت خارجی را کنسرسیومی از شرکت های غربی گرفت و تاسال 1352، ایران به حق داشتن یک نماینده در هئیت مدیره این شرکت ها (دو شرکت اکتشاف و تصفیه) و اداره امور عملیات غیر صنعتی (  توسط شرکت عملیات غیر صنعتی) و درآمد50-50 اکتفا کرد.

 

قانون نفت و قراردادهای مشارکتی و خرید خدمت ( پیمانکاری)

در سال 1336 اولین قانون جامع نفت آماده و به تصویب رسید تا وضعیت و چگونگی مسئولیت اکتشاف و توسعه و بهره برداری از منابع نفتی خارج از حوزه قرارداد کنسرسیوم را ( که تابع قوانین خاص قرار داد نبودند) مشخص نماید . بر اساس این قانون ، کشور به 27 منطقه تقسیم شد(شکل زیر) و شرکت نفت هر بار یک یا بخشی از آن را آزاد اعلام می کرد و شرکت های نفتی را برای اکتشاف بر اساس مشارکت در تولید یا پیمانکاری دعوت بعمل می آورد. به‌این ترتیب قانون نفت، به شرکت ملی نفت اجازه داد این صنعت را با دو نوع قرارداد زیر اداره کند: 1) قرارداد کنسرسیومی که از سود حاصله فقط 50 درصد بعنوان مالیات بردر آمد به ایران پرداخت می شد   2) قرارداد مشارکت در تولید شرکت ملی نفت و پیمانکاری. این قرارداد در سال1353 با تصویب قانون دوم نفت بازنگری شد و اختیارات بیشتری(مانند حق انعقاد قرارداد و وحدت سیاست مالی بازرگانی و تولیدی )به شرکت ملی نفت داده شد.

در قراردادهای مشارکت در تولید طرفین به نسبت مشارکت خود سهم می برند و هریک مالیات متعلقه خود را می پردازند، اما طرف خارجی ریسک عدم اکتشاف را بر عهده می گیرد و در صورت عدم اکتشاف شرکت ملی پولی نمی پردازند، اما  در صورت اکتشاف دو طرف به صورت مساوی هزینه بهره برداری را پرداخته و نفت حاصله به صورت مساوی تقسیم می گردد.

در سال های 1337و 1336 دو قرارداد مشارکتی به امضا رسد که در نتیجه آن به ترتیب دو شرکت مختلط( ایرانی – خارجی) سیریپ[8] (با حوزه عملیاتی 23 هزار کیلو مترمربع) و ایپاک[9] (16 هزار کیلومتر مربع) با دوره اکتشاف 12 سال تشکیل گردیدند و عملیات اکتشاف نفت را در حوزه خارج کنسرسیوم به انجام رساندند

[1] Fitter کمک مکانیک

[2] Faidus سوت مشهوری که در پالایشگاه آبادان در روز چند بار به صدا در می آمد وگارگران ساعت کار وزندگی خود را با آن تنظیم می کردند.

[3] Boiler suit

[4] Upstream

[5]  Midstream

[6] Downstream

[7] استثنا شدن این پنج ایالت که در مجاورت روسیه هستند نشان از بی قدرتی ایران در میان دو ابر قدرت آن عصر واعمال نفوذ آنها دارد.

[8] SIRIP

[9]

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 356 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 2:19

دانشگاه تهران

دانشکده علوم اجتماعی 

پایان­نامه دفاعیه کارشناسی ارشد

رشته جامعه ­شناسی

تحول فرهنگی ایرانیان

(تطبیق انتقادی نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان)

استاد راهنما: سعید معیدفر

استاد مشاور: یوسف اباذری

دانشجو: *****

 

فهرست مطالب

فصل اول 1

1-1- طرح مسأله. 2

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق. 6

1-3- سؤالات تحقیق. 8

فصل دوم: ادبیات نظری و تجربی 10

2-1- ادبیات تجربی: پژوهشهای پیشین. 11

2-1-1- پیمایش سال 1379. 11

2-1-2- پایان نامه ها. 11

2-1-3-تطبیق نظریه اینگلهارت در دیگر کشورها. 13

2-1-4- تحلیل های ثانویه. 18

2-2- ادبیات نظری:جایگاه نظری اینگلهارت در مقایسه با نظریات نوسازی. 23

2-2-1- نظریه نوسازی. 23

2-2-2 تفاوتهای نظریه اینگلهارت و نظریه نوسازی. 25

2-3- چارچوب نظری. 29

2-3-1- رویکردهای نظری به مفهوم فرهنگ. 30

2-3-2- نظریه عمومی کنش. 34

2-3-3- بررسی کتاب تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی. 40

2-3-3-1- بیان فرضیات نظریه اینگلهارت. 41

2-3-3-2- مدل تحلیلی اینگلهارت. 46

2-3-4– تعیین جایگاه نظریه اینگلهارت در نظریه عمومی کنش. 47

2-4- فرضیات تحقیق. 49

فصل سوم: روش شناسی تحقیق 51

3-1- روش تحقیق. 52

3-1-1- تحلیل ثانویه داده ها. 53

3-1-2- تحلیل ثانویه جداول. 54

3-2- جامعه آماری. 57

3-3- حجم نمونه. 57

3-4- تعریف مفاهیم. 58

3-4-1- مفاهیم نظری. 58

3-4-2- مفاهیم عملیاتی(شاخص ها). 60

3-4-2-1- شاخص های مادی/فرامادی. 60

3-4-2-2- شاخص های رشد اقتصادی و رفاه. 63

3-4-2-3- شاخصهای ارزشی- نگرشی. 63

3-4-2-4- شاخص امنیت سازنده. 65

3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 65

3-6- مراحل تجزیه و تحلیل داده ها. 66

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 68

4-1- تطبیق سنخهای ارزشی. 72

4-1-1- روش اول. 72

4-1-2- روش دوم. 75

4-1-3-روش سوم. 80

4-1-3-1-نگرشهای دینی. 85

4-1-3-2- نگرشهای جنسیتی. 89

4-1-3-3-نگرشهای دینی(در ایران). 93

4-1-3-4- نگرشهای جنسیتی(در ایران). 96

4-2- تطبیق از منظر شاخص امنیت سازنده. 102

4-3- آزمون مدل تحلیلی، نظری اینگلهارت طی سالهای (1382 – 1353). 104

4-3-1- روش اول. 104

4-3-2- روش دوم. 112

4-3-2-1- مرحله اول. 114

4-3-2-2- مرحله دوم. 117

4-3-2-2-1- نگرشها و رفتارهای مذهبی. 117

4-3-2-2-2- نگرشها و ارزشهای مربوط به جنسیت و خانواده. 124

4-3-2-2-3- رضایت از زندگی. 132

4-3-2-3- مرحله سوم. 136

4-3-2-3-1-ارزشها و نگرشهای دینی. 136

4-3-2-3-2-خانواده و جنسیت. 147

4-3-2-3-3-رضایت از زندگی. 159

4-3-3- روش سوم. 165

4-4- تحلیل ابتکاری. 173

فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهاد 179

5-1- نتیجه‌گیری. 180

5-2- پیشنهادات. 183

منابع و مآخذ 185

پیوست 188

 

فهرست جداول

جدول 2-1: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ایالات متحده)   13

جدول 2-2: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ترکیه). 15

جدول 2-3: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(اسپانیا). 15

جدول 2-4: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 97 تا 2000(پاکستان). 15

جدول 2-5: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2001(کره جنوبی)   16

جدول 2-6: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ژاپن). 16

جدول 2-7: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 90 تا 2000(هند). 16

جدول 2-8: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(آلمان). 17

جدول 2-9: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(کانادا). 17

جدول 3- 1: بارهای ارزشهای گوناگون در کشورهای مختلف( اینگلهارت،1990؛جدول 4-1)   62

جدول 4-1:فراوانی نسبی سنخهای ارزشی در پایان نامه محمدرضا منفرد. 72

جدول 4-2: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 73

جدول 4-3: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای  سالهای 2000 تا 2003 (جهانی)   73

جدول 4-4: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 2000 (دانمارک. آلمان، ایرلند، ایتالیا، بلژیک، فرانسه، ایالت متحده، پرتغال، یونان، اسپانیا). 74

جدول 4-5: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای  سالهای 2000 تا 2003   74

جدول 4-7: نتایج عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف و آرزوها  از پیمایش 79 (ایران)   75

جدول 4-8: عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف وآرزوها  از پیمایش 79(ایران). 76

جدول 4-9: رد یا قبول ارزش‌های یهودی مسیحی (تحلیل عوامل مولفه‌های اصلی). 80

جدول 4-10: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی و کشور (درصد کسانی که اهمیت اندکی برای خدا متصور هستند:4 یا پایینتر در مقیاس(1-10)) (سال1981). 85

جدول 4-11: اهمیت خدا بر حسب سنخهای ارزشی و کشور(سال 2000-2003  پیمایشهای جهانی )   85

جدول 4-12: نگرشهای مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 86

جدول 4-13: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخهای ارزشی و کشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003  ). 86

جدول 4-14: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخهای ارزشی و کشور ،پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003). 87

جدول 4-15: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخهای ارزشی و کشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003  ). 87

جدول 4-16: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 87

جدول 4-17: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003  ). 88

جدول 4-18: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی و کشور، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003  ). 88

جدول 4-19:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند، سال 1981). 89

جدول 4-20: نگرشهای اخلاقی و اجتماعی بر حسب سنخ ارزش(سال1981). 90

جدول 4-21:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 90

جدول 4-22:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-23:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-24:رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91

جدول 4-25:رد کشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز کشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92

جدول 4-26:رد داشتن روابط جنسی غیر قانونی بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز داشتن روابط جنسی غیر قانونی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92

جدول 4-27: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی ‏، پیمایش79. 94

جدول 4-28: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79. 94

جدول 4-29: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخ  ارزشی ، پیمایش79   94

جدول 4-30: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخ  ارزشی ، پیمایش79. 95

جدول 4-31: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخ  ارزشی، پیمایش79. 95

جدول 4-32:رد همجنسبازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز همجنسبازی را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 96

جدول 4-33:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایش79   97

جدول 4-34:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 97

جدول 4-35: رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایش79   97

جدول 4-36:رد کشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد کسانی که هرگز کشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 98

جدول 4-37 : ادای فریضه نماز بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 99

جدول 4-38:اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-39: اهمیت فرزند داشتن برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-40: اهمیت کار بیرون از خانه برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100

جدول 4-41: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   102

جدول 4-42: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 کشور غربی:. 103

جدول 4-43: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 103

جدول 4-44: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 110

جدول 4-45: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات مذهبی). 114

جدول 4-46: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات جنسیتی). 115

جدول 4-47: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(رضایت از زندگی). 116

جدول 4-48: اعتقاد به خدا بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119

جدول 4-50: اعتقاد به روح بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119

جدول 4-51: اعتقاد به دوزخ  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120

جدول 4-52: اعتقاد به بهشت  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120

جدول 4-53: انجام فرایض مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 121

جدول 4-54: انجام فرایض مذهبی(نماز در مسجد) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122

جدول 4-55: تعلق مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122

جدول 4-56: اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 123

جدول 4-57: احساس آرامش به وسیله دین بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 124

جدول 4-58: برتری رهبری سیاسی مردان بر زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 125

جدول 4-59: اهمیت بیشتر تحصیلات مردان نسبت به زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79   125

جدول 4-60: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن سنتی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 126

جدول 4-61: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن مدرن بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127

جدول 4-62: نتایج آماری  گاما (انتخاب زن مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127

جدول 4-63: تعداد ایده آل فرزند بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 128

جدول 4-64: کار کردن زنان(مادری که کار نمی‌کند رابطه گرم و پایدار با فرزندانش برقرار می‌کند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129

جدول 4-65: کار کردن زنان(کدبانو و خانه‌دار بودن درست به اندازه کارکردن برای دستمزد ارضاکننده است) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129

جدول 4-66: کار کردن زنان(زن و شوهر هر دو باید در کسب درآمد خانواده سهیم باشند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130

جدول 4-67: کار کردن زنان(حس می‌کنید وجود کدام یک از خصوصیات زیر در یک زن از همه مهمتر است : کار کردن بیرون از خانه؟) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130

جدول 4-68: اعتقاد به تعدد زوجات بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131

جدول 4-69: اعتقاد به پیروی زن از مرد  بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131

جدول 4-70: رضایت از زندگی بر حسب جنس و کشور (1980-1986)(اینگلهارت،1373،جدول7-1)   133

جدول 4-71: رضایت از زندگی و احساس خوشبختی  بر حسب سن (1980-1986) (اینگلهارت،1373،جدول7-2). 134

جدول 4-72: اهمیت درآمد خوب برای یک شغل بر حسب سنخهای ارزشی ،پیمایش 79. 136

جدول 4-73: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول 4-74: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول4-75: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003)   167

جدول 4-76: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 کشور غربی:. 168

جدول 4-77: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 کشور غربی:. 169

جدول 4-78: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 کشور غربی:. 169

جدول 4-79: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 170

جدول 4-80: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایش79. 170

جدول 4-81: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایش79. 170

جدول 4-82: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(طولی). 172

جدول 4-83: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(نسلی). 172

جدول 4-83: تعداد نمونه آماری بر حسب استانهای کشور،پیمایش 79. 175

جدول 4-84: تعداد نمونه آماری بر حسب 8  استان کشور،پیمایش 79. 176

جدول 4-85: شاخص رفاه نسبت به استانهای کشور. 177

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست نمودارها

نمودار 4-1: تغییرات در درصد فرامادیون طی سالهای 53 تا 82. 111

نمودار 4-2: درصد افرادی که بسیار به مسجد می روند(طولی). 138

نمودار 4-3: درصد افرادی که بسیار به مسجد می روند(نسلی). 138

نمودار 4-4: درصد افرادی که اظهار داشته اند که نماز خود رامرتب می خوانند(طولی)   138

نمودار 4-5: درصد افرادی که اظهار داشته اند که نماز خود رامرتب می خوانند(نسلی)   139

نمودار 4-6: درصد افرادی که برای معرفی انسان صوابکار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی)   139

نمودار 4-7: درصد افرادی که برای معرفی انسان صوابکار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(نسلی)   139

نمودار 4-8: درصد افرادی که برای معرفی انسان گناهکار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی)   140

نمودار 4-9: درصد افرادی که به گویه “از قدیم گفته اند که سرنوشت هر کس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(طولی). 141

نمودار 4-10: درصد افرادی که به گویه “از قدیم گفته اند که سرنوشت هر کس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(نسلی). 141

نمودار 4-11: درصد افرادی که برای گویه “آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا کمتر” پاسخ بیشتر می شود را انتخاب کرده اند(طولی). 142

نمودار 4-12: درصد افرادی که برای گویه ” به نظر شما مردم نسبت به سابق به چه میزانی به امور دینی توجه می کنند ” پاسخ بیشتر شده است را انتخاب کرده اند(طولی). 142

نمودار 4-13: افرادی که زیاد به زیارت اماکن متبرکه می روند(طولی). 142

نمودار 4-14: افرادی که زیاد به مجالس روضه خوانی می روند(طولی). 143

نمودار 4-15: فراوانی نسبی افرادی که زیاد به دعای کمیل می روند(طولی). 143

نمودار 4-16: فراوانی نسبی افرادی که به جهان آخرت اعتقاد دارند(طولی). 144

نمودار 4-17: فراوانی نسبی افرادی که زیاد نذر و نیاز می کنند(طولی). 144

نمودار 4-18: فراوانی نسبی افرادی که زیاد نذر و نیاز می کنند(نسلی). 144

نمودار 4-19: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی کرده اند(طولی). 147

نمودار 4-20: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی کرده اند(نسلی). 148

نمودار 4-21: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی کرده اند(طولی). 148

نمودار 4-22: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی کرده اند(نسلی). 149

نمودار 4-23: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی کرده اند(طولی). 149

نمودار 4-24: درصد افرادی که زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی کرده اند(نسلی). 149

نمودار 4-25: درصد افرادی که اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را مرد می گیرد(طولی). 150

نمودار 4-26: درصد افرادی که اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(طولی). 150

نمودار 4-27: درصد افرادی که اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(نسلی). 151

نمودار 4-28: درصد افرادی که موافق کار کردن زنان در بیرون از خانه هستند(طولی)   151

نمودار 4-29: درصد افرادی که موافق کار کردن زنان در بیرون از خانه هستند(نسلی)   151

نمودار 4-30: درصد افرادی که زن باحجاب را ترجیح می دهند(طولی). 152

نمودار 4-31: درصد افرادی که زن باحجاب را ترجیح می دهند(نسلی). 152

نمودار 4-32: درصد افرادی که با تعدد زوجات مخالفند(طولی). 153

نمودار 4-33: درصد افرادی که با تعدد زوجات مخالفند(نسلی). 153

نمودار 4-34: درصد افرادی که تعداد فرزند 2 و یا کمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(طولی). 153

نمودار 4-35: درصئ افرادی که تعداد فرزند 2 و یا کمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(نسلی). 154

نمودار 4-36: درصد افرادی که اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(طولی). 154

نمودار 4-37: درصد افرادی که اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(نسلی). 154

نمودار 4-38: درصد افرادی که برای تربیت فرزند از رفتار مسالمت آمیز استفاده می کنند(طولی)   154

نمودار 4-39: درصد افرادی که با مهریه موافقند(طولی). 155

نمودار 4-40: درصد افرادی که با اظهار نظر والدین در امور فرزندان پس از ازدواج  موافقند(طولی). 155

نمودار 4-41: درصد افرادی که با اظهار نظر والدین در انتخاب دوست فرزندان موافقند(طولی)   156

نمودار 4-42: درصد افرادی که با معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج موافقند(طولی)   156

نمودار 4-43: درصد افرادی که سن مناسب برای ازدواج دختران را زیر 20 سال عنوان کرده اند(طولی). 157

نمودار 4-44: درصد افرادی که معتقدند بهتر است پدر و مادر پس از ازدواج .با فرزندان زندگی کنند (طولی). 157

نمودار 4-45: افرادی که با این گویه موافقند:در زمانی که مشاغل محدودند مردان حق بیشتری برای اخذ آن کارها دارند(طولی). 157

نمودار 4-46: افرادی که با این گویه موافقند:در کل مردان نسبت به زنان رهبران سیاسی بهتری هستند (طولی). 158

نمودار 4-47: درصد افرادی که از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 159

نمودار 4-48: درصد افرادی که از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 159

نمودار 4-49: درصد افرادی که در  مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   160

نمودار 4-50: درصد افرادی که در  مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   160

نمودار 4-51: درصد افرادی که از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 160

نمودار4-52: درصد افرادی که از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 161

نمودار 4-53: درصد افرادی که از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   161

نمودار 4-54: درصد افرادی که از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   161

نمودار 4-55: درصد افرادی که از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی)   162

نمودار 4-56: درصد افرادی که از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی)   162

نمودار 4-57: درصد افرادی که از شانس و اقبال خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 162

نمودار 4-58: درصد افرادی که از موقعیت شغلی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163

نمودار 4-59: درصد افرادی که از وضع مسکن خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163

نمودار 4-60: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(طولی). 164

نمودار 4-61: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(نسلی). 164

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات

 

1-1- طرح مسأله

تحولات و تغییرات فرهنگی پدیده‌ای است که همواره با بشریت همراه و همنشین بوده است، پیدایش آتش، کشاورزی، خط، تولید ابزار و زایش صنعت، ظهور پیامبران، جنگ و کشورگشایی همه در تحولات و تغییرات فرهنگی انسان نقش داشته­اند.

در چند سده اخیر, انقلاب صنعتی یکی از مهمترین دلایل و یا شاید مظهر تغییرات فرهنگی در جهان به شمار می‌رود. اما در چند دهه گذشته تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگهای جوامع پیشرفته صنعتی را از جنبه‌های بسیار مهم دگرگون ساخته است. انگیزه‌هایی که مردم را به کار وامی‌دارد، مسائلی که سبب بروز برخورد سیاسی می‌شود و اعتقادات مذهبی مردم، نگرش آنها درباره طلاق، سقط جنین، همجنس‌بازی و اهمیتی که به داشتن بچه و تشکیل خانواده می‌دهند همه دگرگون شده است.

انقلاب صنعتی جریانی از تغیرات با خود آورد و شکل نوینی به فرهنگهای مغرب­زمین بخشید، با گذشت سالها که از اهمیت رشد اقتصادی به منزله مهمترین هدف جوامع می‌گذرد، هم­اکنون دگرگونیهای فرهنگی هستند که جامعه پیشرفته صنعتی را هدایت می‌کنند (اینگلهارت, 1373).

اما مظاهر انقلاب صنعتی، علی‌الخصوص مظاهر مادی آن، در چارچوب کشورهای مغرب زمین محصور نماند، بلکه با ورود اجتناب‌ناپذیر خود به همه کشورها و جوامع، تجربه‌های فرهنگی متفاوت و البته در برخی وجوه، تجربه­های مشترکی را نیز موجب شد. مسلماً جامعه ایران نیز مستثناتی بر این قاعده نبوده و نیست. پژوهش حاضر کوششی است برای مقایسه برخی وجوه تحول فرهنگی ارزشها و نگرشهای افراد در جوامع پیشرفته صنعتی با مؤلفه‌های مشابه در جامعه ایران و تطبیق نظریات پیرامون این تحولات در مورد تجربه خاص ایران.پ

در واقع همانگونه که از عنوان پایان­نامه استنتاج می­شود مساله اصلی ما در این تحقیق تحول فرهنگی است‎‏‏، که به صورت تطبیق نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت بر ارزش­ها و نگرش­های ایرانیان مطرح می­شود.

 

آنچه که در این میان غامض است بازه زمانی این تغییرات است یا به عبارت دقیق­تر این پژوهش تحولات فرهنگی را در چه بازه زمانی مورد توجه قرار می‌دهد.

با توجه به روش‌شناسی پژوهش (در قسمت روش‌شناسی به صورت مسبوط توضیح داده خواهد شد) یکی از روش­های این تحقیق تحلیل ثانویه پیمایش‌های ملی درباره ارزشها و نگرشهای ایرانیان است بنابراین نتایج حاصل از پیمایش‌های ملی، داده خام پژوهش حاضر به شمار می‌رود. با توجه به این موضوع که قدیمی‌ترین پیمایش انجام گرفته در کشور به سال 1353 بازمی‌گردد و اخیرترین آنها در سال 1382 انجام گرفته بازه زمانی تحقیق را تحولات فرهنگی ایرانیان از سال 1353 تا 1382 در نظر می­گیریم.

گذشته از بحث طرح مساله، مبحث مهم بعدی در این قسمت بحث اثبات مسأله یعنی اثبات وجود تغییرات است. درواقع باید قبل از تبیین و تحلیل تغییرات فرهنگی در ایران، به اثبات این مساله پرداخت که اساسا تغییراتی رخ داده است. دلایلی که موید وجود مساله تغییرات فرهنگی می­باشد به شرح زیر است:

  • جهش‌های اقتصادی و تکنولوژیکی در جهان، ورود تکنولوژی‌های مدرن به عرصه زندگی روزمره، ورود تلویزیون و رسانه‌های جدید مانند ماهواره، اینترنت و … تحولات بسیاری را در تمام جهان باعث شده است که جامعه ایران نیز در این میان تاثیرات مشابهی را نیز پذیرا شده است.

گذشته از تحولات جهانی، جامعه ایران طی 30 سال اخیر (1382 – 1353) تغییراتی منحصر به خود را نیز از سر گذرانده است. وقوع یک انقلاب عمیق اجتماعی و ایدئولوژیک و از سرگذراندن یکی از طولانی­ترین و فرسایشی­ترین جنگ‌ها در دهه­های اخیر، وقوع تغییراتی را در طرز فکر و نگرش افراد اجتناب ناپذیر می­نماید. از نظر شاخص‌های مدرنیزاسیون نیز، اجرای چندین برنامه توسعه (چه قبل از انقلاب و چه بعد از جنگ)، دوبرابر شدن جمعیت و 4 برابر شدن شهرنشینی (http://www.sci.org.ir ، سایت مرکز آمار ایران) و افزایش ناگهانی جوانان در چند سال اخیر، تغییرات گسترده در قیمت نفت و بالطبع تولید ناخالص ملی، به وجود آمدن کلان­شهرها و تغییرات گسترده در چهره شهرها، افزایش تولیدات و همچنین واردات به طوری که برای هر محصول چندین آلترناتیو از لحاظ مارک در بازار وجود دارد، افزایش درصد باسوادان از 48.5 درصد در قبل از انقلاب به 86.5 درصد در سال 1384(روزنامه همشهری، 20/11/84)، افزایش درصد زنان تحصیل کرده و افزایش حضور آنها در محیط کار و اجتماع و … همه و همه نشان‌دهنده تغییرات فیزیکی، جمعیتی و اجتماعی گسترده‌ای در کشورمان طی 30 سال اخیر است که با توجه به تعریف فرهنگ در نظام کنش[1]، تغیرات فرهنگی را نیز موجب شده است.

  • تقریباً می‌توان در نگرشهای سنجیده شده در تمام پیمایش‌ها، تفاوت‌های محسوسی را میان نگرشهای افراد در سنین مختلف مشاهده نمود. این به گونه‌ای است که از 186 گرایش سنجیده شده در پیمایش سال 79، 107 گرایش با مؤلفه سن همبستگی نشان می‌دهند. البته این همبستگی هیچگاه از وضعیت ضعیف و متوسط ضعیف بالاتر نمی‌رود زیرا فرآیند جامعه‌پذیری در هر حال اجازه گسست‌های بنیادی را نداده است.
  • با مراجعه به دو پیمایش مورد استفاده در این پایان‌نامه درمی‌یابیم که افراد خود به تغییرات ارزشی، نگرشی و فرهنگی خود و دیگران اذعان دارند. تغییرات ارزشهای مذهبی به عنوان یکی از مهمترین و پایه‌ای‌ترین ارزشها و هنجارها(اینگلهارت, ص 208)، موید این ادعاست.

در پیمایش سال (1353) به دو گویه زیر بر­می­خوریم:

الف) به نظر شما مردم ………………………………………………

1) بیشتر از سابق به امور دینی توجه می‌کنند

2) کمتر از سابق به امور دینی توجه می‌کنند

3) همین اندازه به امور دینی توجه می‌کنند.

ب) به نظر شما در آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا کمتر یا فرقی نمی‌کند.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 374 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 2:09

دانشگاه تهران

 

 

دانشکده علوم‌اجتماعی

نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفه‌ای

در توسعه فعالیتهای غیرکشاورزی

مطالعه موردی شهرستان قائم‌شهر

تهیه و تدوین  :     ******

استاد راهنما   :    دکتر مصطفی ازکیا

استاد مشاور   :     دکتر منصور وثوقی

 

 

موضوع:

ـ بررسی نقش آموزشهای رسمی (کلاسیک) فنی و حرفه‌ای در توسعه فعالیتهای غیرکشاورزی، تأثیر این فعالیتها در توسعه منطقه.

ـ تأثیر آموزش در ایجاد اشتغال، کیفیت محصول، افزایش درآمد، کاهش مهاجرت ، بیکاری و ناهنجاریهای اجتماعی در شهرستان قائم‌شهر در یک دوره 5 ساله (82 ـ 1378)

 

مسأله و سؤال تحقیق:

ـ آموزش افراد و پرورش استعدادها و تربیت نیروی انسانی خلاق، ورزیده و دارای تخصص چه تأثیری در توسعه دارد.

ـ نهادهای آموزشی چگونه می‌توانند با افزایش کارآیی افراد، زمینه‌ساز مشارکت بیشتر مردم در تحولات و در نهایت، توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها باشند.

ـ با توجه به رشد سریع جمعیت و عدم توانایی بخش کشاورزی در جذب نیروی انسانی مازاد، چه راهکارهای دیگری برای جذب این افراد وجود دارد.

ـ ایجاد چه فعالیتهایی می‌تواند در کنار بخش کشاورزی و به صورت مکمل این بخش، نقش عمده‌ای در اشتغال‌زایی، کاهش فقر و بیکاری و جذب افراد و نیروی انسانی آماده به کار داشته باشد و به درآمدزایی و توسعه منجر شود.

ـ چه زمینه‌ها و استعدادهایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد که بتواند با جذب نیروی کار مازاد، مانع از مهاجرت افراد و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن بشود.

ضرورت و اهمیت موضوع:

این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد که به موضوع اشتغال‌زایی در کنار بخش کشاورزی می‌پردازد و با بررسی فعالیتهای غیرکشاورزی در منطقه مورد مطالعه، به کمک بخش کشاورزی می‌شتابد و ضعف و ناتوانی این بخش در جذب نیروی کار مازاد را پوشش می‌دهد و با ارائه راهکارهایی مناسب، توسعه این فعالیتها را هدف قرار می‌دهد که در نهایت منجر به ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، کاهش بیکاری و مهاجرت، کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، بکارگیری سرمایه‌های اندک و توسعه منطقه می‌شود و درصدد تحقق این اهداف با کمک این اهداف نهادهای متولی آموزشهای رسمی و فنی و حرفه‌ای برمی‌آید.

 

اهداف تحقیق:

اهداف این تحقیق در ابعاد کلی آن،  بررسی جایگاه و نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیرکشاورزی و بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی توسعه این فعالیتهای در منطقه و شناسایی اقداماتی که می‌تواند به توسعه این فعالیتها کمک کند. اهداف اختصاصی‌تر این تحقیق، بررسی فعالیتهای غیرکشاورزی شهرستان مورد مطالعه از نظر تعداد، میزان اشتغال‌زایی، افزایش درآمد، میزان جذب نیروی کار مازاد، پیشگیری از مهاجرت، نوع فعالیتها،‌میزان سرمایه‌گذاری، میزان بازدهی واحد، توزیع جغرافیایی آن و بررسی رابطه آموزش با میزان موفقیت و توسعه این فعالیتهاست.

محدوده جغرافیایی و زمانی تحقیق:

محدوده جغرافیایی تحقیق، تمامی روستاهای شهرستان قائم‌شهر به دلیل پراکندگی کارگاههای مورد مطالعه در سطح روستاهای شهرستان بود، به لحاظ موضوع و محدوده زمانی، تمامی کارگاههایی که مجوز احداث آنها در فاصله سالهای 1378 تا 1382 صادر شده بود. به عنوان جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت.

 

مشکلات و محدودیتهای تحقیق:

عمده‌ترین موانع و مشکلات تحقیق، یکی دسترسی به کارگاهها و جمع‌آوری اطلاعات به دلیل پراکندگی جامعه آماری و دیگری، مشکل برقراری ارتباط به دلیل بی‌اعتمادی پرسش‌شوندگان به محقق و عدم آشنایی آنان با تحقیق و ضرورت و اهمیت آن در بهبود وضعیت آتی بود. از دیگر مشکلات می‌توان به فقدان آمار و ارقام روزآمد اشاره کرد.

 

چارچوب نظری تحقیق:

در انجام این تحقیق، از نظریه‌های مختلفی استفاده شده است و از مفاهیم عمده هر نظریه در مطالعه موضوع و ارائه فرضیات استفاده شده است. عمده‌ترین نظریات استفاده شده در این تحقیق و مفاهیم عمده هریک به شرح جدول خلاصه شده است:

چارچوب مفهومی تحقیق (مدل نظری)

نظریهمفاهیم مورد استفادهصاحب نظریهمتغیر مورد سنجششاخصسطح سنجش
پیشرفت اقتصادیافزایش بازده، افزایش درآمد، گسترش عقل معاش، آموزشآدام اسمیتکارآیی

درآمد

آموزش

بازده

درآمد

تحصیلات

رتبه‌ای

 

فاصله‌ای

کیفیت زندگیافزایش کیفیت زندگی

افزایش ثروت ملل

افزایش هوش و آگاهی

کسب آمادگی افراد

آلفرد مارشالمیزان رضایتمندی از زندگیرضایتمندی از:

درآمد ، ثروت،

سواد ، شغل

اسمی

 

رتبه‌آی

مدیریت علمیپاداش برای کار خوب

تعیین وظایف(تقسیم‌کار)

بکارگیری افراد ماهر

آموزش کارکنان

فردریک تیلور (تایلور)پاداش‌ مادی

مهارت

آموزش

میزان پاداش

میزان مهارت

نوع مهارت

میزان تحصیل

اسمی

 

رتبه‌ای

آموزش و پیشرفترابطه آموزش و تولید

رابطه نظریه و عمل

همزمانی آموزش و آموزاندن

رابطه کار فکری و کاردستی

پائولو فریرهآموزش

تولید

دوره‌های آموزش

کارهای عملی

طرحهای نو

نوع تولید

نوع دوره‌های آموزشی

طرحهای تازه

اسمی
آموزش و توسعهآموزش سازمان یافته

اشتغال مولد

آموزشهای رسمی و غیررسمی

رابطه آموزش و نیاز مردم

مایکل توداروآموزش رسمی

اشتغال

نیاز مردم

دوره‌های آموزش

کاربرد محصول تولیدی

میزان اشتغال

تعداد شغل

رتبه‌ای

اسمی

فاصله‌ای

نوسازینوسازی انسان، شهرنشینی

تعلیم و تربیت

صنعتی شدن

وسایل ارتباط جمعی

آلکس اینکلسشهرنشینی

سوادآموزی

وسایل ارتباطی

محل زندگی

میزان سواد

دوره‌های آموزشی

وسایل ارتباطی مورد استفاده

اسمی

رتبه‌ای

اشاعه فرهنگیدسترسی به رسانه‌ها، شهرنشینی، سوادآموزی، مشارکت، همدلیدانیل لرنروسایل ارتباطی

شهرنشینی

سوادآموزی

همدلی

کارگروهی

وسایل ارتباطی مورد استفاده

محل زندگی

میزان تحصیلات

میزان همدلی

میزان مشارکت

اسمی

رتبه‌ای

نیاز به پیشرفتانگیزه پیشرفت (میل و نیاز به پیشرفت)، کارآیی و سرعت بالا در انجام کار، خوب انجام دادن کارهادیوید مک‌کله‌لندانگیزه پیشرفت، کارآیی، احساس مسئولیتانگیزه‌های انجام کار

میزان کارآیی

استاندارد محصول

سرعت انجام کار

فاصله‌ای

رتبه‌ای

 

 

تجربیات سایر کشورها :

علاوه بر نظریات مورد اشاره، مطالعات و تحقیقات انجام شده درباره موضوع و تجربیات سایر کشورهای دنیا در زمینه چگونگی و شیوه‌های توسعه اشتغال‌ غیرکشاورزی و طرح‌های اشتغال‌زایی و خوداشتغالی نیز مورد بررسی قرار گرفت که عمده‌ترین این تلاشها، تجربیات و مطالعات عبارتند از:

1ـ اشتغال روستایی در چین:

انتقال نیروی کار مازاد بخش کشاورزی در مشاغل مرتبط با کشاورزی نظیر دامداری، پرورش ماهی، مرغداری، جنگل‌داری و سایر زمینه‌های کشاورزی در محل سکونت آنها، جذب کارگران اضافی در مراکز صنعتی، اشتغال روستائیان در مشاغل خدماتی (حمل و نقل ، تعمیرات، بانکداری و ساختمان‌سازی) و استفاده از سرمایه‌های شهری برای جذب نیروی کار مازاد روستایی.

2ـ هندوستان :

حمایت از صنایع کوچک روستایی، برنامه اشتغال‌ روستایی ملی و طرح ایجاد دهکده تولید صادراتی.

3ـ سریلانکا:

برنامه‌های رفاه اجتماعی (آموزش و بهداشت رایگان، سوبسید مواد غذایی)، برنامه‌های افزایش تولید (توسعه آبیاری، تقسیم اراضی، اعطای تسهیلات بانکی، سوبسید)، برنامه توسعه فقرا، کاهش مهاجرت و ایجاد مراکز صنعتی، برنامه بیدارسازی روستایی، پروژه توسعه روستایی یکپارچه و طرح برق‌رسانی روستایی.

4ـ بنگلادش:

برنامه بهبود تکنولوژی در دو بخش کشاورزی و غیرکشاورزی، ایجاد مؤسسه صنایع روستایی و خانگی با محوریت صنایع کوچک خانگی، تأسیس شهرکهای صنعتی و فراهم آوردن امکانات زیربنایی.

5ـ تایوان :

ایجاد مناطق صنعتی در نواحی روستایی، توسعه خدمات اجرایی ـ تفریحی، وام‌های بلندمدت و کم‌بهره، دوره‌های آموزشی برای تغییر شغل کشاورزان و ارائه خدمات کاریابی.

6ـ اندونزی :

آموزش مهارتهای فنی و حرفه‌ای در زمینه صنایع خانگی و روستایی، آموزش ارتقای بهره‌وری و کارفرمایی، توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و تشویق صنایع خانگی.

7ـ مالزی:

گسترش زمینهای جدید و افزایش مقیاس آنها (3 هکتار) ، برنامه‌های صنعتی شدن با هدف تغییر ساختار اقتصادی، تدوین سیاست ملی کشاورزی و استفاده از تکنولوژی جدید.

8ـ نپال:

برنامه ایجاد اشتغال از طریق توسعه صنایع خانگی و روستایی، استفاده از تکنولوژی کاربر به جای مکانیزاسیون، توسعه کشاورزان خرده‌پا، آموزشهای حرفه‌ای، گسترش تحقیقات کار، توسعه مناطق دورافتاده، توسعه زنان و اجرای طرحهای جامع روستایی.

9ـ پاکستان:

ایجاد تعدادی مراکز رشد برای ارائه خدمات اساسی و توسعه فرصتهای شغلی و ایجاد نظام حکومت محلی یا شوراهای محلی برای ایجاد و توسعه منابع سرمایه‌های محلی.

10ـ فیلیپین:

ایجاد صنایع خانگی، مراکز صنتی ناحیه‌ای برای فعالیتهای زیربنایی، ترویج فعالیتهای کاربر بجای سرمایه‌‌بر و تأسیس بنگاههای کوچک و متوسط.

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 355 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 2:05

دانشکده علوم اجتماعی

پایان ‏نامه کارشناسی ارشد انسان‏شناسی

 

عنوان :

«گفتمان کربلا» و «مناسک عزاداری» در دین‌ورزی اقشار فرودست شهری

استاد راهنما :

دکتر ابراهیم فیاض

استاد مشاور :

دکتر منیژه مقصودی

 

دانشجو : *****

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                   صفحه

فصل اول: کلیات

1ـ1ـ طرح مساله…………………………………………………………………………………………………………………………………. 1

2ـ1ـ اهمیت موضوع ………………………………………………………………………………………………………………………….. 3

3ـ1ـ ضرورت موضوع ………………………………………………………………………………………………………………………. 6

4ـ1ـ اهداف تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………. 7

5ـ1ـ سوالات تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………….. 8

6ـ1ـ مفاهیم اصلی این پژوهش …………………………………………………………………………………………………………. 9

1ـ6ـ1ـ مذهب و مناسک ……………………………………………………………………………………………………………….. 9

2ـ6ـ1ـ گفتمان، گفتمان کربلا ………………………………………………………………………………………………………… 11

3-6-1- اقشار فرودست شهری …………………………………………………………………………………………………………. 12

7ـ1ـ ادبیات پژوهشی ………………………………………………………………………………………………………………………… 13

فصل دوم: چارچوب نظری                                                                               

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 23

1ـ2ـ دورکیم و مطالعات اجتماعی دین ………………………………………………………………………………………………. 25

1ـ1ـ2ـ دین و اجتماعی …………………………………………………………………………………………………………………. 28

2ـ1ـ2ـ دین و نمادهای مقدس………………………………………………………………………………………………………… 30

3ـ1ـ2ـ دین و مناسک ……………………………………………………………………………………………………………………. 32

1ـ3ـ1ـ2ـ مناسک عزاداری …………………………………………………………………………………………………………. 36

2ـ3ـ1ـ2ـ مناسک، تغییرات و بازتابندگی ……………………………………………………………………………………. 39

2ـ2ـ آرا و اندیشه‌های گیرتز ……………………………………………………………………………………………………………… 41

1ـ2ـ2ـ مفهوم فرهنگ در نظریات گیرتز ………………………………………………………………………………………… 42

2ـ2ـ2ـ نماد …………………………………………………………………………………………………………………………………… 43

3ـ2ـ2ـ معنا ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 44

4ـ2ـ2ـ دین از دیدگاه گیرتز ………………………………………………………………………………………………………….. 45

3ـ2ـ جمع‌بندی نظری ……………………………………………………………………………………………………………………….. 54

فصل سوم: روش‌شناسی    

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 55

1ـ3ـ روش‌شناشی ……………………………………………………………………………………………………………………………… 56

1ـ1ـ3ـ روش‌شناسی گیرتز …………………………………………………………………………………………………………….. 56

2ـ1ـ3ـ روشها و تکنیک‌های تحقیق ………………………………………………………………………………………………. 65

3ـ1ـ3ـ روش‌شناسی تحلیل و تفسیر داده‌ها ……………………………………………………………………………………. 70

2ـ3ـ مناقشات روش‌شناختی ……………………………………………………………………………………………………………… 71

1ـ2ـ3ـ دیالوگ و خویشتن‌نگری انتقادی…………………………………………………………………………………………. 82

فصل چهارم: تاریخ و تشیع و مناسک عزاداری

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 88

1ـ4ـ نگاهی اجمالی به تاریخ تکوین تشیع …………………………………………………………………………………………. 89

2ـ4ـ ایران پس از انقلاب 1357………………………………………………………………………………………………………….. 94

3ـ4ـ مروری اجمالی بر تاریخ عزاداری……………………………………………………………………………………………….. 101

4ـ4ـ مناسک عزاداری در سفرنامه‌های غربی‌ها …………………………………………………………………………………… 109

فصل پنجم:  یافته های میدانی

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 138

1ـ5ـ گفتمان کربلا پس از انقلاب اسلامی: دوران جمهوری اسلامی ………………………………………………….. 139

1ـ1ـ5ـ نریمان پناهی ……………………………………………………………………………………………………………………… 144

2ـ1ـ5ـ سید محمد جواد ذاکر: سمبل سبک جدید …………………………………………………………………………. 145

3ـ1ـ5ـ مهدی اکبری: مداحی از حوزه فرهنگی مشهد……………………………………………………………………… 145

4ـ1ـ5ـ عبدالرضا هلالی: اوج جریان سبک جدید و ستاره مداحان …………………………………………………. 147

2ـ5ـ فضای هیاتها: اجتماعی هیاتی……………………………………………………………………………………………………… 153

3ـ5ـ مفاهیم و نمادهای اصلی گفتمان کربلا ………………………………………………………………………………………. 160

1ـ3ـ5ـ عزاداری …………………………………………………………………………………………………………………………….. 161

2ـ3ـ5ـ اندوه، ماتم و حزن………………………………………………………………………………………………………………. 163

3ـ3ـ5ـ اشک و گریه ……………………………………………………………………………………………………………………… 164

4ـ3ـ5ـ کربلا و عاشورا……………………………………………………………………………………………………………………. 168

5ـ3ـ5ـ نمادهای انسانی …………………………………………………………………………………………………………………. 172

6ـ3ـ5ـ عشق و دیوانگی ………………………………………………………………………………………………………………… 179

7ـ3ـ5ـ علم و کتل و نخل و غیره…………………………………………………………………………………………………… 182

8ـ3ـ5ـ حیوانات نمادین ………………………………………………………………………………………………………………… 185

9ـ3ـ5ـ آب و عطش و تشنگی ………………………………………………………………………………………………………. 186

4ـ5ـ صورت‌بندی امروزین گفتمان کربلا و مکانیسم‌های تولید معنا در آن …………………………………………. 188

5ـ5ـ گفتمان کربلا: ساختار معنایی، زبانشناختی و موسیقائی……………………………………………………………….. 197

6ـ5ـ گفتمان کربلا و حیات اجتماعی عزاداران……………………………………………………………………………………. 204

7ـ5ـ گفتمان کربلا و اخلاقیات و سبک زندگی عزاداران ……………………………………………………………………. 212

8ـ5ـ گفتمان کربلا و گفتمان انتظار……………………………………………………………………………………………………… 218

فصل ششم : نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 22

منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 35

ضمائم………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 242

 

 

1ـ1ـ طرح مسئله

دین به مثابه نظام فرهنگی (گیرتز، 1973) و یک پدیده اجتماعی(دورکیم، 1383) در مطالعات انسان‌شناختی جایگاه خاصی دارد. هر چند این پژوهشها عمدتاً مبتنی بر ادیان قبیله و وجوه عجیب و غریب دین بوده‌اند(موریس، 1383)، با وجود اینها مطالعات انسان‌شناختی ادیان بزرگ، بالاخص دین اسلام در وجه گسترده آن رواج بیشتری یافته است (گیرتز، 1968) ادیان بزرگی همچون اسلام، عمدتاً در این مطالعات بیشتر شامل بررسی مذهب اهل تسنن بوده، با وجود این، مطالعات اندکی نیز در باب تشیع از منظر انسان‌شناختی صورت گرفته است(ر.ک. فیشر،1980). اسلام به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی جغرافیای تمدنی خاص خودش را در پهنه وسیعی از جهان از قرن 2 هجری به بعد شکل داد. این تنوع به همراه چالشهای پیش روی این مذهب جدید سبب تکثرهای فرقه‌ای درونی آن شد. یکی از این گرایشهای اصلی اسلام، مذهب تشیع است که خود این مذهب نیز فرق و شاخه‌های درونی خودش را دارد. تشیع به عنوان مذهب گروه‌های فرودست و اقلیت‌، عموماً در حیطه تمدن اسلامی ـ به جز در مراحل خاص ـ در حاشیه قدرت بوده است (الشیبی، 1380 و توال، 1383).

تاریخ تشیع پس از شهادت امام علی و صلح امام حسن و بالاخص شهادت امام حسین روند دیگری را از سر گذراند که مهمترین ویژگی آن حاشیه بودگی در کنار اکثریت تسنن است. به همین سبب تلاش مستمری برای تمایز هویت خودی از اکثریت دیگری را دنبال کرده، این تلاش در همه وجوه این مذهب از باورها و مسائل کلامی و اعتقادی تا امور منسکی و … را شامل می‌شود. تاکید بر وجوه خاص در این مذهب، بالاخص مناسک عزاداری محرم یکی از این تلاشهاست. شهادت امام حسین، در کلیت قضیه شبیه به سرنوشت سایر ائمه بوده است، اما این حادثه تاریخی، در ذهن تشیع جایگاهی فراتر از یک امر تاریخی یافت و «در حقیقت فصل اساسی تاریخ شیعیگری شد» (توال، 1383: 31). به همین سبب هم تا امروز در میان بسیاری از گروه‌های شیعه حتی در کشوری مثل آمریکا یکی از عناصر اصلی ابراز هویت به شمار می‌آید (تکیم، 1384 و العمار، 1384).

این تمایزیابی در آغاز تاریخ تشیع چندان رایج نبود، بلکه تشیع به تدریج مناسک خاص خودش را بنا به تنوع جغرافیایی و قومی و فرهنگی‌اش و در گذر زمان شکل داد (گیب، 1380). ایران یکی از مهمترین سرزمینهای رشد و گسترش تشیع بوده است که بالاخص با تاسیس و قدرت یافتن سلسله‌هایی مثل آل‌بویه و کیائیان و در نهایت صفویه، تشیع مذهب رسمی کشور ایران شد(جعفریان، 1379 و شوایتزر، 1380). این جریان به واسطه پشتوانه سیاسی که در گسترش مذهب تشیع داشت، سبب نفوذ مذهب تشیع در بخشهای بیشتری از جامعه ایرانی گشت، نفوذی که همراه بود با آمیخته شدن هر چه بیشتر مذهب تشیع و فرهنگ ایرانی که شاید هم به دلیل تشابه ساختاری این دو مجموعه با هم باشد(ر.ک: بی‌من، 1381: 2ـ 51 و فیشر 1980). هر چند عموماً تشیع را در جامعه ایرانی بصورت یک کلیت یکدست و همسان مورد بررسی قرار داده‌اند، اما کسانی مثل فیشر به تنوع و تکثر درونی مذهب تشیع در بخشهای مختلف قشربندی اجتماعی ـ فرهنگی ایرانیان اشاره می‌کنند (فیشر، 4: 1980).

این تنوع و تکثر را در تاکید بر وجوه خاصی از دین مثل وجوه عقلانی و فکری یا وجوه عاطفی و مناسکی به خوبی می‌توان دید. یکی از مهمترین موضوعاتی که می‌تواند مجرای بسیار مناسبی برای شناخت دینداری ایرانیان باشد، مقوله مناسک عزاداری محرم است که فیشر آنرا «پارادایم کربلا» نام می‌نهد. اما به دلایلی که بعداً شرح خواهم داد، من آنرا «گفتمان کربلا» می‌نامم. گفتمان کربلا، گفتمانی است که دال برتر آن حادثه کربلا و روایت عاشورا توسط دینداران شیعی است به نظر فیشر (1980) سایر گروه‌بندی‌های اجتماعی بر وجوه متفاوتی از مذهب تشیع تاکید بیشتری دارند. همانطور که گفته شد در مطالعات اجتماعی دین در ایران کمتر به این مقوله گفتمان غالب در درون مذهب تشیع در اقشار و گروه‌بندی‌های مختلف (مثل روحانیون، صوفیان، بازاریان و طبقات بالای شهری و در نهایت اقشار فرودست شهری و روستائیان و عشایر) توجه داشته‌اند. به دلیل ساختار فرهنگی و سیال این گفتمان و پیوندی که با حیات دائماً در حال تغییر فرودستان شهری داشته، همیشه متحمل تغییرات بسیاری نیز بوده است و این مساله خود ناشی از ساختار مناسک مذهبی است. چرا که مناسک مذهبی علاوه بر آنکه بازنمای دگرگونیها هستند، یکی از نقش‌های اصلی‌شان پیشبرد دگرگونی و اعتبار بخشیدن به دگرگونی‌هاست (بیتس و پلاگ، 1375: 678). مردم در طی تحول زندگی‌شان، نگرشها و ذهنیت‌شان نیز تغییر می‌کند و این سبب تغییر فهم آنها از عناصر اصلی مناسک مذهبی نیز خواهند شد. و از آنجا که گفتمان کربلا حول شخصیت‌ها و حادثه‌های خاصی سامان‌دهی شده است، این گفتمان و مناسک مربوط به آن نیز تغییر می‌کند. زیرا «تغییرات مناسک تابع تغییراتی است که در شیوه تلقی از این شخصیت‌ها پیش می‌آید» (دورکیم، 1383: 113). بنابراین این گفتمان و تغییرات آن بازنمای مناسبی برای زندگی مردم و تغییرات آن بالاخص در حیطه قشر اجتماعی مربوطه می‌باشد.

این گفتمان به دلیل نقش مهمی که در حیات این مردم داشته است، در صور مختلفی تبلور یافته و مردم آنرا طی مکانیسم‌ها و صورت‌بندی‌های متنوعی بازسازی کرده‌اند. شکل سنتی تئاتر ایرانی، یعنی تعزیه یکی از این صورت‌بندی هاست و همچنین صور دیگری مثل روضه، سفره‌های نذری خانگی، دسته‌های زنجیرزنی در ماه محرم، هیاتهای سینه‌زنی و عزاداری و مجالس مکرر و متعددی که تحت تاثیر این گفتمان حیات دینی مردم را تشکیل می‌دهند، همه بیانگر تکثر تجلیات گفتمان کربلا در زندگی مردم هستند. یکی از صور مهم ظهور و بروز و عملکرد این گفتمان، هیاتهای عزاداری هستند. نیمه دوم دهه هفتاد با گسترش چشمگیر این هیاتها و محتوای آنها مواجه بوده‌ایم. که بنا به گفته کارشناس سازمان تبلیغات استان تهران، در حدود 15.000 هزار هیات ثبت شده در تهران وجود دارد که این آمار فارغ از هیاتهای غیررسمی و هیات های زنانه ثبت نشده است. در این میان موج خاصی از هیاتها که بیانگر تحولی عمیق در روند سنتی هیات بود، رشد و گسترش خاصی پیدا کرد. موجی که بسیاری از مذهبی‌ها از آن با عنوان «هیاتهای پاپ» و «هیاتهای سبک جدید» یاد می‌کنند. که این عنوان‌ها بیانگر تمایز آنها از سبک سنتی و رایج عزاداری بوده است.از سوی دیگر رسانه‌ای شدن محتوای این هیاتها هم از طریق صدا و سیما با پخش محتوای این هیاتها و همچنین رواج بازار CDها و نوارهای مجالس مذهبی و ظهور ستاره‌گونه مداحان سبک جدید و تاکید رسمی و غیررسمی زیادی که بر گفتمان کربلا گذاشته می‌شد، سبب گسترش هر چه بیشتر این هیاتها و محتوای آنها شد. آنچه که از مشاهدات اولیه برمی‌آید حضور گسترده نسل جوان در این هیاتهاست. هر چند متخصصان سنتی دین، بالاخص روحانیون، نقدهای چندی به روند گسترش این هیاتها و محتوای آنها داشته‌اند، اما این نقدها نه تنها اثری نداشته و بعضاً موجب رونق بیشتر آنها هم شده است. آنچه که مهم است حضور گسترده اقشار فرودست شهری و بعضا روستائیان مهاجر در این فضاها و گرایش شدید آنها به گفتمان کربلا در وجه خاص خودشان ست.

این رساله در جهت بررسی گفتمان کربلا در شرایط حاضر و در صورت‌بندی جدید آن که به نام «سبک جدید» معروف است و برای پی بردن به ویژگیها و مختصات فعلی دینداری اقشار فرودست شهری و تحولات آن سامان‌دهی شده است.لذا از یکسو با در نظر گرفتن این گفتمان به مثابه یک پدیده اجتماعی، رابطه آن با گروه‌بندی اجتماعی این مردم، هویت اجتماعی و سیاسی و تحولات آن بررسی خواهد شد و از سوی دیگر نقش گفتمان کربلا به مثابه نظام فرهنگی و یک نظام نمادین و منبع معنایی در زندگی این قشر اجتماعی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این دو سطح از تحلیل مبتنی بر تلفیقی از رویکرد جامعه‌شناختی دورکیم (برای سطح اول) و رویکرد تفسیری گیرتز (برای سطح دوم) می‌باشد. قابل ذکر است که این رساله در پی تحلیل صرف امر قدسی در درون این گفتمان بنا به رویکردهایی مثل رویکرد میرچاالیاده (1376) یا رویکردهای روان‌شناختی و ذهنی و فکری صرف مثل رویکرد فریزر (1383)، و مالینوفسکی و تایلور(ر.ک: موریس، 1383) و همچنین رویکردهای دین شناختی و کلامی و درون دینی که بیشتر به دنبال پیرایش تحریفات و بازگشت به اصل واقعه و ارائه قرائتی «اصیل» هستند(مطهری، 1379، نوری‌نژاد، 1383) نیست، بلکه همانطور که گفته شد بنا به رویکرد تلفیقی از نظریات گیرتز و دورکیم، به دنبال بررسی گفتمان کربلا، به مثابه یک ساختار فرهنگی و نظام نمادین و در ارتباط با امر اجتماعی و فرهنگی و به عنوان یک پدیده اجتماعی هستم.

 

 

 

 

2ـ1ـ اهمیت موضوع

در هر پارادایم علمی، موضوعات مورد پژوهش می‌توانند از دو جهت اهمیت لازم را برای تحقیق داشته باشند: یکی از جهت محتوای درونی خود موضوع و دیگر از جهت موقعیت آن موضوع در سایر موضوعات.

مساله مذهب و مناسک مذهبی نیز از این دو جهت اهمیت بررسی را دارند. مذهب از یکسو به عنوان بخشی از هر فرهنگ با نمادهای مقدس و کارکردهای آنها سروکار دارد(گیرتز، 1973). و از سوی دیگر به عنوان پدیده‌ای اساساً اجتماعی با گروه‌های اجتماعی در ارتباط است (دورکیم، 1383). مذهب به مثابه مجموعه‌ای متشکل از باورها و مناسک، نظام نمادین خاصی را جهت حل مساله معنا و تامین پشتوانه اخلاقی برای اعضای جامعه بر مبنای ایمان مذهبی‌شان فراهم می‌کند. اما این ایمان مذهبی بیش از هر چیزی از خلال مناسک مذهبی کسب می‌شود (گیرتز، 1973) و اقتدار اخلاقی اجتماع از خلال این مناسک به فرد انتقال می‌یابد(دورکیم، 1383). لذا مناسک یک وجه بسیار مهم از هر دینی هستند که از دو جنبه پویایی شناسی ـ برای بررسی تحولات اجتماعی و مذهبی یک جامعه ـ و هم از جنبه ایستائی‌شناسی ـ به عنوان بازنمایی وضع فرهنگ و اجتماع ـ قابل بررسی هستند.

به همین سبب هم یکی از موضوعات اساسی انسان‌شناسی دینی، پژوهش در باب مناسک دینی و محتوا و عملکرد آنهاست. از وجه خاص‌تر موضوع این رساله نیز جامعه شیعی ایرانی، بالاخص در قشر مورد نظر یعنی فرودستان شهری از باب پژوهش‌های اجتماعی دین، آثار بسیار اندکی را در بر می‌گیرد. علی‌رغم تاثیر بسیار گسترده دین در حیات این بخش از جامعه، به دلایل معرفت شناختی و روش‌شناختی خاصی عموماً از حیطه پژوهشها، بالاخص در باب مناسک عزاداری و به عبارت عامتر گفتمان کربلا در حاشیه بوده‌اند. اجتماع ایرانی، بالاخص بعد از انقلاب مذهب را در همه عرصه‌ها و البته سیاسی‌تر، تجربه کرد. و به دلیل تاثیر عمیقی که گفتمان کربلا، هم در شکل‌دهی معرفت دینی این بخش از جامعه و هم در تامین منبع معنایی و تداوم هویت اجتماعی آنها در عرصه جامعه و فرهنگ دارد، پژوهش آن اهمیتی خاص در شناخت حیات فرهنگی و دینی مردم دارد.

تحولات اخیر اجتماع ایرانی در حیطه مذهب و اجتماع و فرهنگ بر گفتمان کربلا در این بخش از جامعه تاثیرگذار بوده است. لذا فهم این تغییرات و محتوای آن، همراه با فهم تداوم‌ها و استرارهای این گفتمان در این بخش از جامعه اهمیت خاص خودش را دارد.

همچنین اندک بودن مطالعات اجتماعی دین، بالاخص با رویکردی انسان‌شناختی در باب مذهب مردم ایرانی به همراه غفلتی که در مطالعات اجتماعی دین ـ جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی ـ در بررسی مناسک مذهبی در ایران رایج است، پژوهش در باب این مناسک را اهمیتی مضاعف می‌بخشد.

از سوی دیگر مساله شکل‌گیری، تداوم و عملکرد مناسک ثانویه و رابطه و تاثیر آن بر مناسک اولیه در مذهب تشیع جایگاه خاصی دارد. تشیع به دلیل تاریخ تکوین خاص خودش (ر.ک: الشیبی، 1380 و توال، 1380) در وجوه متعددی متکی بر این مناسک ثانویه بوده است. مناسک اولیه، مناسکی‌اند که توسط بیانگذاران اصلی مذهب تدوین و ترویج پیدا می‌کنند و معمولاً هم بسیار صورت‌گرایانه و فرمال هستند. لیکن مناسک ثانویه، مناسکی‌اند که در اصل جزء مناسک اصلی مذهب نبوده‌اند، اما بنا به شرایط اجتماعی ـ تاریخی خاصی اولویت و اهمیت بیشتری در یک نظام مذهبی پیدا کرده‌اند. این اولویت یافتن ناشی از نقش و عملکردی است که برای دینداران دارند، لذا فهم جایگاه این مناسک ثانویه و موقعیت آن در نظام مناسک یک مذهب و چرایی این موقعیت و پیامدهای آن اهمیت خاص خودش را دارد.

گفتمان کربلا به عنوان یک گفتمان دینی در اقشار فرودست شهری قابلیت و پتانسیل سیاسی و اجتماعی و مذهبی بسیار بالایی دارد که هم می‌تواند در این اقشار به صورت یک خرده فرهنگ همنوا با سایر اجزای مجموعه و هم در صورت مقتضی بصورت یک ضد فرهنگ، در تقابل با نظم مستقر عمل کند. لذا این پژوهش می‌تواند در وضعیت فعلی این موقعیت دوگانه گفتمان کربلا را بصورت طیف گونه‌ای از یک خرده فرهنگ تا یک ضد فرهنگ بررسی کند.

با بررسی گفتمان کربلا می‌توان ارتباط یک گفتمان دینی غالب در بخش خاصی از جامعه را با زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و مکانیسم‌های تاثیر و تاثر متقابل آنها با یکدیگر را فهمید و در نهایت می‌توان صورت‌بندی گفتمان دینی این بخش از جامعه و محتوا و عملکرد آنرا درک کرد. و از خلال این صورت‌بندی گفتمانی پی به وضعیت حالات روحی و سبک زندگی و هویت گروهی و اجتماعی دینداران و بازنمایی آن در کیهان‌شناسی و نظام باورها و اعتقادات آن گفتمان دینی و در نهایت تاثیر آنرا بر منش اخلاقی و ساختار فکری ـ انگیزشی آنها بدست آورد.

 

3ـ1ـ ضرورت موضوع

عمده مطالعات اجتماعی دین در ایران عموماً معطوف به مساله سکولاریسم هستند و از سوی دیگر دین و مذهب تشیع را در کلیت آن در نظر گرفته‌اند و مطالعات اندکی در باب موضوعات خاص‌تری از جمله مناسک عزاداری و گفتمان کربلا صورت گرفته و پژوهش‌های صورت گرفته نیز (در پیشینه پژوهشی به این ادبیات اشاره خواهد شد) مناسک عزاداری را به عنوان جزئی فرعی در نظر گرفته‌اند.

باید دقت کرد که گفتمان کربلا علاوه بر موقعیت آن در اقشار مورد نظر این رساله یعنی فرودستان شهری در سایر اقشار نیز جایگاه مهمی دارد. از سوی دیگر مناسک عزاداری محرم به عنوان یک مناسک جمعی برای جامعه شیعی ایران اهمیت بسیار زیادی دارد و کل جامعه را در فضایی مناسکی قرار می‌دهد و همه مردم ـ حتی در مواردی اقلیت‌های دینی ـ درگیر آن می‌شوند. لذا به سبب جایگاه گفتمان کربلا در تشیع ـ بالاخص اقشار مورد نظر ـ فهم وجه تاریخی معاصر این گفتمان در شرایط فعلی و تحولات آن ضرورت خاصی برای بررسی اجتماعی و فرهنگی دین در ایران دارد.

ظهور اشکال جدید در مناسک عزاداری و محتواها و صورت‌بندی گفتمان کربلا، ضرورت فهم چرایی و چگونگی این صور جدید و پیامدهای آنها را ایجاد می‌کند. این تحولات از نظر عموم دینداران سنتی برای دین پیامد مناسبی ندارند، اما جدای صحت درون دینی این صورت‌های جدید، ظهور و بروز آنها دلایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خودش را دارد که فهم آنها ضروری است.

لذا در کل فهم وضعیت فعلی گفتمان کربلا از جنبه‌های زیر ضرورت دارد:

1ـ فهم رابطه نمادها مقدس گفتمان کربلا با حیات اجتماعی و فرهنگی فرودستان شهری؛ 2ـ فهم جایگاه این گفتمان به مثابه ” نظام فرهنگی ” و ” پدیده اجتماعی ” در حیات دینی مردم؛ 3- فهم آن به مثابه یک منسک دینی مهم و موثر در حیات دینداران؛ 4ـ فهم تحولات این گفتمان به عنوان یک تغییر و تحول مذهبی در جامعه فعلی ایران شیعی؛

 

4ـ1ـ اهداف تحقیق

در هر پژوهشی اهداف آن بیانگر سمت و سوی روندهای پژوهشی‌است. اهداف هر تحقیقی را در سه سطح می‌توان در نظر داشت، 1ـ سطح اول برای فهم موضوع 2ـ سطح دوم برای توصیف آن و 3ـ سطح سوم برای تبیین و تفسیر معنای موضوع.

در کل این رساله نیز در جهت سه سطح فوق ساماندهی شده است، یعنی فهم و توصیف و در نهایت تبیین و تفسیر گفتمان کربلا در ساختار اجتماعی و فرهنگی فرودستان شهری.اما این اهداف بصورت جزئی‌تر شامل فهم و توصیف وضعیت امروزی این گفتمان و تحولات اخیر آن و فهم صورت‌های جدید گفتمان کربلا و مناسک عزاداری در وهله اول می‌شود. و در وهله دوم به سطوح تبین موضوع خواهیم پرداخت و هدف ما در این مرحله، تبیین و تفسیر نظام نمادین و نظام معنایی این گفتمان و نقش آن در زندگی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی مردم و همچنین تبیین و تفسیر تحولات فعلی این گفتمان و تغییرات و تداومهای آن نسبت به گذشته را شامل می‌شود.

در نهایت در بحث مطالعات انسان‌شناختی دین به فهم و تبیین موضوع سلسله مراتب مناسک در یک مذهب و چرایی و چگونگی مکانیسم‌های تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آنها بر شرایط مذهبی و اجتماعی و فرهنگی پیروان آن مذهب خواهیم پرداخت.

باید دقت کرد این پژوهش به دنبال مطالعه کلامی گفتمان کربلا برای بررسی صحت و سقم محتویات و عناصر این گفتمان از منظر درون دینی نیست. به عبارت دیگر هدف این رساله در پی بررسی تاریخ‌نگارانه این گفتمان یا ارائه تفسیر جدید جامعه‌شناختی از واقعه تاریخی کربلا (آنگونه که در کارهای شریعتی، 1379 و مطهری 1379 دیده می‌شود) نیست. به عبارت دیگر بنا به رویکردی دورکیمی (1383) هیچ دین باطلی وجود ندارد و همه باورهای مذهبی ریشه در واقعیت دارند و بیانگر واقعیت هستند، لذا در بررسی این گفتمان دینی نیز بحثی در باب بطلان و صحت و سقم تاریخی و درون دینی آن نیست. بلکه با رویکرد دورکیمی (1383) و رویکرد  تفسیری گیرتز( 1973) به دنبال کارکردهای اجتماعی این گفتمان و نقش آن در مساله هویت اجتماعی و حل مساله معنا و پیوند روحیات و سبک زندگی مردم با جهان‌بینی و نظام اخلاقی‌شان خواهیم بود.

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 358 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 2:01

دانشگاه تهران

دانشکده علوم اجتماعی

بررسی مقایسه ‏ای نابرابری اجتماعی در کردستان ایران و عراق

با تاکید بر شهرهای مهاباد و سلیمانیه

نگارش: *****

استاد راهنما: دکتر سید حسن حسینی

استاد مشاور : دکتر رحمت اله صدیق سروستانی

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته جامعه شناسی

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

 

چکیده

در این پژوهش ،درصدد بررسی مقایسه‏ای نابرابری اجتماعی در کردستان ایران و عراق با تاکید بر شهرهای مهاباد و سلیمانیه برآمده‏ایم.نابرابری اجتماعی به تفاوت‏هایی میان افراد اشاره می کند ،که بر نحوه زندگی آنها ،خاصه بر حقوق ،فرصت‏ها ،پاداش‏ها و امتیازاتی که از آن برخوردارند ،تاثیر دارد.در بررسی فضای مفهومی این متغیر ،آن را به سه بعد نابرابری در وضعیت اقتصادی ،نابرابری در وضعیت سیاسی و نابرابری اجتماعی تفکیک نموده‏ایم.تلفیقی از آرای وبر ،پارکین و بوردیو برای چارچوب مفهومی فوق ،مناسب تشخیص داده شده است.سوال اساسی ما این است که مهم‏ترین عوامل موثر بر نابرابری اجتماعی در مهاباد و سلیمانیه کدامند؟اهداف ما نیز ارائه‏ی چارچوب تحلیلی مناسبی جهت طرح مسائل اجتماعی کردستان و شناخت مهم‏ترین عوامل نابرابری اجتماعی در کردستان می‏باشد.روش ما مقایسه‏ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات ،مشاهده ،مصاحبه‏ی عمیق و مصاحبه‏ی استانداردیزه است.در سلیمانیه ،تحصیل و در مهاباد ،درآمد مهم ترین عوامل نابرابری اجتماعی به شمار می رود.در کردستان عراق ،در نتیجه‏ی سالها مبارزه‏ی مسلحانه ،زمینه‏ی تحصیل کمتر مهیا شده است.در ایران با تغییر ضوابط دستیابی به مشاغل بالا بعد از انقلاب ،کردها  همانند گذشته از این سمت‏ها محروم شدند.زبان کردی در مهاباد به عنوان گونه‏ی پست ،به طور طبیعی آموخته می شود و درگفتگوهای خودمانی ،در ادبیات مردمی  و مانند آن کاربرد دارد ،در حالی که زبان کردی در سلیمانیه،به عنوان گونه والا در مدرسه آموزش داده شده و برای تولید ادبیات رسمی در ادارات ،سازمانها ،سخن‏رانی‏ها و دانشگاهها به کار می‏رود.اولویت هزینه‏های دانشجویان در سلیمانیه،گردش و تفریح و وسائل نقلیه و در مهاباد ،خرید کتاب و ظواهر شخصی است.میزان مشارکت در انتخابات و رابطه با حکومت در سلیمانیه بیشتر از مهاباد است.

 

اصطلاحات کلیدی : نابرابری اجتماعی،طبقه‏ی اجتماعی،قشربندی اجتماعی،انسداد اجتماعی، سرمایه‏ی فرهنگی،دوزبانگونگی.

 

مقدمه و بیان مسئله

کردها هر زمان در برابر آیینه‏ی تاریخ قرار می‏گیرند، با دو تصویر خوب و بد که متفاوت و متضاد از هم هستند ،روبرو می‏شوند. یک تصویر، کردها را مردمانی رشید، دلاور و مرزدارانی غیور نشان می‏دهد که در راه سربلندی و استقلال ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و همیشه آماده‏ی فداکاری و ایثار هستند. از سوی دیگر، گاه همین آیینه از کردها چهره‏ای خشن، نامهربان و یک تهدید برای امنیت ملی به نمایش می‏گذارد. کردها در یک چهره نگهبانان کشور و مرز دارانی دلیر هستند که مرزهای غرب کشور را همچون جان عزیز می‏دارند و در چهره‏ی دیگر آشوب طلب و دست به اسلحه نمایانده می‏شوند. این پارادوکس در به تصویر در آوردن کردها، جایگاه ویژه‏ای به آنها بخشیده است (صوفی مجید پور، 1383: 81).

برای نمونه محمود افشار یزدی در پیوست کتاب «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» تألیف رشید یاسمی می‏گوید که کردها از نژاد ایرانی هستند و زبان آنها زبانی ایرانی است. لذا کردها در ایران اصولاً احساس دوگانگی با سایر ایرانیان ندارند. در هر حال، ایران یک کشور بیگانه نیست که کردستان را گرفته و استعمار کرده باشد و هم اکنون کردها بخواهند خود را از آن مستقل نمایند (رشید یاسمی، 1362: 1-250). در مقابل جلائی‏پور مطالبات کردها را تهدید تمامیت و هویت ایرانی می‏داند (جلائی‏ّپور، 1370: 8-137).

لذا می‏بینیم که با وجود ایرانی بودن کردها، جنبش ملی کرد در این کشور نیز همچون سایر کشورهای حاکم بر کردستان به مبارزه علیه حکومت مرکزی اقدام نموده‏اند. «طی سال‏های بسیار مرکز ثقل جنبش ملی کرد مرتباً جابجا شده است. این مرکز ثقل از 1925 تا 1934 کردستان ترکیه بود. سپس از 1943 تا 1945 کردستان عراق بود و پس از آن در 1946 در جریان تأسیس جمهوری مهاباد به کردستان ایران منتقل شد . . . (کندال، 1372: 4-173). در دهه‏های 70 و 80 نیز جنبش ملی کرد در ایران فعال بوده است. دلائل این امر و مطالبات کردها چیست؟

گروهی به تحریکات خارجی اشاره نموده‏اند. بدین معنی که مسئله‏ی کرد را در ایران و سایر کشورهای همسایه از دو جنس متفاوت دانسته‏اند و ادعا نموده‏اند که، برای ایران «مسئله کرد» وجود ندارد، هر چند در اثر تحریکات خارجی، مانند طغیان شیخ عبیدالله در زمان قاجارها و سمیتقو در زمان پهلوی اول (برونسن، 1374: 9-51) و قاضی محمد (یاسمی، 1362: 250 و جلائی‏پور، 1370: 2-141) و اوائل انقلاب اسلامی 1357 گاهی برای ایران مسئله ساخته‏اند. لذا راه حل مسائل کردستان را به عواملی مانند گسترش شبکه ارتباطی، واگذاری پست‏های تصمیم‏گیری در مناطق کردنشین به کردها و گسترش نیروهای نظامی و انتظامی در مناطق کردنشین (جلائی‏پور ،1370 :2-141) دانسته‏اند. آنها بعد سیاسی مسئله را نادیده گرفته‏اند، در حالی که کردها در قالب احزاب سیاسی از شورش سمکو و دهه 1940 تاکنون برقراری نظام فدرال یا خود مختار در کردستان، تشکیل پارلمان محلی، تدریس زبان کردی و . . . (کوچرا، بی تا: 198 و مک داول، 1380: 410) را خواستاراند،آنها خواستار تعدیل نابرابری هستند.

بنابراین آنها به ستم ملی‏ای اشاره می‏کنند که علیه کردها اعمال می‏شود. اکثر شاخص‏های توسعه قبل (مک داول، 1380: 40-439) و بعد از انقلاب اسلامی 57 (صوفی مجیدپور، 1383: 8-81) حکایت از آن دارند که کردستان در تمامی شاخص‏ها عقب‏تر از سایر نقاط ایران می‏باشد و شکافی بین مرکز و کردها پدید آورده است. حتی به نظر می‏رسد که در کشور عراق عربی که کشوری بیگانه برای کردها است، وضعیت کردها به مراتب بهتر از کردها در ایران می‏باشد و این مسئله که کردها تنها در ایران استانی به نام خود دارند و . . . با چالش جدی مواجه شده است.

مسئله‏ی مورد بررسی ما «بررسی مقایسه‏ای نابرابری اجتماعی در کردستان ایران و عراق» با تأکید بر شهرهای مهاباد و سلیمانیه می‏باشد. تأکید بر عنصر اجتماعی، این واقعیت را آشکار می‏سازد که نابرابری ناشی از عوامل طبیعی و زیستی نیز می‏باشد و در این میان صرفاً عوامل اجتماعی مد نظر ما هستند. در عین حال روابط قدرت و پدید آمدن گروه‏های سلطه  و فرمانبر در سطح نهادی و ساختاری حائز اهمیت‏اند نه در سطح فردی. بدین معنی که ساختارها و نهادها در جامعه، موانعی را بر سر راه افراد و گروه‏های «غیر خودی» برای رسیدن به منابع و فرصت‏ها تعبیه و در عوض آنها را در انحصار گروه‏های وابسته به خود قرار می‏دهند: «گروه‏های پایگاهی با تبعیض قائل شدن بر علیه اغیار آزادی عمل بازار را محدود می‏کنند» (کوزر و روززنبرگ، 1378: 344).

همانند اکثر مفاهیم جامعه شناختی، نابرابری نیز مفهومی پیچیده بوده و جامعه شناسان تعاریف متفاوتی از آن ارایه داده‏اند. اکثر آن‏ها جایگاه‏های متفاوت افراد و گروه‏ها را در یک موقعیت خاص مد نظر دارند؛ بدین معنی که کنشگران با توجه به نقشی که در آن موقعیت ایفا می‏کنند، جایگاه متفاوتی می‏یابند: «اگر چه، در اینکه نابرابری به موضوع‏هایی همچون شکاف بین پولدارها و فقرا یا تفاوت میان فرادستان و فرودستان توجه دارد، توافق نظر وجود دارد، با وجود این نابرابری اجتماعی به طورکلی‏تر به تفاوت‏هایی میان افراد اشاره می‏کند، که بر نحوه زندگی آنها، خاصه بر حقوق، فرصتها، پاداش‏ها و امتیازاتی که از آن برخوردارند، تأثیر دارد» (گرب، 1381: 10).

همانطور که اشاره شد، مهم‏ترین تمایزات مورد نظر ما، نابرابری‏های ساختاری‏اند که در کنش اجتماعی افراد پدید می‏آید. بر این اساس ما فرصتها، حقوق و امتیازاتی را که در دسترسی افراد به امکانات، اختلاف به وجود می‏آورند، مد نظر قرار می‏دهیم. در این بررسی با وجود اشتراک زبان، مذهب و فرهنگ مردم شهرهای مهاباد و سلیمانیه به بررسی جایگاه آن‏ها از حیث رابطه با حکومت و انواع بنیان‏های نابرابری (جنسی، حزبی و . . .) مبادرت می‏ورزیم. پیش فرض اولیه در این مورد این است که هر چه رابطه با حکومت بیشتر باشد، بهتر می‏توان از اعتبارات و تسهیلات استفاده کرده و در نتیجه نابرابری تعدیل خواهد شد.

تذکر این نکته ضروری است که «طبقه» در مباحث مربوط به نابرابری اجتماعی در نظریه‏ی مارکس و نئومارکیست‏ها تبلور یافته است. «آنها نابرابری در مالکیت را مادر همه نابرابری‏های دیگر می‏دانند» (تأمین،1373: 136). علاوه بر مفهوم طبقه، مفهوم دیگر کانونی در بحث نابرابری اجتماعی «قدرت» است که وبر و نئووبری‏ها بدان اشاره نموده‏اند. در مباحث اخیر مربوط به نابرابری اجتماعی نیز جامعه‏شناسانی که بر مفهوم طبقه تأکید دارند، بازگشتی به آرای مارکس و آنهایی که بر مفهوم قدرت تأکید کرده‏اند بازگشتی به آرای وبر داشته‏اند. تأکید بر طبقه در بحث نابرابری‏ اجتماعی بیانگر آن است که ساختار اقتصادی عامل نابرابری‏ بوده و تأکید بر قدرت نشان می‏دهد که ماهیت نابرابری اجتماعی ناشی از ساختار سیاسی یا دولت است. در این بحث نیز تاکید ما بر مفهوم قدرت می باشد.بدین دلیل که قابلیت تقسیم بیشتری را نسبت به مفهوم طبقه داشته و امکان شناخت نابرابری های کثرت گرایانه را فراهم می سازد.مارکسیست ها وجود کثرت گرایی و بنیانهای جداگانه قدرت را به غیر از قدرت طبقاتی نادیده گرفته اند.بدون توجه به این امر و ساختار سیاسی یا دولت در کردستان نمی توان تحلیل درستی از مسائل آن ارایه داد.لذا یکی از دلائل شکست احزاب کمونیست در کردستان نیز غفلت از این عنصر و تاکید بر ساختار اقتصادی می باشد.منظور از قدرت به پیروی از گرب (1381: 224)”توانائی های متفاوت در کنترل منابع”می باشد که موجب پیدایش روابط ساختاری و نامتقارن سلطه و فرمانبرداری کنشگران اجتماعی شده است.قدرت به طور معمول به وسیله سه ابزار کلیدی (کنترل بر منابع مادی ،مردم و عقاید)در نظام های اجتماعی به وجود می آید.

ابعاد مسئله‏ مورد بررسی

افراد و گروه‏ها در جامعه وارد روابط متقابل چند سویه‏ای در زندگی روزمره می‏شوند که در چارچوب آن، سعی دارند اراده‏ی خویش را بر دیگران تحمیل نمایند. در این فرایند موازنه‏ی نیروها به چالش کشیده شده و نابرابری پدید می‏آید. این تمایز ناشی از عوامل متعددی از قبیل سن، جنس، مالکیت، تحصیل، شغل، نژاد و قومیت . . . می‏باشد که به صرف بهره‏مندی یا عدم بهره‏مندی از این امکانات و تعلق یا عدم تعلق به گروهی خاص، در طبقه فرادست یا فرو دست جای می‏گیرند. ما در این بررسی به چندین عامل توجه می‏کنیم و اهمیت هر کدام از آنها و نقش شان را در نابرابری اجتماعی مشخص می‏کنیم.

زبان یکی از این عوامل است. ابراهیم یونسی در مقدمه کتاب کردها اثر کندال در این باره می‏نویسد: کمک به شکوفندگی و بالندگی زبان و فرهنگ یک گروه قومی نه مایه جدایی آن گروه از زبان اصلی، که کمک به تحکیم پایه‏های فرهنگ ملی است. کمک به شکوفایی زبان و فرهنگ گروه‏های قومی در معنی کمک به رفع جدایی‏ها و سردی‏‏ها نیز هست، چرا که با درمان این درد در حقیقت زمینه‏ی سردی و جدایی از بین می‏رود و زمینه‏ی جدیدی برای پیوستگی و نزدیکی بیشتر فراهم می‏شود (کندال، 1372: 20-19). بر این اساس جایگاه زبان کردی را در زادگاه اصلی آن یعنی ایران و کشور عراق مشخص می‏کنیم.

شغل نیز یکی از این متغیرها است. با توجه به اهمیت این عامل در سلسله مراتب قشربندی اجتماعی و جایگاه آن در نظریه‏های بوردیو، لنسکی و پارکین، موقعیت کردها را در سلسله مراتب شغلی در مهاباد و سلیمانیه مشخص می‏کنیم. تأکید بر این عامل ناشی از وابستگی شدید درآمد به شغل افراد می‏باشد. «از آنجا که در هر کشور توسعه یافته و در حال توسعه، سوسیالیست یا با اقتصاد بازاری، درآمد هر کس به نوع شغلش بستگی دارد، ساخت شغلی تا حدی ارائه دهنده شاخص توزیع درآمدها است» (کول، 1365: 37). همچنین نقشی که هر کس در جامعه ایفا می‏کند همیشه به صورت یکی از عناصر اساسی و اصلی تمایز طبقاتی بوده و خواهد بود. این نقش به دو صورت قابل تفکیک است:

الف) نقش عمومی، یعنی جایی که هر کس در زندگی عمومی اشغال می‏کند، مهم‏ترین عنصر و حتی تنها عنصر مشخص تمایز طبقاتی در گذشته بوده است. انجام مشاغل سیاسی و نظامی و مذهبی به شاغلین آنها و دسته‏ای که بدان وابسته بودند، جای خاصی در جامعه اعطا می‏کرد. در جامعه‏ی فئودال، برتری اشراف و سینورها بر دهقانان به سبب نقش نظامی آنها بوده است.

ب) نقش اقتصادی افراد همیشه و در تمام تمدن‏ها از نقطه نظر طبقات اجتماعی اهمیت یکسانی نداشته است. در گذشته و حتی در بعضی مواقع در دوران معاصر، «مالکیت زمین» عنصر اساسی وجهه و شخصیت اجتماعی بوده است. اشرافیت گذشته اشرافیت وابسته به زمین بود و هر گاه عناصری از طبقات دیگر به علتی صاحب زمین می‏شدند، به اشرافیت نائل می‏آمدند (لاروک، 1346: 13-12). بر این اساس جایگاه کردها را در شغل‏های مهم حکومتی، کشاورزی، قاچاق و صنعت مشخص خواهیم کرد.

متغیر دیگر مورد توجه در این تحقیق جنسیت می‏باشد. با توجه به جایگاه پایین کردها در سلسله مراتب قشربندی و مبارزه در راه رهایی از این وضع، زنان همواره مورد ستم بیشتری واقع شده‏اند «محرومیت اقتصادی، پرخاشگری را که علیه ضعیف‏ترین عنصر بروز می‏کند، تشدید می‏کند» (بوتول، 1379: 74).

بعلاوه دین اسلام نیز محدودیت‏هایی را بر آنها تحمیل نموده است. «در نامه‏های ایرانی منتسکیو، حجاب زنان نمادی است از سرکوب مردم توسط سلسله مراتب جامعه‏ی سنتی. در مقابل، فقدان حجاب در خیابان‏های پاریس نماد نوع جدیدی از جامعه است که آزادی و برابری بر آن حاکم‏اند» (برمن، 1383: 133). همچنین رژیم بعث نیز در راستای تضعیف جنبش ملی کرد در عراق و تقویت عشیره‏گرایی، زنان را هدف قرار داده و بدین وسیله پارتیزان (پیشمرگ‏های کرد)‏ها را محدود نموده است. «رژیم بعث با برجسته‏سازی فرهنگ عشیره‏ای به ‏ویژه در کردستان ،عملیاتی را دنبال نمود که بر اساس آن می‏توانست جلوی مقاومت جنبش رهایی‏بخش کردها را بگیرد.در فرهنگ عشیره‏ای قبل از هر چیز حیثیت زنان خانواده اهمیت دارد.”حیثیت خانواده“ در درجه‏ی اول اهمیت قرار داشته و ”میهن‏پرستی“ در جایگاه دوم قرار دارد.در این فرهنگ به هنگام مواجهه با پارادوکس”میهن‏پرستی“ و صیانت از”حیثیت خانواده“ بدون شک دومی انتخاب می‏شود و آن عبارت است از جزم‏اندیشی در کنترل جسمی زنان خانواده و عشیره. این امر در راستای نیل به بسیاری از اهداف بعث و به ویژه تضعیف جنبش ملی دمکراتیک کردها موفقیت‏هایی به دست آورد (قره داغی، 2004: 6-1). بر این اساس جایگاه زنان کرد را در سلسله مراتب اجتماعی در هر دو جامعه‏ی مورد بررسی تعیین می‏کنیم.

تمایز سیاسی و حزبی عامل دیگر نابرابری اجتماعی به شمار می‏رود. «گروه‏ها و احزاب همواره نقش اساسی در نشر و گسترش احساس ملی کردها داشته‏اند» (همدی، 1379: 111). تأکید بر این عنصر در تحقیق فوق ناشی از آن است که احزاب تنها در جامعه‏ای گسترش می‏یابند که از سازمان عقلایی برخوردار باشند. همچنین وجود احزاب در پیشبرد سازوکارهای دموکراسی نقشی قاطع دارند که باید به آن توجه نمود، در حالی که هم اکنون هیچ حزب سیاسی رسمی در کردستان ایران که از وزارت کشور مجوز فعالیت گرفته باشد، حضور ندارد. از سویی دیگر یکی از دلائل مسائل کردستان و تهدید تمامیت و هویت ایرانی را وجود احزاب  و خودمختاری کردها[1] دانسته‏اند (جلائی‏پور، 1370:  2-141،51) که مغایر با اصول دموکراسی است. بر این اساس نقش احزاب و گروه‏های سیاسی را در نابرابری اجتماعی مشخص خواهیم کرد.

همچنین به نقش تحصیل (آموزش) نیز در سلسه مراتب قشربندی اجتماعی اشاره می‏کنیم. تحصیلات به ویژه در جوامع مدرن دومین نوع کلیدی تحریم بعد از دارایی (مالکیت) به شمار می‏رود. بر این اساس دسترسی کردها را در دو جامعه‏ی مورد نظر به تحصیل و دارایی و انواع سرمایه‏های فرهنگی و اقتصادی مشخص می‏کنیم.

 

اقشار و لایه‏ های اجتماعی در گذشته‏ کردستان

به زعم کینان (1372: 4-43) سازمان سنتی اجتماعی کرد بر رؤسای دینی و دنیوی و خانواده‏های آنها یعنی شیوخ و اعیان و اشراف روستا و مریدان و روستائیان عادی و کشاورزان و دامداران استوار است.از آغاها که بگذریم ،شیوخ هستند که قدرت و نفوذشان گاه از قدرت و نفوذ آغاها که به هر حال گذرا است به مراتب بیشتر است. پس از جنگ 1964 (عراق) انتقال قدرت از لایه‏های فئودال و رؤسای قبایل به درس خواندگان شهری سخت تسریع شده است.

مارتین وان برویین سن (1378: 275) در کتاب جامعه‏شناسی مردم کرد (آغا،شیخ و دولت) ساختارهای اجتماعی و سیاسی کردستان ،دو طبقه‏ی رعایا و رؤسای اتحادیه‏های قبایل و افراد مسلح‏شان را متمایز می‏کند. «در حوالی سال 1500 کردستان مشتمل بود بر شماری امیرنشین، که درجه‏ی استقلال درونی آنها بسته به قدرت و ضعف امپراتوریهای پیرامون متغیر بود. این امارات از بسیاری لحاظ (سازمان و لایه‏بندی) به کشورهای پیرامونشان شبیه بودند. در اینها دو طبقه‏ی اجتماعی قابل تشخیص بود: رعیت، یعنی طبقه‏ی رعایای مالیات پرداز (مانند کشاورزان، صنعتگران و بازرگانان) و شامل بسیاری عناصر غیرکرد و طبقه‏ای نظامی مشتمل بر افراد قبیله‏ای. گروه دوم در شماری از اتحادیه‏های قبیله‏ای سازمان یافته بود و چنانکه از منابع برمی‏آید اقدام یکدست و یکپارچه در سطح اتحادیه چیزی غیرعادی نبود. دست کم بعضی از امرا عده‏ای افراد مسلح داشتند که احساس سرسپردگی‏شان به میر نیرومندتر از احساس پیوستگی قبیله‏ای بود.

لایه‏های اجتماعی امارت بتلیس نیز بدین شرح است:

1- در رأس، میر و خانواده‏اش.

2- پس از او آغاهای قبایل و سایر اعیان.رایزنان و برخی از صاحب منصبان عالی حکومتی از این طبقه‏ی اخیر تأمین می‏شدند. تعدادی از نخبگان قبیله تیولدار بودند و این تیول درآمد مستقلی را برایشان تأمین می‏کرد؛ بسیاری از اینها در شهر می‏زیستند. زندگی دیگران احتمالاً از طریق حشم‏داری و هدایای افراد قبیله می‏گذشت. معاش آنها که در دربار میر بودند طبعاً از جانب میر تأمین می‏شد.

3- گروهی مشابه این متشکل از نخبگان غیرقبیله‏ای بود، این گروه را صاحب منصبان عالی مقام و هنرمندان و دانشمندان و رجال مذهبی نظیر شیوخ و سادات و ملاها تشکیل می‏داد.

4- در میان افراد عادی قبیله دو لایه را می‏توان از هم متمایز کرد، هر چند این جدایی و تمایز چیزی است سیال و تحرک تا اندازه‏ای زیاد است: آنها  که اسب دارند و آنها که ندارند.

5- شمار قابل ملاحظه‏ای از کردان در شهر می‏زیستند. اینها چون سایر کردها جنگجو نبودند بلکه مردمی بودند مهذب. معلوم نیست چه مشاغلی دارند.

6- گروهی هم هستند به اسم کشاورز (رعایا) که در کوهپایه‏ها و کوهستان‏ها زندگی می‏کنند.

7- نیروی محرکه‏ی اقتصاد بتلیس (علاوه بر حشم چادرنشینان) رعایای مسیحی بودند (که به طور عمده‏ای ارمنی و بعضاً یعقوبیان سوریایی بودند). دهقانان یکجانشین را به طور عمده ارمنیان تشکیل می‏دادند؛ بخش بزرگی از جمعیت شهر نیز ارمنی بودند. این مردم از لحاظ سیاسی وضع و موقع پایینی داشتند، اما بسیاری از آنها باید مرفه بوده باشند: در میانشان صنعتگران قابل و بازرگانان معتبری بودند؛ بقیه باغدار بودند و از این راه درآمد خوبی کسب می‏کردند (وان برویین سن، 1378: 3-242).

اولیا چلبی نیز که یکی از نزدیکان دربار سلاطین عثمانی بوده و سفر‏نامه‏ای در حدود 360 سال قبل نوشته،مردم وان را به شش دسته تقسیم می‏کند:اول،مستمری‏بگیران پاشا که در قلعه کار می‏کنند و نباید هیچ شغل دیگری داشته باشند،مگر در داخل شهر به تجارت بپردازند.برخی از آنها به ممالک دیگر رفته اجناسی برای فروش با خود می‏آورند،برخی به کارهای دستی اشتغال دارند،بعضی دفتردارند که کارشان نوشتن است و در خدمت دولت قرار دارند.برخی روحانی و طلبه هستند و گروهی هم باغبان و خدمتگزارند(چلبی،1364: 186).

[1] – حتی اعلام جمهوری کردستان از جانب قاضی محمد ،به مفهوم تشکیل دولت کردستان نبود ،تلاشهای ایشان بیشتر در ارتباط با نظام فدرالی قابل تحلیل است(مدنی،1380: 328).

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 361 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:52

دانشکده علوم اجتماعی

 

بررسی

تاثیر حضور و قدرت زنان در محیط اجتماعی مردان

در شهر تهران

نگارش

******

استاد راهنما : دکتر حمید رضا جلائی پور

استاد مشاور: دکتر سیدحسن حسینی

استاد داور: دکتر باقر ساروخانی

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته پژوهش اجتماعی

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده

فلاسفه انسان را حیوانِ ناطق می خوانند. این مفهوم نشانگر تفاوت انسان با حیوان و همچنین وجوه مشترک این دو می باشد. ویژگیهای زیستی چه تاثیری در رفتار اجتماعی انسان دارد؟ این سوال تا حدودی کلی است اما در این تحقیق تاثیر تفاوت ویژگیهای زیستی مرد و زن در رفتار اجتماعی آنها بررسی شده است . بر اساس این تحقیق حضور و قدرت زنان در محیط اجتماعی مردان موجب افزایش گرایش به صلح ، گرایش به پیشرفت ، احساس تعلق اجتماعی ، احساس سرزندگی و کاهش انحرافات اجتماعی می شود. این تاثیر صرفا ناشی از زن بودن می باشد که نشانگر تاثیر ویژگی ذاتی زیستی در رفتار اجتماعی است.

ابتدا با استدلال نظری و با اشاره به یافته های زیست شناسی و اکولوژی و تاثیر آن در جامعه و رفتار اجتماعی موضوع ارائه شده است . در بخش دیگر با استفاده از روش پیمایش توسط پرسشنامه به مردان 15تا 65 ساله تهرانی مراجعه شده و با استفاده از پاسخ های آنها به پرسشهای طراحی شده برای سنجش گرایش به صلح ، گرایش به پیشرفت ، احساس تعلق اجتماعی ، احساس سرزندگی و انحرافات اجتماعی و همچنین محیط اجتماعی آنها از جهت میزان تاثیر زنان ، نتایج تحلیل آماری شده و فرضیه ها مورد تائید قرار گرفته است .

دستاوردها :

1- معرفی مفهوم متغیر محیطی ، که باعث غنی تر شدن پژوهش های کمی می شود .

2- بیان تئوریک و علمیِ نقش سازنده و مثبت زنان در محیط اجتماعی مردان که می تواند مسائل حاد و لاینحل اجتماعی را به آسانی حل کند .

کلمات کلیدی: زنان ، حضور زنان، قدرت زنان، محیط اجتماعی، صلح، انحرافات اجتماعی، متغیر محیطی

 

فهرست

فصل١) مقدمه

١-١) طرح مسئله

1-1-1) محیط سنی

2-1-1) محیط تحصیلاتی

3-1-1) محیط درآمد

4-1-1) محیط مذهبی

5-1-1) حضور و قدرت زنان

2-1) اهمیت مسئله

1-2-1) مسئله صلح

2-2-1) گرایش به پیشرفت

3-2-1) گرایشهای کجروی اجتماعی

4-2-1) تعلق اجتماعی

5-2-1) احساس سرزندگی

3-1) اهداف تحقیق

فصل٢) چهارچوب نظری

1-2) تاریخچه

1-1-2) قدرت زنان

2-1-2) تکامل گرائی

3-1-2) داروینسم اجتماعی

4-1-2) اندامواری

5-1-2)  زیست شناسی اجتماعی

٢-٢) نظریه

1-2-2) منازعه

2-2-2) نظریه تنازع

3-2-2) رقابت جنسی

4-2-2) توانائی ذاتی زنان

3-2) فرضیات تحقیق

4-2) عملیاتی کردن

1-4-2) گرایش به صلح

2-4-2) گرایش به پیشرفت

3-4-2) گرایش به کجروی

4-4-2) احساس تعلق اجتماعی

5-4-2) احساس سرزندگی

6-4-2) متغییر محیطی

فصل٣) روش تحقیق

1-3) جامعه آماری

2-3) حجم نمونه

٣-٣) روش نمونه گیری

4-3) ابزار جمع آوری اطلاعات

5-3) روش تحلیل داده ها

1-5-3) نحوه سنجش و استخراج متغییر ها

6-3) پایائی و اعتبار

1-6-3) پایائی

2-6-3) اعتبار

فصل ۴) ارائه نتایج

1-4) تحلیل یک متغیره

2-4) تحلیل چند متغیره

3-4) نتیجه گیری و پیشنهادهای تحقیق

فصل۵) پیوستها

١-۵) پرسشنامه

٢-۵) منابع

چکیده انگلیسی Abstract

 

جدول شماره : 1 دامنه متغیرهای محیطی

جدول شماره : 2 پایائی گویه های گرایش به صلح

جدول شماره :  3 پایائی گویه های گرایش به پیشرفت.

جدول شماره : 4 پایائی گویه های گرایش به کجروی

جدول شماره : 5 پایائی گویه های احساس تعلق اجتماعی

جدول شماره : 6 پایائی گویه های احساس سرزندگی

جدول شماره: 7 همبستگی بین متغیرهای سن، تحصیلات، درآمد

جدول شماره: 8  همبستگی پیرسون بین متغیرهای

جدول شماره : 9 فراوانی و درصد فروانی تحصیلات رتبه ای

جدول شماره : 10 فروانی و درصد فروانی گروههای سنی پنج ساله

جدول شماره : 11 فروانی و درصد فروانی متغیرهای وابسته

جدول شماره :12 آماره های متغیرهای وابسته

جدول شماره : 13 دامنه و آماره های متغیرهای محیطی تبدیل یافته

جدول شماره :14 همبستگی پیرسون بین متغیرهای محیطی و گرایشها

جدول شماره : 15 ضرایب همبستگی جزئی و رگرسیون متغیر گرایش به صلح

جدول شماره : 16 ضرایب همبستگی جزئی و رگرسیون متغیر گرایش به پیشرفت

جدول شماره :17 ضرایب همبستگی جزئی و رگرسیون متغیر گرایش به کجروی

جدول شماره :18 ضرایب همبستگی جزئی و رگرسیون متغیر احساس تعلق اجتماعی

جدول شماره :19 ضرایب همبستگی جزئی و رگرسیون متغیر احساس سرزندگی

 

 

 

نمودار شماره : 1 نمودار دایره ای فراوانی تحصیلات

نمودار شماره : 2 نمودار فراوانی مخارج پاسخگو.

نمودار شماره : 3 نمودار فراوانی سن پاسخگویان در سال 1385

نمودار شماره : 4 فراوانی گرایش به صلح

نمودار شماره : 5 فراوانی گرایش به پیشرفت

نمودار شماره : 6 فراوانی احساس سرزندگی

نمودار شماره : 7 فراوانی احساس تعلق اجتماعی

نمودار شماره : 8 فراوانی گرایش به کجروی اجتماعی

نمودار شماره : 9 فراوانی متغیر محیطزن

نمودار شماره : 10 فراوانی متغیر محیط سن

نمودار شماره : 11فراوانی متغیر محیط تحصیل

نمودار شماره : 12 فراوانی متغیر محیط درآمد

نمودار شماره : 13 فراوانی متغیر محیط مذهب

نمودارشماره :14تحلیل مسیر متغیر وابسته گرایش به صلح

نمودار شماره : 15 تحلیل مسیر متغیر وابسته گرایش به پیشرفت

نمودار شماره :16 تحلیل مسیر متغیر وابسته گرایش به کجروی

نمودار شماره : 17 تحلیل مسیر متغیر وابسته احساس تعلق اجتماعی

نمودار شماره :18تحلیل مسیر متغیر وابسته احساس سرزندگی

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل 1 : مقدمه

 

عنوان پایان نامه« بررسی حضور و قدرت زنان در محیط اجتماعی مردان در شهر تهران » است. در این عنوان سه مفهوم « حضور» ، « قدرت » و « محیط اجتماعی » نیازمند توضیح می باشد .

 

1- حضور

اشاره به حضور مستقیم و  فیزیکی زنان داشته و دخالت غیر مستقیم را حتی با وجود قدرت، فاقد اثر لازم میداند. در جامعه انسانی میدانهای اجتماعی وجود دارد که در آنها تعادل حضور جنسی بر هم خورده است . برخی از آنها فقط متشکل از مردان می باشند . یعنی زنان در این میدانها حضور ندارند ..

در اینجا ما کاری با علت این برهم خوردگی نداریم . بلکه در این تحقیق مهم این است که تاثیر زنان  از طریق حضور مستقیم آنها امکان پذیر است . برای مثال حضور غیر مستقیم مانند: فیلم ، عکس ، روایت و یا دخالت توسط مردان مورد نظر نمی باشد. به این دلیل است که کلمه حضور در عنوان آمده است.

همچنین در تاثیر غیر مستقیم امکان سوء استفاده توسط رابطین وجود دارد. پس از نظر من داشتن قدرت بدون حضور ِ زنان حتی می تواند مخرب هم باشد .

 

2- قدرت

صرف حضور کافی نیست . قدرت هم به همراه حضور باید باشد زیرا توانائی تاثیر گذاری نیازمند قدرت است. در واقع حضور بدون قدرت موجب استثمار زنان میگردد. مثل وضعیتی که در روسپی خانه ها است و زنان مورد استثمار قرار می گیرند . در حالتی که فرد فاقد قدرت لازم برای تاثیر گذاری باشد . موضوع بررسی کمرنگ شده و فاقد ارزش لازم می گردد.

3- محیط اجتماعی

مفهوم سوم در این عنوان محیط اجتماعی می باشد. معمولا در تحقیقات کمی به محیط اجتماعی توجه لازم نمی شود و فقط ویژگیهای فردی با عنوان متغیر مربوط به فرد سنجیده می شود . اما  در این کار وقتی می خواستم تا ثیر حضور و قدرت زنان را بسنجم متوجه شدم که این تاثیر از طریق محیط اجتماعی اعمال می شود . پس متغیر محیطی را ابداع کردم .

در واقع محیط اجتماعی اشاره به متغیر محیطی دارد . من در تحقیقات دیگر مفهومی به این عنوان و محتوا ندیدم در نتیجه در این پایان نامه، مدتی از وقت خود را صرف بررسی این مفهوم و روش سنجش آن کردم . در اینجا توضیح مختصری ارائه می شود ولی در بخش 6-4-2 بطور مفصل تری در باره متغیر محیطی بحث خواهد شد.

 

متغیرمحیطی چیست؟

متغیر فردی ، مختصات فرد مورد تحقیق یا واحد تحلیل را می سنجد ولی متغیرهای محیطی متغیرهائی اند که ویژگی فردی واحد تحلیل نمی باشند. بلکه برآیندی از ویژگیهای افراد حاضر در محیط فرد ، هستند افرادی که بر فرد تاثیر گذار می باشند.

برای مثال میانگین سن افراد حاضر در محیط یک فرد بیانگر متغیر محیط سن او می باشد و یا میانگین تحصیلات کسانی که بطور مرتب با فرد در ارتباط هستند می تواند متغیر محیط تحصیل او باشد.

برای روشن شدن اهمیت متغیر محیطی مثال ساده ای می آورم . کودک ده ساله ای را در نظر داشته باشید که با افراد مسن مانند مادر بزرگها و پدر بزرگها زندگی می کند . و همچنین کودک ده ساله دیگری را فرض کنید که با هم سن و سال های خود و یا افراد جوان زندگی می کند . این دو کودک دارای رفتار و گرایشات متفاوتی هستند که ناشی از محیط اجتماعی آنها می باشد. متغیر فردی سن آنها یکسان است ، اما متغیر محیط سن آنها متفاوت بوده و تاثیرات متفاوتی را از محیط خود دریافت می کنند . در نتیجه سنجش متغیر محیطی می تواند این تاثیرات متفاوت را در نظر گرفته و کیفیت تحقیق را بهتر کند.

 

در این تحقیق سوال اصلی عبارتست از : آیا افزایشِ حضور و قدرت زنان در محیطهای اجتماعی مردان موجب افزایش: گرایش به صلح، گرایش به پیشرفت ، تعلق اجتماعی ، سرزندگی ، و کاهش گرایش به کجروی اجتماعی ، می گردد؟

 

1-1 ) طرح مسئله

محیط اجتماعی زندگی فرد نقش مهمی در شکل گیری گرایشات او دارد . بوم شناسی[1] اصطلاحی است که در زیست شناسی مطرح است . ولی در اوایل قرن بیستم این اصطلاح توسط جامعه شناسان دانشگاه شیکاگو بطور جدی به جامعه شناسی و مطالعات شهری وارد شد.

« رابرت، ج، پارک ایده بوم شناسی اجتماعی و تهاجم و موفقیت، را مطرح کرد … او نشان داد محیط شهری بطور بالقوه و در جهت منفی، هنجارهای سنتی را درهم می شکند و موجب آنومی می گردد» (باند 2004:20) .

آیا ویژگیهای محیطی موجب افزایش جرم می شود؟ رابرت پارک محله های  شهر را به شکل دایره های هم مرکز بررسی کرد و آن را به بوم زیست[2] تشبیه نمود . دایره مرکزی را ناحیه اصلی کار[3]   و دومین حلقه دایره از مرکز را منطقه انتقالی[4] نامید . «ویژگی ناحیه انتقالی فرسودگی فیزیکی می باشد ، خانه های حقیر ، خانواده های ناقص ، نرخ بالائ نوزادان غیر قانونی و جمعیت ناهمگون ناپایدار. ساکنین در پائین ترین حد مقیاس اجتماعی-اقتصادی می باشند با درآمد ، تحصیلات و اشتغال اندک، علاوه بر نرخ بالای بزهکاری ، این ناحیه نرخ بالای رسمی جرایم بزرگسالان همچون ، اعتیاد ، الکلیسم ، خود فروشی ، بیماریهای روانی را دارد . تمام این اشکال کجروی و بی قانونی به عنوان نتیجه بی سازمانی اجتماعی درون این نواحی شهری تفسیر می شود . جامعه شناسان شیکاگو بیان می دارند که ساکنین این ناحیه از نظر زیست شناختی یا روانشناختی غیر طبیعی نمی باشند . پس جرم وانحراف آنها صرفا پاسخ طبیعی مردمان نرمال به یک شرایط غیر نرمال اجتماعی می باشد . تحت این شرایط ،سنتهای جرمی و بزهکاری توسعه یافته و به صورت فرهنگ خاصی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود .»[5]

به هرحال محیط اجتماعی موجب بروز رفتارهای خاص اجتماعی می گردد. پس در صورت تغییر محیط این رفتارها نیز تغییر می کند.

در این تحقیق تلاش می شود ، ابعاد و ویژگیهایِ محیطیِ اجتماعیِ افراد با توجه به متغیرهای محیطیِ مختلف از جمله :

١- حضور و قدرت زنان ، (در محیط فرد)

٢- محیط سنی ، (میانگین سنی افراد حاضر در محیط فرد )

٣- محیط تحصیلاتی ، (میانگین تحصیلات افراد حاضر در محیط فرد)

۴- محیط درآمد ، (میانگین درآمد افراد حاضر در محیط فرد)

۵- محیط مذهبی ،(میزان مذهبی بودن افراد حاضر در محیط فرد)  بررسی شود .

سپس رابطه این متغییرهای محیطی را با گرایشهای افراد همچون :

1- گرایش به صلح یا جنگ طلبی ،

2- گرایش به پیشرفت ،

3- گرایشهای کجروی اجتماعی،

۴- تعلق اجتماعی و

۵ – احساس سرزندگی ،

بررسی می گردد .

دیدگاههای مختلف راه حلهای متفاوتی را برای مشکلات اجتماعی که در این تحقیق به عنوان متغییرهای وابسته مطرح شده است ، ارائه می کنند و استدلالهای خاص خود را دارند .

 

برگشت

1-1-1) محیط سنی: معمولا در گفتگوهای روزمره می شنویم که می گویند : جوان است و جاهل ، یعنی اگر سن فرد بالاتر رود عاقل تر می شود و سازگاری بیشتری با اجتماع خواهد داشت . این موضوع به متغییر سن توجه دارد و افزایش آن را در حل مشکلات اجتماعی موثر می داند . دلیل آن را نیز در جامعه پذیری می دانند . از نظر جامعه شناسان جامعه پذیری در طول عمر انسان ادامه دارد و با افزایش سن به طور کلی جامعه پذیری بیشتری انجام می شود .

بنا به تعریف لوین[6] « اجتماعی کردن (فرهنگی یابی ) فرایندی است که توسط آن فرد یاد میگیرد به عنوان عضوی از جامعهاش رفتار کند و موجودی اجتماعی شود . فرد یاد می گیرد که جامعه از او چه انتظاری دارد ، یعنی قواعد فرهنگی را که راهنمائی برای شرکت مناسب در اجتماع هستند ، یاد می گیرد . یاد میگیرد که چگونه خود را با فرایند های الگوئی تعامل اجتماعی گروه هماهنگ نماید . به طور خلاصه جامعه پذیری به انتقال نوزاد از حالت ارگانیسمی ابتدایی به وضعیت مشارکت بزرگسالانه در اجتماع دلالت دارد» (وایولو :182١٣٧٨) .

« جامعه پذیری هنگام تولد آغاز شده و تا هنگام مرگ پایان نمی یابد چرا که شخص دائما در حال تنظیم رفتار خود در حضور دیگران است» (وایولو :183١٣٧٨) .

آرابلا تروپ[7] در مورد آشوبگری فوتبال در گزارشی که به مجلس عوام بریتانیا[8] ارائه می کند. حضور افراد مسن را مهار کننده می داند و عدم حضور افراد مسن در ورزشگاه هنگام مسابقات فوتبال را از عوامل آشوب بیان می کند. او می نویسد: «… دامنه وسیعی از تبیین های ممکن برای بوجود آمدن خشونت بین طرفدارن فوتبال ارائه شده است. شامل : شرایط بد فیزیکی زمین، این واقعیت که مسابقه خود تقابل است ، رفتار بد بازیکنان، دخالت گروههای دست راستی ، بی توجهی مسئولان ، عدم حضور افراد مسن که می توانند اثر مهار کننده داشته باشند، تمایل به مبارزه ، بیکاری ، و مستی و یا شاید کنش متقابل برخی یا همه این عوامل» (تروپ 2000) .

البته در اینجا به متغیر سن نیز توجه می شود . بررسی متغیر محیطی سن ، که بیانگر میانگین و یا مقدار هر فرد در پیوستار برآیند سنی اطرافیان او و به طور کلی محیط او می باشد . می تواند برای بررسی گرایش های فرد با توجه به متغییرهای وابسته مورد نظر استفاده گردد . همچنین می توان از این منظر نیز به مسئله نگاه کرد ، که آیا صرفا جوان بودن می توان به معنای مشکل زا بودن باشد .

برگشت

 

2-1-1) محیط تحصیلاتی : گروهی نیز به تحصیلات توجه دارند . در بحثهای عامیانه گاهی می گویند همش از بی سوادی و بی فرهنگی است . و این نشان از اعتقاد به اهمیت تحصیلات در گرایشهای افراد است . بسیار از مردم افراد تحصیل کرده را صلح طلب تر و دارای گرایش به پیروی بیشتر از هنجارهای اجتماعی میدانند.

می توان گفت اولین تاکید بر علم و دانش و صلاحیت تحصیل کردگان برای اداره جامعه توسط افلاطون مطرح شده است . افلاطون معتقد به حکومت حاکمان حکیم بود (راسل 1367:173).

نظریات آگوست کنت (1798-1857) نیز در مورد رسیدن به جامعه اثباتی به نوعی تاکید بر تحصیل و آموزش علوم اثباتی است. کنت معتقد بود: « تنها اصلاح اجتماعی معتبر آن اصلاحی است که شیوه اندیشیدن الاهی را دگرگون کند و رویه خاص مکتب اثباتی را رواج دهد. آری این چنین اصلاحی در اعتقادات جمعی فقط در نتیجه توسعه علمی حاصل خواهد شد. بهترین شیوه برای ابجاد علم جدید به صورت شایسته آن، این است که پیشرفت ذهن اثباتی را از خلال تاریخ و در علومی که هم اکنون وجود دارند دنبال کنیم» (آرون 1381:131).

در واقع کنت معتقد به گذار کامل از مرحله اندیشه الاهی که مربوط به مرحله تفکر ابتدائی بشر و معادل بی سوادی بوده و رسیدن به اندیشه اثباتی که تسلط بر علوم و فنون که در حال حاضر در تحصیلات رسمی مطرح است، می باشد.

« او یک جامعه اثباتی و خوب را برای آینده طرحریزی کرده بود که تحت هدایت قدرت روحانی کاهنان یک دین اثباتی نوین و بانکداران بزرگ و صاحبان صنایع اداره گردد. این کاهنان که همان جامعه شناسان علمی اند، همانند اسلاف کاتولیک شان ، باید راهنمایان اخلاقی و ممیزان اجتماع باشند و قدرت و دانش برترشان را به کار اندازند تا وظایف و الزامهای اجتماعی افراد را به آنها یادآوری کنند. آنان باید جهت برنامه آموزشی را تعیین کنند و در مورد توانائی های هر یک از افراد جامعه داوری نمایند . در جامعه سالاری اثباتی آینده ، کاهنان دانشمندِ دین بشریت با تکیه بر دانش اثباتی شان می دانند که چه چیز برای اجتماع خوب و چه چیز بد است و بر این اساس ، انسان ها را به انجام وظیفه جمعی شان فرا میخوانند و هرگونه فکر حقوقی ذاتی را در آنها به شدت سرکوب  میکنند . سن سیمون گفته بود که در آینده ، مدیریت چیزها جانشین تسلط انسانها بر انسانهای دیگر خواهد شد ، حال آنکه کنت بر این عقیده بود که چیزهائی که باید اداره گردند، در واقع همان افراد بشرند. بدین سان روابط بشری «شیئیت» مییابد . درست همچنان که در سده یازدهم ، پاپ برای مدت کوتاهی قدرت معنوی اش را به همه امور مادی گسترش داده بود ، کاهن اعظم بشریت نیز می بایست با اتکاء بر دانش علمی ای که پاپ فاقد آن بود ، یک حاکمیت مبتنی بر هماهنگی، عدالت و درستکاری را بنا نهد. بر پایه فرمول محبوب کنت ، سامان اثباتی نوین باید عشق را اصل ، نظم را پایه  و پیشرفت را هدف خویش قرار دهد. گرایش های خود خواهانه ای که در سراسر تاریخ پیشین بر بشر حاکم بودند، بایستی جایشان را به انساندوستی دهند و فریضه برای دیگران زندگی کن ، باید راهنمای انسانها گردد. افراد بشر سرشار از عشق به همنوعان شان خواهندشد و به مهندسان اثباتی روح از دل و جان حرمت خواهند گذاشت، چرا که اینان دانش علمی گذشته و آینده و راه قانونا تعیین شده یک آینده قابل پیش بینی را تجسم خواهند کرد» (کوزر 1380:36).

 

برگشت

 

3-1-1) محیط درآمد : و یا گروهی فقر و اختلاف طبقاتی را عامل مشکلات می دانند . کارل مارکس بطور کلی نظام اجتماعی متکی بر مالکیت وسایل تولید را در طول تاریخ زیر سوال می برد و آن را موجب استثمار و ایجاد طبقات ستمگر و تحت ستم میشمارد. آخرین این نظامهای استثماری نظام سرمایداری است. بطور کلی مکتب تضاد و گرایش مدرن آن رویکرد انتقادی مسائل را از این منظر تحلیل می کند .

در رویکرد انتقادی : « کل نگری . . فرضیه کلیدی رویکرد انتقادی است . . مسائل اجتماعی با مجموعه ای از رویدادها ، تغییرات و فشار هائی که در مورد همه نهادهای اجتماعی اعمال می شود ، ارتباط متقابل دارند . . مسئله اجتماعی وضعیتی است که از استثمار طبقه کارگر ناشی می شود . . شکلی از سازمان اجتماعی که جامعه سرمایداری ارائه می دهد ، موجد دامنه وسیعی از مسائل خاص اجتماعی است . این نظام سلطه طبقاتی است که مسئله اجتماعی جرم را ایجاد و آن را حفظ می کند . . سرمایه داران فقر را حفظ کرده و قوانین را به نفع خود تدوین می کنند و به اجرا می گذارند» (رابینگتن و واینبرگ1383:187) .

برگشت

 

4-1-1) محیط مذهبی : گروهی برای ایمان مذهبی اهمیت قائل هستند و آن را راه حل تمام مشکلات انسان و جامعه می دانند . بر خلاف مارکس که موتور حرکت تاریخ را تضاد و مبارزه طبقاتی می داند، ماکس وبر موتور حرکت تاریخ را مذهب و ایمان مذهبی می داند . وبر علت عقب ماندگی کشورهای آسیائی و پیشرفت اروپا و ایجاد سرمایداری را در مذهب جستجو می کند . وبر در کتاب “اخلاق پروتسان و روحیه سرمایداری” اعتقادات خاص مذهب پروتسان را موجب بوجود آمدن سرمایداری بیان کرده است[9] .

برگشت

 

5-1-1) حضور و قدرت زنان : ولی کمتر کسی به جنسیت و تاثیر آن توجه کرده است . اثرات فقدان حضور زنان در محیط های خاص در اجتماعات و گروهها و عواقب آن در جامعه بندرت بررسی یا تحقیق منظم شده است .

« مسئله مهم در بررسی های … جامعه شناسی … دیدگاه دو جنسی داشتن در این بررسی ها میباشد. فرق یک اجتماع کاملا” زنانه با یک اجتماع کاملا مردانه چیست، هر کدام از این گروه ها چه رفتاری دارند . گروه ، جماعت ، شورش ، تعامل های اجتماعی ، نهاد های اجتماعی و غیره , اگر با دیدگاه دو جنسی بررسی نشود.  موجب درک غلط از عملکرد و پدیده های اجتماعی میگردد .

برای مثال تعامل در یک گروه که تماما” از اعضای زن تشکیل گردیده فی نفسه متفاوت از گروهی میباشد که بطور کامل مردانه است و یا گروهی که از اعضای مساوی زن و مرد تشکیل گردیده است و یا رفتار جماعت در حالتی که فقط مردانه است متفاوت از جماعتی است که تعدادی زن در بین آنها باشد (مثل تماشاچیان فوتبال). گفته میشود که در محیط های کاملا مردانه به ویژه اگر مدتی نیز از زنان جدا باشند طرز صحبت کردن به سمت بی ادبانه تر شدن گرایش پیدا میکند و تمایل به یاغی گری و توطئه چینی افزایش مییابد.

برخورد جوامع نیز بدینگونه میباشد و نیازمند نوعی بررسی دوگانه و دو جنسی میباشد. نباید رفتار گروهی از مردان را به کل جامعه تعمیم داد و یا برخورد دو ملت را که تحت سلطه تمایلات رقابت جویانه حکومت مردانه است را گرایش ذاتی و درونی جوامع بشری دانست» (پرکاس۴:5١٣٨٢).

تاریخ جوامع انسانی تاریخی مردانه و براساس جامعه مردسالار نوشته شده است ، و کمتر توجه ای به نقش زنان در جامعه شده است . توجه به ویژگیهای زنان و تاثیر آن در شرایط اجتماعی به طور کلی نادیده گرفته شده است . به قول یان کرایب جامعه شناسی نیز از ابتدا دانشی مردانه بوده است (کرایب 1997) .

در متغییر محیطی جنسیت دو مفهوم «حضور» و «قدرت» مطرح شده است. همانطور که در مقدمه بیان شد، در اینجا صرف داشتن قدرت بدون حضور برای زنان یا صرف حضور بدون قدرت نتیجه موثر و مورد نظر را ندارد . زیرا حضور بدون قدرت زنان موجب سوء استفاده مردان و استثمار جنسی می گردد و قدرت بدون حضور نیز موجب گمراهی در اعمال قدرت و عدم شناخت دقیق شرایط خاص اجتماعی و سوء استفاده حاضران و واسطه های مرد این اعمال قدرت می باشد.

پس در اینجا این مسئله به آزمون گذاشته می شود که آیا حضور و  قدرت زنان می تواند ، موجب ایجاد گرایشهای صلح طلبانه , گرایش به همکاری , گرایش به پیشرفت ، کاهش گرایشهای کجروی اجتماعی و افزایش تعلق اجتماعی ، گردد ؟ یا اینکه متغییرهای محیطی دیگر همچون : سن، تحصیلات،  درآمد و مذهب تاثیر بیشتری دارند.

برگشت

 

 

2-1) اهمیت مسئله

البته در این تحقیق توجه عمده به متغییر محیطی جنسیت ، یعنی حضور و قدرت زنان در محیط های اجتماعی می باشد . به نظر محقق حضور و قدرت زنان در گروههای اجتماعی موجب ایجاد جو همکاری بیشتر ، صلح طلبی , میل به پیشرفت و رقابت سالم ، کاهش کجروی ، تعلق بیشتر به اجتماع ، می باشد . متغییر های مستقلِ دیگر ، مانند : سن ، تحصیلات ، درآمد،  ایمان مذهبی،  نیز برای مقایسه و شناسائی اهمیت آنها اندازه گیری می گردد .

در اینجا به تاثیرات یک متغییر مستقل یعنی حضور و قدرت زنان , که علت محسوب می شود ، توجه شده است . در واقع , نتایج تاثیر یک علت مورد نظر است نه شناخت علل بوجود آورنده یک معلول (متغییر وابسته) که معمولا در تحقیق های تبیینی در پی کشف یا اثبات آن هستند .

از نظر کاربری : متغییرهای وابسته مورد نظر در این تحقیق از مهمترین ویژگیهای اجتماعی می باشد . شناسائی و درک عوامل موثر بر این متغییرها نقش بسیار زیادی در درک جامعه در کل داشته ، که انسان را قادر به دخالت مفید در اجتماع و ایجاد تغییرات مطلوب در آن می نماید .

نگاه به برخی گرایش های افراد با این دید که آنها متاثر از روابط اجتماعی می باشند .

برگشت

 

1-2-1) مسئله صلح : در بین این مسائل مهمترین و تهدید کننده ترین آن شاید بتوان گفت جنگ و خشونت است . هرساله در جایجای دنیا جنگهای مختلف ایجاد می شود ، و در بخشهائی هم که در صلح موقت قرار دارد کابوس تهدید جنگ وجود دارد و بدین جهت سرمایه های مادی و انسانی زیادی را به خود اختصاص می دهد . آیا یافتن عاملی که بتواند مسئله صلح طلبی را تبین کند مهم نیست؟

با توجه به مباحث نظری این تحقیق که جنگ را ناشی از رقابت در دو نوع «جنسی» و برای «بهرمندی از منابع محدود» می داند. می توان امیدوار بود که با کنترل رقابت جنسی با حضور و قدرت زنان در محیط های اجتماعی به نوعی به کنترل خشونت و جنگ طلبی رسید. در اینجا اهمیت این بررسی برای جامعه شناسی روشن می گردد.

برگشت

 

2-2-1) گرایش به پیشرفت : اگر چه در حال حاضر اهمیت پیشرفت به اندازه مسئله صلح نمی باشد اما در دنیای کنونی هر کشوری که از غافله پیشرفت عقب بماند و مردمان آن دچار رکود و سستی گردد. هویت خود را از دست داده و در فرهنگهای دیگر حل می شود . با توجه به فرایند جهانی شدن و توسعه و گسترش ارتباطات فرهنگهای دارای پیشرفت سریع تر قدرت تسلط بیشتری داشته و می توانند فرهنگهای دیگر را در خود حل کنند. پس جامعه ای که بتواند در مردمان خود حس پیشرفت را زنده و تقویت کند می تواند هویت خود را نیز بازیافته و تقویت کند. کُند شدن گرایش به پیشرفت در سیصد سال گذشته در کشور ما پس از فروپاشی سلسله صفوی صدمات زیادی به هویت و حس خودباوری ملت ما زده است . و این وظیفه جامعه شناسان کشور ما می باشد که راه های تقویت گرایش به پیشرفت را جستجو کرده و در این عرصه راه گشا باشند.

برگشت

 

3-2-1) گرایشهای کجروی اجتماعی : مسئله کجروی اجتماعی موضوعی است که گریبانگیر تمامی جوامع مدرن  و از جمله کشور ما می باشد. این موضوع موجب از بین رفتن سرمایه های مادی و نیروهای انسانی می گردد و سرمایه اجتماعی را کاهش می دهد . اعتماد که عنصر اصلی سرمایه اجتماعی می باشد با افزایش انحرافات کاهش می یابد و مردم احساس ناامنی و بی اعتمادی می کنند.

بطور کلی سلامت هر جامعه در رابطه با پائین بودن میزان انحرافات و کجروی اجتماعی می باشد. با توجه به چارچوب نظری این تحقیق محیط های مردانه که در آنها زنان حضور قدرت ندارند ، و یا ضعیف است، بستر انحرافات می باشند. با شناخت دقیق حضور و قدرت زنان می توان از فشار انحراف زائی این محیط ها کاسته و از عواقب دردناک آن در امان بود . مثالهای این محیط های نامطلوب زیاد است ولی بررسی و سنجش ویژگیها و میزان انحراف و نوع آن مفصل است و خود نیازمند تحقیقات جداگانه می باشد. مکانهای همچون ، پادگانهای نظامی ، خوابگاه های کارگری و دانشجوئی ، و غیره نمونه های آن می باشند.

برگشت

 

4-2-1) تعلق اجتماعی : بسیاری از جامعه شناسان انحرافات را ناشی ضعف تعلق اجتماعی فرد به جامعه می دانند ، با توجه به فرضیه این تحقیق که هردو آنها یعنی کجروی و تعلق اجتماعی را متاثر از حضور و قدرت زنان می داند. می توان این دو متغییر را دو بعد مختلف یک پدیده دانست که تاثیرات مشابه داشته و از یک منشاء سرچشمه می گیرند. « هیرشی ، رکلس، فرایدی و هیگ بعنوان پیشگامان نظریه کنترل اجتماعی با تکیه بر نظریات دورکیم … به ابداع و بسط این تئوری پرداخته اند . این تئوری بر این فرض استوار است که کجروی ناشی از ضعف یا گسستگی تعلق فرد به جامعه است» (محسنی تبریزی 1383:89).

برگشت

 

5-2-1) احساس سرزندگی : این متغییر نیز مانند دیگر متغییرهای وابسته فوق در زندگی اجتماعی اهمیت زیادی دارد و با توجه به اینکه با آن متغییرها تا حدودی همپوشانی داشته سنجش آن می تواند در تحلیل و مقایسه آن متغییرها و اعتبار تحقیق مورد استفاده قرار گیرد.

سرانجام بررسی و درک اثر متغیرهای مطرح در این تحقیق راهکارهای مناسبی را برای مداخله در امور اجتماعی به جامعه شناسان ارائه می دهد ، تا با دخالت و ایجاد تغییر در این متغیرها بتوانند تاثیر مناسب را در روند رشد اجتماعی داشته باشند .

از نظر تئوریک : همچنین از نظر تئوریک با توجه به اینکه در جامعه شناسی توجه اندکی به تفاوت تاثیر حضور جنسی شده و دیدگاه غالب عدم توجه به تمایز جنسی است . توجه به این تمایزِ تاثیر گذاری جنسی می تواند در پیشرفت جامعه شناسی موثر باشد . البته کارهای تئوریک انجام شده ، در حوزه تفاوتهای جنسی بیشتر به حقوق دو جنس و برابری آن و تلاش برای اثبات آن می باشد .

از نظر روش شناختی : جنبه خاص این تحقیق توجه به متغیرهای محیطی و طرح آن می باشد . در اغلب پژوهشهای علوم اجتماعی به متغیرهای فردی و یا اگر دقیق تر بخواهیم بگوییم به متغیرِ خاصِ واحد تحلیل توجه می شود . توجه به ویژگیهای محیطی واحد تحلیل و یا در موارد خاص ویژگیهای محیطی افراد مورد پژوهش از مزیتهای این تحقیق است .

(نگاه کنید به بخش 2- 5)

برگشت

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 372 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:47

دانشگاه تهران

دانشکده علوم اجتماعی

گروه آموزشی جامعه‌شناسی

 

گواهی دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد

هیأت داوران پایان نامه کارشناسی ارشد آقای  حامد شیری

 در رشته  علوم اجتماعی  گرایش  جامعه‌شناسی

به عددبه حروف
19نوزده

 

 با عنوان  جامعه‌پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی (بررسی فرهنگ سیاسی دانشجویان و نقش تجربه دانشگاهی در شکل‌گیری آن) 

ردیفهیأت داوراننام و نام خانوادگیمرتبه دانشگاهیدانشگاهامضاء
1استاد راهنمادکتر علیرضا محسنی‌تبریزیدانشیارتهران 
2استاد مشاوردکتر حمیدرضا جلائی‌پوردانشیارتهران 
3استاد داوردکتر باقر ساروخانیاستادتهران 
4مدیر گروه آموزشیدکتر غلامعباس توسلیاستادتهران 
5معاون تحصیلات تکمیلیدکتر اعظم راودراددانشیارتهران 

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده :

موضوع این رساله، بررسی رابطه جامعه‌پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی در چارچوب مطالعات توسعه ‌سیاسی است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا فرهنگ سیاسی دانشجویان مورد مطالعه قرار  گرفته و نقش تجارب جامعه‌پذیری در شکل‌دهی به این فرهنگ بررسی شود. پیش‌فرض تحقیق بر اساس  رویکرد نظری این است که تجربه محیط دانشگاه به عنوان عرصه جدیدی از تجربه برای دانشجویان، با شکل‌گیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک رابطه دارد.  زندگی دانشگاهی، القاکننده ارزشها و باورهای دموکراتیک است و دانشجویان به عنوان اشغال کنندگان این جایگاه، به دلیل گرایش‌های فراطبقاتی، عدم وابستگی سیاسی – اجتماعی به منابع و نهادهای قدرت و درگیری و دخالت در امور شناختی و اطلاعاتی، حاملان و عاملان فرهنگ سیاسی دموکراتیک هستند. جایگاه دانشجویان این توانایی را به آنها می‌بخشد که فرهنگِ غیرخودجوش، جهت‌داده‌شده و ساختگیِ ناشی از مکانیزم‌های تحمیلی و تبلیغی را بازشناخته و مولد فرهنگ سیاسی دموکراتیک باشند.

از نظر روش‌شناسی، پژوهش حاضر به شیوه پیمایش(survey) و با تکنیک پرسشنامه در میان نمونه‌ای 300 نفری از دانشجویان کارشناسیِ دانشگاه تهران به اجرا درآمده است. با توجه به مسئله تحقیق و نوع داده‌های مورد نیاز از «طرح پانل گذشته‌نگر»(Retrospective Panel Design) برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده شده است.

نتایج تحقیق در مورد شناخت الگوی فرهنگ سیاسی نشان می‌دهد که دانشجویان «نسبتاً» از فرهنگ سیاسی دموکراتیک برخوردارند. در شاخص‌های«آگاهی سیاسی»، «اعتقاد به کارایی و صلاحیت سیاسی خود به عنوان یک کنشگر سیاسی» و «اعتقاد به تاثیر سیاست بر زندگی» (به عنوان شروط لازم داشتن فرهنگ‏سیاسی دموکراتیک) دانشجویان نمره بالایی می‌گیرند(بالاتر از 50درصد). اما در شاخص‌های‌ «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن به مثابه یک شیوه حکومت» و «اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک»( به عنوان شروط کافی) نمره‌ها متفاوت است. به این معنی که در شاخص «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن» دانشجویان نمره بالایی گرفته‌اند اما در شاخص«اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک» نمره دانشجویان پایین است. به طوریکه کمتر از یک سوم دانشجویان آن را تائید کرده‌اند.

فرضیه اول مبنی بر اینکه «دانشجویان سال آخر به دلیل تجربه زندگیِ دانشگاهیِ حداقل چهارساله و بهره‌مندی از این شیوه جامعه‌پذیری، فرهنگ سیاسی دموکراتیک‌تری نسبت به دانشجویان سال اول دارند»، بر اساس نتایج تحقیق تائید شده است و در کلیه شاخص‌ها به غیر از شاخص اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن، دانشجویان سال آخر نمره بالاتر و تفاوت میانگین‌ معنی‌داری با دانشجویان سال اول دارند.

نتایج فرضیه دوم تحقیق، مبنی بر اینکه «دانشجویان گروه علوم انسانی – به دلیل اقتضائات معرفت شناختی و درگیریهای ذهنی خاص رشته تخصصی خود- از فرهنگ سیاسی دموکراتیک‌تری نسبت به دانشجویان گروه فنی- تجربی برخوردارند» نشان می‌دهد که این فرض در مورد دانشکده‌های هر یک از این گروه‌ها متفاوت است. دانشکده فنی در گروه فنی – تجربی و دانشکده  ادبیات در گروه علوم انسانی مواردی هستند که نتیجه‌ای عکس فرضیه تحقیق را نشان می‌دهند. دانشکده‌های هنرهای زیبا، فنی، و علوم‌اجتماعی، به ترتیب فرهنگ سیاسی دموکراتیک‌تری نسبت به دانشکده‌های علوم پایه و ادبیات دارند.

واژگان کلیدی: فرهنگ سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، عوامل جامعه‌پذیری،فرهنگ سیاسی دموکراتیک و غیردموکراتیک، توسعه سیاسی،تجارب جامعه‌پذیری.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 345 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:44

دانشگاه تهران

دانشکده علوم اجتماعی

عنوان پایان نامه:

بررسی عوامل مؤثر بر ترجیحات ارزشی دانش‌آموزان دبیرستان‌های پسرانه شهرتهران

    با تاکید بر دانش‌آموزان سال سوم ریاضی فیزیک و تجربی

 

نگارش:

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

استاد راهنما:

دکتر تقی آزاد ارمکی

استاد مشاور:

دکتر باقر ساروخانی

 

رساله (پایان نامه) برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

در

رشته جامعه‌شناسی

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده:

در این مطالعه دست به بررسی عوامل موثر بر ترجیحات ارزشی دانش‌آموزان دبیرستانی شهرتهران زده شده است. اهداف تحقیق در وهله اوّل شناخت ارزش‌های مورد اقبال جمعیت مورد بررسی می‌باشد و در مرحله بعد سعی در تبیین عوامل مؤثر بر این ارزش‌ها را داشته‌ایم. ارزش‌ها را به پیروی از طبقه‌بندی آلپورت به 6 دسته تقسیم نمودیم (ارزش‌های اقتصادی, اجتماعی, علمی, سیاسی, زیباشناختی و مذهبی) و متغیرهای مستقل ما نیز شامل موارد زیر بودند: پایگاه اقتصادی- اجتماعی، ارزش‌های پدر و مادر (خانواده)، رسانه‌ها, معلم، خوشبین بودن دانش‌آموز، موافقت با رعایت هنجارهای اجتماعی و میزان مذهبی بودن دانش‌آموز.

چارچوب نظری تحقیق فوق نیز نظریه مادی- فرامادی اینگلهارت می‌باشد که بر روی دو فرضیه کمیابی و اجتماعی شدن بنا شده است. در تحلیل مطالعه حاضر از فرضیه اجتماعی شدن بهره فراوان گرفته شده است.

چهار

نتایج بدست آمده نشان دادند که پدر و مادر (خانواده) بیشترین سهم را در شکل‌گیری ارزش‌های دانش‌آموز داشته‌اند. البته در پایان نامه به تفصیل با ارائه تحلیل مسیر عوامل, تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم هر‌کدام از متغیرها آورده شده است.

 

 

با تقدیر و تشکر از اساتید محترم که مرا در انجام پایان‌نامه یاری رساندند:

 

 

جناب آقای دکتر تقی آزاد ارمکی

استاد محترم راهنما

 

جناب آقای دکتر باقر ساروخانی

استاد محترم مشاور

 

 
 
پنج

فهرست

 

  1. فصل اول؛ کلیات …………………….
    • مقدمه 7
    • طرح مسئله و ضرورت بحث ………………………….. 11
    • اهداف تحقیق 14
    • مروری بر مطالعات پیشین ………………………. 15
  2. فصل دوم؛ ادبیات نظری ……………….
    • ارزش‌ها وتغییرات ارزشی ……………………… 18
    • رویکرد جامعه شناسان به ارزش‌ها ……………………. 19
    • اینگلهارت و تحّولات ارزشی ………………………… 20
    • رویکرد روانشناسان به ارزش‌ها ………………… 24
    • نظریه خرده فرهنگ‌های طبقاتی …………………….. 34
    • سبک زندگی و پایگاه اجتماعی اقتصادی ………………. 40
    • ملاحظات روانشناختی و مکانی ………………….. 44
    • ملاحظات نسلی 49
  3. فصل سوم؛ روش شناسی تحقیق ……………
    • مدل تحلیلی ……………………..
      • چهارچوب نظری …………………………..
      • فرضیات تحقیق …………………………..
      • روش تحقیق
      • متغیرهای اصلی ………………………
      • تعریف عملیاتی ……………………
      •  
شش
  • اعتبار و پایایی تحقیق ……………….
  1. فصل چهارم؛ توصیفات آماری و تجزیه تحلیل آماری
    • توصیفات آماری ………………………………
    • فرضیات و نتایج تحقیق …………………………
    • جمع بندی
  2. فصل پنجم؛ پیشنهادات تحقیق …………..
  3. منابع …………………………….

ضمیمه ………………………………

پرسشنامه ……………………………

 

 
 
هفت


فهرست جداول

 

  • طبقه‌بندی روکیچ از ارزش‌ها…………………. 27
  • فهرست ارزش‌های شوارتز …………………. 29
  • تعریف متغیرهای مستقل و وابسته………….. 61
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش اقتصادی 84
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش مذهبی 85
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش سیاسی 87
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش علمی 88
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش زیباشناختی……………………… 89
  • تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر ارزش اجتماعی 90

 

 
 
هشت


فهرست شکل‌ها و نمودارها

 

  • سلسله مراتب نیازهای مازلو………… 20
  • پیش‌بینی تاثیر پایگاه اجتماعی بر ارزش‌ها طبق نظریه اینگلهارت………………………. 55
  • نگرانی‌های پیش‌رو …………………
  • تحلیل مسیر ارزش‌های سیاسی…………. 94
  • تحلیل مسیر ارزش‌های اقتصادی……….. 95
  • تحلیل مسیر ارزش‌های مذهبی…………. 96
  • تحلیل مسیر ارزش‌های علمی………….. 97
  • تحلیل مسیر ارزش‌های زیباشناختی…….. 98
  • تحلیل مسیر ارزش‌های اجتماعی……….. 99
  • میانگین ارزش‌های دانش‌آموزان طبقات مختلف بدون در نظرگرفتن متغیرهای دیگر ………………….. 100

 

  • پایگاه اقتصادی اجتماعی دانش‌آموزان……….. 69
  • وضعیت تحصیلی پدر دانش‌آموزان………………….. 70
  • میزان مذهبی بودن دانش‌آموزان…………………. 72
  • میزان خوشبین بودن دانش‌آموزان…………………. 74
  • میزان رضایت از زندگی در میان دانش‌آموزان………. 75
  • میزان مصرف رسانه‌ها در میان دانش‌آموزان……….. 76
  •  
نه
  • در صورت استفاده از اینترنت‌، ‌بیشتر چه استفاده‌هایی از آن می‌نمایید؟………………………. 77
  • اگر مخیر بودید‌که در صورت تمایل در خارج از کشور زندگی کنید و به شما این آزادی را می‌دادند که یک کشور را به دلخواه انتخاب می‌کردید, شما کدام کشور را بر می‌گزیدید؟ ……………………… 78
  • مسائل خیلی خصوصی را در مرتبه اول با چه کسی مطرح می‌کنید؟ 79
  • صمیمی‌ترین دوستانتان بیشتردرکدام طیف ازگروهای زیرمی‌باشند؟ 80

 

 

 
 
ده

 

فصل اول

کلّیــات

 

  1. کلیات
    • مقدمه

ارزش‌های اجتماعی بُعد مهمی از نظام فرهنگی هر جامعه محسوب می‌شود, چرا که شناخت نظام فرهنگی جز در سایه شناخت آنان ممکن نمی‌گردد. در عین حال اهمیت ارزش‌های اجتماعی از آن روست که ترجیحات و سوگیری‌های ارزشی یکی از مهم‌ترین تعیین‌کننده‌های جهت‌های رفتاری اعضای یک جامعه به شمار می‌روند. ارزش‌ها ریشه در باورها و عقاید یک جامعه دارند و براساس این باورهاست که اعضای جامعه چیزی را خوب یا بد, زشت یا زیبا, اخلاقی یا غیراخلاقی می‌دانند. بنابراین می‌توان گفت تغییرات اجتماعی ریشه در تغییر باورها و ارزش‌های یک جامعه دارند و تا زمانی که باورها و ارزش‌های اجتماعی در یک جامعه تغییر ننماید, در آن جامعه تغییری بوجود نخواهدآمد. از این رو سنجش نظام ارزشی جوامع از مهم ترین دغدغه‌های اندیشمندان علوم اجتماعی به شمار می‌رود.

ارزش‌های اجتماعی, دیرپا و ماندگارند و یک شبه تغییر نمی‌نمایند. همانگونه که استقرار ارزش‌ها دیر زمانی به طول می‌انجامد, تغییر آنها و جایگزینی ارزش‌های نوین نیز اینگونه می‌باشد. نهایتاً باید گفت تغییر ارزش‌ها به تغییر نظام اجتماعی منجر خواهد شد و پربیراه نیست که موضوع تغییر ارزش‌های اجتماعی مورد توجه صاحب‌نظران, اندیشمندان و مسئولان کشور قرار دارد.

بی‌گمان بخش مهمی از چالش‌های فرهنگی موجود در جامعه ما ناشی از تعارض ارزش‌ها و یا مقاومت‌هایی است که در مقابل دگرگونی ارزش‌ها صورت می‌گیرد. چالش سنت و تجدد یکی از این چالش‌های دیرینه‌ای است که بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای مسلمان را در خود غوطه‌ور ساخته است. مظاهر این چالش را می‌توان در ابعاد و زوایای گوناگون زندگی اجتماعی دید. به عنوان مثال چالش میان دین که سرچشمه اصلی فرهنگ سنتی ماست و فرهنگ مدرن هر روز جدی و شدید‌تر می‌شود. اخذ و جذب تکنولوژی‌که میوه فرهنگ مدرن است, امروزه گریزناپذیر است و تن‌دادن به لوازم نهفته در آن که همانا عناصر فرهنگی غرب می‌باشد, گریز ناپذیرتر. امروزه توسعه اقتصادی که در بطن خود آرزوی آوردن صنعت و تکنولوژی غرب را می‌پروراند, به یکی از کارزارهای اصلی رقابت میان سنت و تجدد درآمده, که امید خلاصی از آن خود آرزویی است بزرگ‌تر. از دیگر سو باید توجه داشت که ابعاد فرهنگی نوسازی اقتصادی نیز مسئله قابل ملاحظه‌ای است که نباید از آن مغفول ماند. برخی مطالعات جامعه شناختی حاکی از آن است که آنچه در دهه دوم انقلاب اسلامی تحت عنوان نوسازی اقتصادی صورت گرفته, نقش مهمی در دگرگونی‌های ارزشی بعد از انقلاب ایفاء نموده است.(رفیع پور,1377,ص537 و کوثری78,ص3)

علاوه بر صنعتی شدن و توسعه اقتصادی, رشد و نمو تکنولوژی فرهنگی که جهان را چون دهکده‌ای کوچک درآورده نیز کارزاری جدید به این رقابت میان سنت و تجدد افزوده است و این پرسش را پیش روی ما نهاده که آیا چالش‌های این عرصه سر آمدنی است و یا همچنان باید ادامه آن را انتظار کشید؟ در کنار رشد تکنولوژی و تسهیل رفت و آمد میان کشورهای مختلف, رسانه‌ها از عوامل این دگرگونی‌های فرهنگی در جهان جدید به شمار می‌روند. اگر روزی مارکوپلو می‌بایست از ونیز پا به سفر طول و دراز چین بگذارد و طی این سفر پرمخاطره، در سفرنامه خود‌، مردمان اروپا را با فرهنگهای شرقی آشنا کند، امروزه این جعبهء جادویی بی هیچ مخاطره و دردسری این وظیفه را انجام می‌دهد.گسترش ماهواره‌ها، به تعبیر «مک لوهان» جهان را بسان یک دهکده کوچکی کرده است که مردم جنوبی‌ترین نقاط استرالیا می‌توانند لحظه به لحظه شاهد یک گروگانگیری مسلحانه در مسکو باشند و یا یک رویداد جام جهانی فوتبال را نیمی از مردم کرهء زمین به طور مستقیم مشاهده کنند. اگر روزی پیدا کردن یک دوست از یک فرهنگ بیگانه، متضمن سفر حداقل از یک کشور به کشور دیگر بود، امروزه با ورود اینترنت به صحنه زندگی مردم و استفاده از چت‌های اینترنتی به هرکسی این امکان را می‌دهد که ده‌ها دوست از فرهنگ‌های دیگر داشته باشد و گفتگو با آدمهای متفاوت از فرهنگ‌های مختلف بهترین راهگشا برای درک جدیدی از جهان شود و تغییر در آراء و افکار و عقاید طرف‌های درگیر در این تعاملات را به ارمغان آورد.

اگر در گذشته مردمان محکوم بودند که در فرهنگی که به دنیا آمده‌اند، تا آخرعمر با همان عقاید زندگی‌کنند و تن به ملزومات همان فرهنگ بسپرند و در مواجهه با مسائل، فقط یک هنجار یا راه‌حل فرهنگی مقابل خود ببینند، امروزه مردمان همیشه در حال محک‌زدن هنجارهای سنتی خود هستند و چه بسا افراد راه حل‌ها و هنجارهای سنتی فرهنگ‌های دیگر را به عاریت بگیرند. چیزی که پذیرش آن برای نسل‌های جوان آسان‌تراست.

اگر در گذشته در هند و در یکی از هفتاد ودو ملت ساکن در این شبه قاره، زنی که شوهرش می‌مرد مجبور بود که زنده زنده با جنازهء شوهرش بسوزد و چه بسا این مسئله براحتی نیز برای وی و قبیله اش پذیرفته شده بود، امروزه مراودهء فرهنگی و امکان وجود راه‌های دیگر برای زنان هندی پس از مرگ شوهر، دیگر نمی‌توان به چنین رأیی تن داد، نه برای خود زن و نه برای اقوام و نزدیکان وی. چه بسا امروزه یک ازدواج رمانتیک جایگزین تقدیر مرگ دیروز شود و یا حکمی مثل سنگسار که از احکام صریح دین اسلام می‌باشد، در زمان حاضر و در مواجهه فرهنگی که مواجهه عقلانیتی هم در آن ملحوظ است‌، باعث شده این حکم برای بسیاری از مسلمین نیز غیرقابل پذیرش باشد‌!

تکثر فرهنگی به عنوان دیگر کارزاری است که در دنیای امروز توانسته چالشی بزرگ پیشاروی سنت‌گرایان قرار دهد. تفکیک اجتماعی گروه‌های متعدد اجتماعی که هرکدام خرده فرهنگ خاص خود را حمل می‌کنند, پیامد اجتناب‌ناپذیر این تکثر فرهنگی و چالش‌های فرهنگی ناشی از آن به شمار می‌رود. در جامعه امروز ما دو رویکرد آرمان گرا و واقع‌گرا در مورد این مسئله وجود دارد. نگاه آرمان‌گرا با دلبستگی ذاتی خود به سنت, سعی در حذف هرگونه چالش و تعارض پیش آمده به نفع سنت می‌کند, حال آنکه نگاه واقع‌بینانه, تکثر و گوناگونی فرهنگی را به عنوان امری لازم و واقعی در نظر می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد سنگینی ارزش‌های سنتی راه را بر ارزش‌های مدرن ببندد.

امروزه جامعه‌شناسان, مردم شناسان و روانشناسان اجتماعی بیشترین سعی خود را بر روی بررسی نظام ارزشی و مسائلی نظیر شکاف ارزشی در سطوح ملی و نسلی (درون نسلی و بین نسلی) گذارده‌اند که حاکی از اهمیت موضوع مورد نظر دارد. آنان در پی یافتن پاسخ‌هایی برای سئوالاتی از این قبیل می‌باشند: آیا اصلا چنین تحولات ارزشی آنگونه که توصیف می‌شود, روی داده است؟ تغییر ارزش‌ها در جامعه در طی نسل‌های مختلف چه نگرانی‌هایی را می‌تواند ببار بنشاند؟ آیا در چنین دنیایی که نسل‌های مختلف با ارزش‌های مختلفی زندگی می‌نمایند, امکان همزیستی ممکن است؟ و کلاً دوام و پایداری جامعه مورد نظر چگونه حاصل می‌شود؟ و عامل یا عوامل اصلی این تغییر و دگرگونی‌ها را در کجا باید جستجو نمود؟و…

 

  • طرح مسئله و ضرورت بحث

تجربه چند دهه اخیر جامعه ایران نشان از تحولات اجتماعی عظیمی است که جامعه را در دوره‌های مختلف دستخوش تغییرات بنیادین قرار داده است. با توجه به آنچه پیشتر گفته شد, چالش‌های ما بین ارزش‌های سنتی و مدرن, و همچنین ورود تکنولوژی و فرهنگ نهفته در بطن آن, بعلاوه تحولاّت عمیق و گسترده سیاسی و اقتصادی و پیدایش یک طبقه متوسط پرشمار شهری- روستایی و افزایش بی سابقه مصرف کالاهای جدید، تحولات ساختاری در ترکیب جمعیتی و بالا رفتن نسبت جمعیت جوان کشور،تحولات اساسی در مرجعیت فرهنگی جامعه از طریق گسترش شبکه گسترده‌ای از مدارس و دانشگاه‌ها، اشاعه وسایل و امکانات جدید ارتباطی با افزون شدن فعالیت شبکه‌های ویدئویی وتلوزیونی ماهواره‌ای، گسترش اینترنت در سالهای اخیر و ورود به زندگی عادّی شهروندان همگی بصورت عاملی درآمده‌اند که باعث گشته‌اند تغییرات ارزشی در جامعه ایران با شدت و حدّت بیشتری نمایان شود و جامعه ما در وضعیت درحال گذاری قرار داده, که لاجرم دگرگونی‌های اجتماعی و تحولات فرهنگی را با نوسان‌های بیشتری نسبت به کشورهای دیگر به ثبت برسانند.

ارزش‌های جامعه ایران درسه قرن اخیر تغییرات بسیاری کرده است. تحولات گسترده جامعه ایران در دهه پنجاه که منتهی به انقلاب اسلامی شد ودر دهه شصت که با جنگ هشت‌ساله با عراق ادامه یافت و دوران پس از جنگ در دهه هفتاد این دگرگونی‌های ارزشی را بخوبی نشان می‌دهند.

بعنوان مثال برای درک تغییرات ارزشی در جامعه ایران می‌توان دست به بررسی تغییر ذائقه سینمایی در دوره بیست ساله بعد از انقلاب زد. مثلاً فیلم‌های “برزخی‌ها” و “بایکوت ” که حاوی مضامینی انقلابی و ظلم ستیزی و مبارزه برای رسیدن به آرمان‌های متعالی می‌باشند، به ترتیب در سال‌های 60 و 65 به عنوان پرفروش ترین فیلم‌‌های سال انتخاب شدند. با گذشت یک دهه، در سال هفتاد فیلم‌ “‌عروس‌” توانست به این جایگاه برسد در حالی‌که نه به خاطر مضمون انقلابی‌گری یا آرمان‌خواهی، بلکه به خاطر وجود هنرپیشه نقش اول زن توانست پرفروش‌ترین فیلم سال شود. این تغییری بود که در دیگر فیلم‌های دهه هفتاد نیز روی داد، یعنی وجود جذابیت‌های ظاهری هنرپیشه‌های فیلم از عوامل مهم تاثیرگذار در موفقیت فروش گیشه به شمار آمدند. درست چیزی که در دهه 60 سهم چندانی در جذب تماشاچی نداشت. این‌ها همه نشان از یک چیز می‌باشد و آن تغییر ذائقه سینماروها که اغلب نسل جوان را در خود جای می‌دهد، می‌باشد. طبعاً بررسی و تجزیه و تحلیل سینمای کشور در دو دهه اخیر می‌تواند تغییرات و تحولات ارزشی رخ داده شده درایران را به روشنی به تصویر بکشد. که البته پژوهشی جداگانه و مفصّلی را می‌طلبد.

شناخت تغییرات ارزشی برای مسئولین و مدیران یک جامعه بسیار حائز اهمیت است. همان طورکه یک پزشک باید همیشه مقدار فشار و تعداد ضربان قلب مریض خود را تحت نظر داشته باشد تا در صورت تغییری در علائم هشدار دهنده، به مداوای بیمار خود بپردازد، مسئولین و کارگزاران یک جامعه نیز باید با در نظر داشتن تغییرات فرهنگی یک جامعه، نوسان‌های آنرا به دقت در نظر بگیرند. البته شاید به زعم عده‌ای تعبیر و تمثیل طبیب و بیمار برای کارگزاران فرهنگی یک جامعه، برگرفته از قرائتی اقتدارگرایانه از جامعه و فرهنگ باشد، که شاید پُر بیراه هم نباشد، اما حداقل می‌توان با آنان به این توافق رسید که مسئولین و مدیران یک جامعه با دریافت و شناخت تغییرات فرهنگی جامعه بهتر می‌توانند به وظایف خود که همانا برنامه‌ریزی صحیح درباره آینده و ارائه خدمات بهتر به اعضای جامعه می‌باشد، بپردازند.

با توجه به مباحثی که تاکنون مطرح کردیم و ذکراهمیت بحث، تحقیق حاضر نیز در این راستا ارزیابی می‌شود. دغدغه اصلی محقّق، شناخت و درک تغییرات فرهنگی در میان نسل سوم انقلاب می‌باشد. یعنی نسلی که تا چند سال آینده به تدریج زمام امور کشور و هدایت جامعه ایران را بدست می‌گیرد. در حقیقت شناخت و درک تغییرات ارزشی و فرهنگی این نسل یعنی تعیین مسیر فردای جامعه ایران و این خود به وضوح اهمیت و لزوم انجام چنین تحقیقی را بیان می‌دارد. و هرچه این تحقیق در سطح وسیع‌تر و گسترده‌تری انجام شود، اعتبار آن بیشترخواهد بود. اما با توجه به محدودیت‌های مالی و زمانی موجود، چاره‌ای جز محدود‌کردن جمعیت مورد بررسی نداشتیم.

  • اهداف تحقیق

اهداف تحقیق در وهله اوّل شناخت ارزش‌های مورد اقبال جمعیت مورد بررسی (یعنی دانش‌آموزان دبیرستان‌های پسرانه شهر تهران) می‌باشد و در مرحله بعد سعی در تبیین عوامل مؤثر بر این ارزش‌ها را داریم. از این بابت در طرح عنوان پایان‌نامه از لفظ ترجیحات ارزشی استفاده شده، چون در میان طیف مورد بررسی، پیش بینی میشود که همگونی زیادی مشاهده شود، الاّ اینکه بعضی ترجیحات ارزشی درطیف‌های مختلف (‌مثلا طبقات بالا یا پایین‌) دیده شود. مثلا پیش‌بینی می‌شود که طبقه بالای اقتصادی- اجتماعی، ارزش‌های زیباشناختی را نسبت به طبقات پایین جامعه مرجح بدانند.

اهداف عام این تحقیق عبارتند از شناخت ارزش‌های دانش‌آموزان مطابق طبقه‌بندی آلپورت. یعنی برای دانش‌آموزان تهرانی آیا در نقاط مختلف شهر تهران ارزش‌های سیاسی, اجتماعی, اقتصادی, مذهبی, زیباشناختی و علمی تفاوتی می‌کند. عموماً کدام دسته از ارزش‌ها برای دانش‌آموزان از اولویت بالاتری برخوردار است؟ از دیگر اهداف این تحقیق بررسی و شناخت بعضی ارزش‌ها و هنجارهای خاص در میان دانش‌آموزان می‌باشد. مانند میزان مذهبی‌بودن دانش‌آموزش, میزان خوشبین‌بین بودن و میزان رعایت هنجارهای اجتماعی، از قبیل میزان موافقت یا عدم موافقت با پرداخت کرایه وسائل نقلیه عمومی, موافقت یا عدم موافقت با پرداخت مالیات, روابط آزادانه دختر و پسر و … می‌باشد.

از اهداف خاص این تحقیق می‌توان بررسی عوامل موثر بر ارزش‌های دانش‌آموزان را برشمرد. آیا گروهی از این ارزش‌ها برای دانش‌آموزان شمال شهر نسبت به دانش‌آموزان جنوب شهر از اهمیت بالاتری برخوردارند؟آیا پایگاه اقتصادی اجتماعی بر روی ارزش‌های شش‌گانه تاثیری می‌گذارد؟ تاثیر و نقش خانواده بر روی ارزش‌های دانش‌آموزی چقدر است؟ آیا معلم و یا عامل دیگری می‌تواند در ترجیح‌دادن ارزشی نسبت به ارزش دیگر موثر باشد؟

 

  • مروری بر مطالعات پیشین

در زمینه ترجیحات ارزشی تحقیقات کمی صورت گرفته و به همین دلیل این موضوع علیرغم اهمیت زیادی که دارد, آنچنان که شایسته آن می‌باشد, مورد توجه و عنایت قرار نگرفته است.

در میان کارهایی که در همین زمینه انجام گرفته است, یکی تحقیقی است که کاوه تیموری در زمینه فاصله ارزشی پدران و پسران انجام داده و دیگری تحقیقی است که امیر ملکی تحت عنوان بررسی رابطه پایگاه اقتصادی اجتماعی با گرایش‌های ارزشی نوجوانان انجام داده است،که از این پایان نامه کمک شایانی گرفته‌ایم.

ملکی در تحقیق خود بر آن بود که ضمن ارائه تصویری از نگرش‌ها و اولویت‌های ارزشی نوجوانان, روشن کند که نوجوانان برخاسته از پایگاه‌های اجتماعی متفاوت, در کدام یک از نگرش‌های ارزشی به هم شبیه و در کدام‌یک با یکدیگر متفاوتند. وی با چهارچوب نظری تلفیقی که مشتمل از نظریه اینگلهارت, نظریه خرده فرهنگ طبقاتی و ملاحظات روانشناختی نسلی بود سعی در تبیین مسئله مورد نظر نمود. وی با توضیح کامل چهارچوب نظری خود مدلی تحلیلی خود را ارائه داده است. ملکی تقسیم بندی آلپورت از ارزش‌ها را به عنوان معیاری جهت طیف‌بندی ارزش‌ها بکار برده است و بر پایه آن دست به ساختن فرضیات خود نموده است.

فرضیه‌های وی که بر اساس مدل تحلیلی‌اش ساخته شده است عبارتند از:

  1. بین پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده و ارزش‌های زیباشناختی رابطه مستقیم وجود دارد.
  2. ارزش‌های اقتصادی نوجوانان برخاسته از پایگاه‌های اجتماعی اقتصادی متفاوت مشابه است.
  3. ارزش‌های علمی نوجوانان متعلق به پایگاه‌های اجتماعی اقتصادی متفاوت, مشابه است.
  4. ارزش‌های سیاسی نوجوانان برخاسته از پایگاه‌های اجتماعی اقتصادی متفاوت, مشابه است.
  5. بین پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده وارزش‌های اجتماعی نوجوانان رابطه معکوس وجود دارد.
  6. بین پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده و ارزش‌های مذهبی نوجوانان رابطه معکوس وجود دارد.

نتایج بدست آمده از تحقیق وی نشان می‌دهد که:

  1. بین پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده و ارزش‌های زیباشناختی رابطه وجود دارد به طوری که هر چه پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر می‌رود ارزش‌های زیباشناختی از جایگاه بالاتری در میان نوجوانان برخوردار می‌شود.
  2. بین پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده و ارزش‌های اقتصادی رابطه مستقیم وجود دارد. به طوری که ارزش‌های اقتصادی برای پایگاه بالا از اهمیت و جایگاه بالاتری برخوردار است.
  3. ارزش‌های علمی نوجوانان متعلق به پایگاه‌های اجتماعی اقتصادی متفاوت, مشابه است. وی دریافته است که ارزش‌های علمی برای همه نوجوانان و بدون توجه به پایگاه اقتصادی اجتماعی شان مهم جلوه می‌کند.
  4. ارزش‌های سیاسی نوجوانان برخاسته از پایگاه‌های اجتماعی اقتصادی متفاوت, مشابه است. وی توضیح می‌دهد که کلا ارزش‌های سیاسی به دلایل چندی برای نوجوانان کم اهمیت جلوه می‌کند.
  5. بین پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده و ارزش‌های اجتماعی نوجوانان رابطه معکوس وجود دارد.

بین پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده و ارزش‌های مذهبی نوجوانان رابطه معکوس وجود دارد. پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین‌تر برای ارزش‌های مذهبی اهمیت بیشتری قائل است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 364 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:40

دانشگاه تهران

 

 

دانشکده علوم اجتماعی

 

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

موضوع پایان نامه:

 

بررسی تغییرات فرهنگی ناشی از ایجاد دانشگاه در روستا- شهر

خـــــــــاروانـا

 

 

استاد راهنما : جناب آقای دکتر طالب

استاد مشاور : جناب آقای دکتر ناطق پور

نگارش :***********

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده

با توجه به اهمیت مسأله ی فرهنگ، در این تحقیق تأکید بر اثرات فرهنگی بوده است که با ورود دانشگاه در روستا شهر خاروانا به وجود آمده است،  در این بررسی ابتدا این مسأله مطرح شده است که  چرا خاروانا روستا شهرنامیده می شود وچرا ورود دانشگاه به عنوان مسأله اصلی مورد توجه قرار گرفته است، سپس برای شناخت بیشتر روستا شهر خاروانا با توجه به مدارک و منابع  موجود به تاریخچه و سایر ویژگی های آن اشاره شده است ،و نظریه ی اینگلهارت به عنوان چهار چوب نظری انتخاب گردیده و پس از آن به تعاریفی از فرهنگ اشاره کرده  ودر ادبیات موضوع ، به  نظریه های مرتبط با فرهنگ  و نگرش آنها به فرهنگ  و همچنین نظریات نوسازی مرتبط با اشاعه ی فرهنگی  و نقدهایی که بر این نظریات وارد است پرداخته شده است. در ادامه به پیشینه ی مطالعات در رابطه با تغییرات فرهنگی در ایران اشاره شده است . در فصل سوم نیز به ارائه ی روش تحقیق پرداخته شده ،که با توجه به عمقی و مهم بودن موضوع فرهنگ و تغییرات فرهنگی از روش کیفی،  با بهره گیری از تکنیک  گروه متمرکز،  استفاده شد که در آن جامعه ی مورد تحقیق به  شش گروه که نماینده جامعه ی موردبررسی هستند تقسیم شده وسؤالاتی برای همه ی گروهها ( مصاحبه به صورت گروهی )مطرح شد  ضمن اینکه برای رسیدن به اهداف تحقیق و بررسی قضایای تحقیق بر دو سؤال اساسی که جامعتر از همه ی سؤالات بودند تأکید شده است . مهمترین نتایج این  بررسی عبارتند از:

  • بین موقعیت اجتماعی افراد و پذیرش تغییرات رابطه وجود دارد .
  • بین میزان  تحصیلات و پذیرش فرهنگ جدید رابطه وجود دارد .
  • مصرف گرایی و فردگرایی در جامعه ی مورد نظر افزایش یافته است .
  • انتظارات مردم از دولت افزایش یافته است .
  • مشارکت سنتی مردم کاهش یافته است .در حالیکه نوع جدیدی از مشارکت در جهت دستیابی روستا شهر به توسعه به وجود آمده است.
  • ناهنجاریهایی با نوع متفاوت در جامعه ی مورد مطالعه شکل گرفته است .
  • با توجه به نتایج به دست آمده چه در رابطه با روش تحقیق و چه مسائل و مشکلاتی که مربوط به این روستاست راهکارهایی ارائه شده است.

علاوه بر موارد یاد شده به نتیجه گیریهایی در رابطه با نظریه ی اینگلهارت و نتایج به دست آمده از بررسی جامعه ی مورد نظر پرداخته شده است.

مقدمه

بحث تغییر و تحولات از مهمترین بحث هایی است که امروزه در جامعه شناسی و سایر علوم به عنوان بحثی اساسی مورد توجه قرار می گیرد با توجه به سرعت پیشرفت علم و تکنولوژی و بالا رفتن سرعت نوآوری در بسیاری از امور بحث تغییر و تطبیق و یا نوآوری از مهمترین مباحث به شمار می آید.

ارزشهای فرهنگی نیز به عنوان یکی از عوامل تغییر یا عاملی است که در مقابل تغییر مقاومت می کنند. هرچند که نباید این عامل را  به عنوان تنها عامل مؤثر،  مورد بررسی قرار داد، و سایر عوامل را نادیده گرفت .

دگرگونیهای اجتماعی وبه ویژه،  فرهنگی که در این بررسی  مورد توجه قرار گرفته اند می توانند از عوامل بسیاری، مانند تبدیل شدن یک روستا به شهر که در جامعه ی مورد مطالعه تحقق پذیرفته است و یا ورود تکنولوژی پیشرفته ی ارتباطات و… ناشی شوند.اما آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته  ورود دانشگاه به عنوان یک مرکز علمی جدید  در روستا شهر خاروانا می باشد.  منظور از دانشگاه در اینجا علاوه بر مرکز علمی، ورود افرادی است که در این مرکز از نقاط مختلف کشور گرد آمده اند و به تحصیل می پردازند اما این افراد کنش هایی نیز با مردم روستا شهر مورد بررسی دارند در طرح مسأله ی تحقیق به تفصیل در مورد روستا، شهر و روستا شهر و سایر مواردی که در اینجا توضیح داده شده مطالبی آورده شده است.  با توجه به تمام مسائلی که عنوان شد هدف این مطالعه، تغییرات فرهنگی است که ایجاد دانشگاه به عنوان عاملی نوسبب آن شده است.

 

 

طرح مسأله

جوامع انسانی هیچگاه ایستایی کامل را تجربه نکرده اند و اگر چنین به نظر می رسد که برخی از جوامع دچار ایستایی بوده اند به این دلیل است که تغییرات در این جوامع آنقدر به آرامی و به تدریج رخ داده که برای کسی قابل رؤیت نبوده است. اما جهان امروز به سرعت در حال تغییر است، اگر در گذشته فرهنگها توانایی تطبیق و یا اصلاح عناصر جدید را در درون خود داشتند، در جوامع امروزی کنترل تغییرات، مسأله ی عمده را تشکیل می دهند .

بانیان و پیشکسوتان علوم اجتماعی یا کلاسیک های جامعه شناسی در قالب حوزه ی مطالعاتی خود در سطحی کلان مباحثی را چون تکامل،  تغییر و توسعه ی جوامع و یا به عبارتی گذار تاریخی جوامع و چگونگی این گذار و حرکت آن را محور بحث و مورد کنکاش قرار داده اند . به تعبیر باتامور،  جامعه شناسی از ابتدا با فلسفه ی تاریخ و با تعبیر هایی که از تغییرات سریع و شدید جوامع اروپایی در قرن هجدهم و نوزدهم به عمل آمد ارتباط نزدیک داشت. مورخان همه علاقمند بودند انقلابهای سیاسی و اجتماعی عصر خود را در چهارچوب نظریه ی عمومی تاریخ تبیین و تفسیر کنند .

تأثیر عمیق این نگرش را می توان در آثار نخستین جامعه شناسان نظیر کنت، مارکس، دورکیم و ماکس وبر مشاهده کرد. ( ازکیا ؛ 1379 ، 69 )

در کشور ما گسترش روزا فزون فرآورده های نوسازی که در عرصه ی اقتصادی بیشتر نمایان شده است تغییراتی در ارزشها و هنجارها و شیوه ی زندگی مردم ایجاد کرد .  همین مسأله دغدغه هایی را برای صاحبنظران ما به وجود آورده بعضی نسبت به این تغییرات خوش بین هستند(طرفدار نظر یه های نوسازی نوسازی که توسعه ی اقتصادی را مهم تلقی می کنند) و آن را در راستای فرهنگ ، یا هنجارها و ارزشهای گذشته می دانند و در مقابل برخی نسبت به اینگونه دگرگونی بدبین هستند( طرفداران نظریه های توسعه ی پایدار) و معتقدند که این تغییرات در راستای فرهنگ گذشته نمی باشد ، بلکه گسستی در ارزشها و هنجارهای گذشته وجود دارد .

دگرگونی در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و … رخ می دهد . آنچه در اینجا به آن پرداخته می شود مسأله ی دگرگونی در بعد فرهنگی می باشد. بنابراین شناخت این دگرگونی و اینکه چه عواملی سبب این دگرگونی می شود یا آن را تسریع می کنند و همچنین جهت و سمت و سوی این دگرگونی، از جمله مسائلی است که در این تحقیق  مورد توجه قرار گرفته است.

حفظ و تغییر فرهنگ دغدغه ی همیشگی بشر و جوامع انسانی بوده است ،  نیاز به پیوستگی و همبستگی طولی و عرضی با گذشته های تاریخی اجتماعی خویش با دیگر اعضای جامعه گرایش را به سوی اتخاذ سیاستهایی در جهت حفظ و ثبات در اجزای کلیت فرهنگ سوق داده است و از سوی دیگر، ضرورت و نیاز به انطباق با محیط پیرامونی در برخی از جوامع چنان سرعت گرفت که پیوستگی و همبستگی با گذشتگان و دیگر اعضای جامعه دچار مخاطره ی جدی شد .

 چرا به فرهنگ می پردازیم ؟ دلیل اهمیت فرهنگ این است که (( فرهنگ به مثابه وسیله ای کارساز و پویاست که می تواند محیط اجتماعی را با آنچه در پیرامون آن است سازگار نماید . از این رو فرهنگ با برخورداری از چنین نیرویی می تواند بر روند تحول و دگرگونی اجتماعی اثر بگذارد )).( اینگلهارت ؛ 1373 ،15 )

دگرگونی فرهنگی امری تدریجی است،  و یک شبه رخ نمی دهد.  علل دگرگونی فرهنگها در این است که هر فرهنگ، رهیافت مردم را در تطابق با محیط نشان می دهد. به طور کلی در بلند مدت این رهیافتها به دگرگونی های اقتصادی تکنولوژیکی و سیاسی پاسخ می دهند، هر چند فرهنگها در پاسخ به دگرگونی های محیط اقتصادی ، اجتماعی سیاسی و تکنولوژیک تغییرمی کنند، اما به نوبه ی خود نیز به محیط شکل می دهند. بنابراین فرهنگ، عنصر علی ضروری است که به شکل گیری جامعه کمک می کند، فرهنگ، ثابت نیست .

 ( اینگلهارت ؛ 1373 ،15 )

 مکانهای متفاوت به یک میزان تحت تأثیر و در معرض دگرگونی نیستند. (( نقاط شهری  معمولاً ارتباط و آشنایی فراوانی با ارزشهای مادی جدید و نظایر آنها دارند،  به عبارت دیگر نقاط شهری به خاطر ویژگیهای مربوط به پویایی خود به عنوان جامعه ای باز،  همواره شاهد تحولات ارزشی فرهنگی و دگرگونی در نظام هنجاری خود می باشند،  از این رو مشاهده کردن ارزشهای فرهنگی جدید در نقاط شهری از دیدگاه جامعه شناسان شهری جریانی عادی می باشد.یعنی در نقاط شهری نمی توان انتظار ایستایی فرهنگی را داشت)). ( شفیعی ؛ 1380 ، 20 )

اما در رابطه با روستا و تغییرات فرهنگی نظریات مختلفی را بیان می کنند. عده ای از  نظریه پردازان روستایی، روستا را محیطی ایستا می دانند که تغییر را باید از بیرون وارد کرد. نظریه پردازان نوسازی از این دسته هستند.اما مطابق با نظریات توسعه ی پایدار روستا محیطی ایستا نیست وباید آن را به صورت یکپارچه و چند بعدی مورد بررسی قرار داد. آنچه تحقیق قصد بررسی آن را دارد، تغییرات فرهنگی است که با ایجاد دانشگاه درمرکز بخش خاروانا که در استان آذربایجان شرقی و در شهرستان ورزقان واقع شده است، رخ می دهد.

در اینجا می توان بررسی کرد که عامل بیرونی و وارداتی چه تأثیراتی می تواند بر فرهنگ داشته باشد؟ اگر تأثیراتی در حوزه ی فرهنگ دارد عمق آن چقدر است و تا چه حدی به تغییر می انجامد ؟

چه عاملی سبب پذیرش ایجاد دانشگاه در این روستا شده است؟آیا ایجاد دانشگاه و گسترش آن عامل توسعه به حساب می آید؟ یا اینکه ضد توسعه است ونتایج مخرب زیادی را در پی دارد.مشارکت مردم در ایجاد و ماندگاری آن تا چه حد است؟

روستای خاروانا که در استان آذربایجان شرقی واقع است  در سال 1380 به مرکز بخش تبدیل شد و عنوان شهر رابه خود اختصاص داد و دارای شهرداری شد .

اما با توجه به تعاریفی که از شهر و روستا می شود و معیاری برای تمایز شهر از روستاست نمی توان خاروانا را در قالب هیچ کدام از این دو تعریف قرار داد .در زیر به تعاریفی استناد می شودکه در رابطه با روستا و شهر وجود دارد تا به یک نتیجه ی کلی در ارتباط با روستا و یا شهر بودن خاروانا رسید :

در سرشماریهای 1365 و 1375 کلیه ی نقاطی را که دارای شهرداری بوده اند شهر محسوب شده اند ( بدون در نظر گرفتن تعداد جمعیت آنها) در سرشماریهای قبلی داشتن 5 هزار نفر جمعیت ملاک تعریف بوده است.

 (نقدی ; 1375، 18-19)

دکتر صدیق نیز مجموعه ی تعاریف شهر را در چهار دسته تقسیم بندی نموده است :

  1. تعاریف دموگرافیک که، اساساً شهر را بر مبنای اندازه ی جمعیت و تراکم آن تعریف می کنند.
  2. تعاریف نهادی، جوامعی را شهر می نامند که دارای نهادهای اجتماعی خاصی باشند .
  3. تعاریف فرهنگی که وجوه فرهنگی خاصی را نشانه ی شهریت می دانند. مثلاً گروهی از روشنفکران یا هنرمندان.
  4. تعاریف رفتاری، شیوه های رفتاری معین و مجزایی را خاص شهریان می دانند ( مثلاً شیوه ی کنش متقابل اجتماعی غیر عاطفی ) شهر جایی است که جمعیت نسبتاً زیاد و متراکم دارد و هر جامعه ای که به لحاظ جمعیتی بزرگ و انبوه باشد جامعه ی شهری است .( صدیق سروستانی ؛ 1369 ،199)

علاوه بر این معیارها، معیارهای دیگری نیز برای تعریف شهر وجود دارد :

  • یکی از رایج ترین تعاریف مربوط به شهر، تعریف شهر بر اساس اندازه است. بر این اساس کشورهای مختلف معیارهای گوناگونی را جهت تمیز نقاط شهری از سایر نواحی به کار می گیرند. ( همچنان که در کشور ما تا این اواخر داشتن 5000 نفر جمعیت برای وزارت کشور و سایر سازمانها ملاک شهر بود .( نقدی ؛ 1382 ، 20 )
  • معیار دوم انبوهی ( تراکم ) جمعیت است. در اینجا تعداد جمعیت به عرصه ی سکونت بر اساس کیلومتر مربع یا هکتار تقسیم می شود که خود به دو نوع تراکم حسابی و تراکم زیستی محاسبه می گردد.
  • معیار سوم تعریف شهر بر اساس نوع معیشت و اشتغال ساکنین آن . بر این مبنا جایی که شغل اکثریت آن غیر کشاورزی ( صنعت ، خدمات و … ) باشد شهر تعریف می شود .
  • و اما مهمترین معیار ، از نظر جامعه شناسان گمنامی است . در این نگاه شهر جایی تعریف می شود که افراد و ساکنین آن همدیگر را به راحتی نشناسند. البته گمنامی خود تا حدودی تحت تأثیر معیار اندازه و تراکم است برخی عقیده دارند که شهر به همین دلیل بستر مناسب تری برای انحراف از هنجارهای اجتماعی و بروز رفتارهای آسیب شناختی و در عین حال بستری برای شکست هنجارهای کهنه شده و بدعت های نوین است . ( نقدی ، 1382 ،21 )

پیش از پرداختن به اختلافات بین شهرو روستا ابتدا به چند تعریف از شهر و روستا اشاره می شود :

  • شهر: منطقه ی جغرافیایی است که دارای جمعیت مشخص بوده و تراکم جمعیت در آن وجود داشته باشد و افراد در آن به امور غیر کشاورزی اشتغال داشته باشند و نیز دارای شهرداری باشد . نقاط شهری معمولاً ارتباط وآشنایی فراوانی را با ارزشهای مادی جدید ، شیوه های جدید زندگی و نظایر آنها دارند . به عبارت دیگر نقاط شهری به خاطر ویژگیهای مربوط به پویایی خود به عنوان جامعه ای باز ، همواره شاهد تحولات ارزشی ، فرهنگی و دگرگونی در نظام هنجاری خود می باشد . ازاین رو مشاهده کردن ارزشهای فرهنگی جدید در نقاط شهری از دیدگاه جامعه شناسان شهری جریانی عادی می باشد . یعنی در نقاط شهری نمی توان انتظار ایستایی فرهنگی را داشت .( شیخی ؛ 1380 ، 36 -20 ).
  • تعریف روستا: یک واحد همگن طبیعی، اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی که از یک مرکز جمعیت و محل کار و سکونت با حوزه و قلمرو معین ثبتی و یا عرفی مستقل تشکیل می شود و اکثریت ساکنان شاغل دائمی آن به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به یکی از فعالیتهای اصلی زراعی ، دامداری ، باغداری ، صیادی ، صنایع روستایی و یا ترکیبی از اینها اشتغال دارند و از آن ارتزاق می نمایند و پیوند فرهنگی و اجتماعی عمیقی بین اعضای جامعه ی آن برقرار است. از خصوصیات عمده ی روستا وابسته بودن آن به زمین است .

( رضوانی ؛ 1374 ،16 )

  • در تعریف دیگری از روستا، آن را سرزمینی تعریف می کنند که تراکم کم جمعیت مشخصه ی اصلی آن است و کشاورزی آن مهم است . یا روستا ،زیستگاه جماعتی از مردم در خارج از محدوده ی شهرهاست که با مشخصات جمعیتی معین ، و به عنوان جامعه ای مستقل و دارای هویت خاص فرهنگی ، اقلیمی ، جغرافیایی ، اقتصادی و با اتکا بر نظامهای رهبری و مدیریت محلی خود عرصه ی فعالیت های کشاورزی است .( حسینی ابری ؛ 1380 ، 4 )

دربیان اختلافات بین شهر و روستا نیز  اندیشمندان نظرات بسیاری ارائه کرده اند که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم :

به عقیده ی دکتر محسنی اولین و آشکارترین اختلاف مربوط به جنبه ی جغرافیایی شهر است که به کلی با ده متفاوت است .

  • شهر فضایی متراکم است که تراکم جمعیت در رابطه با فضای احاطه کننده ی آن نسبتاً زیاد است . جامعه ی شهری عملاًفاقد فعالیت های کشاورزی است. اختلاف اساسی دیگر میان شهر و ده مربوط می شود به ساخت شغلی جمعیت آنها .( محسنی ؛ 1369 ،376)
  • شاید بتوان گفت که فعالیت های اقتصادی مردم و نحوه ی توزیع این فعالیتها در بخش های سه گانه ی اقتصادی ، میزان سواد، تجهیزات درمانی، آموزشی و رفاهی، شرایط زندگی و سطح درآمد، چگونگی مشارکت زنان در امور خارج از منزل از عواملی هستند که بهتر است در تشخیص روستا و شهر مورد عنایت قرار گرفته و در جداسازی شهر از روستا مؤثر واقع گردیده اند. ( نقدی ؛ 1382 ،19)[1]

و در تفاوت شهر و روستا برخی از اندیشمندان به این نکات توجه می کنند:

الف – قدرت ارزشهای سنتی:

این ارزشها به منزله ی یک حاکم در روستا حکمفرمایی می کنند .

ب – ارتباطات و تماسهای اولیه :

در روستا ارتباطات چهره به چهره است ، در شهر غیر مستقیم و رسمی و ثانویه است.

ج – سادگی و یکنواختی زندگی :

یعنی اینها حداقل تغییرات را تجربه می کنند،  و به دست آوردن مقام و جاه طلبی در نواحی روستایی کمتر به چشم می خورد . سطح زندگی شاهد تغییرات سریع نبوده و به کندی تغییر می یابد .

د – تخصص گرایی :

تولیدات در نقاط شهری بر اساس تخصص و در قالب تخصص صورت می گیرد. در حالی که فعالیت و تخصص مسلط در جامعه روستایی کشاورزی است. شهرنشینان وابستگی های مختلف سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و … را دارند در حالیکه روستائیان به ندرت وابستگی های سازمانی و صنفی دارند .

ه- استقرار و جایگزینی درست افراد :

با رقابت در نقاط شهری، افراد عموماً در منصبها و مشاغل خود استقرار می یابند. در حالیکه در نقاط روستایی چنین فرصت و امکانی کمتر وجود دارد .

و – تحرک اجتماعی :

جامعه ی شهری نیاز به تحرک دارد و آن را تقویت می کند. در این جوامع بیشتر تأکید بر اکتساب است تا انتساب . پویایی و حرکت لازمه ی تداوم حیات جوامع شهری است .

ز – محدوده های تخصصی :

هر منطقه را به فعالیتی اختصاص می دهد .

 ح – موقعیت زنان:

 منظور از موقعیت زنان ،فعالیت زنان شهری در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی  می باشد.اما در رابطه با زنان روستایی فعالیت زنان روستایی در مزارع موجب به دست آوردن درآمد نمی گردد.

ط – تضاد در تفاوت بین خصلتها :

روستائیان تحمل کمتری در برابر اعتقادات جدید دارند. اما شهرنشینان خودشان را با شرایط و اعتقادات جدید وفق می دهند.( زرنقی ؛ 1382 ، 27-28 -29 )

با این تفاسیر در مورد خاروانا باید گفت که ، خاروانا روستا شهری دارای 2500 نفر جمعیت است اکثر ساکنین آن به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند و کارمندان شاغل در اداراتی مانند بخشداری و شهرداری و … بیشتر غیر بومی هستند و انجام کارهای تخصصی با غیر بومیان است که از خارج از روستا آمده اند و صنعت و خدمات در این روستا نقشی ندارد با توجه به اینکه این روستا سرشار از معادنی است که در صورت بهره برداری و استفاده از آن می تواند نقش مهمی در ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی ساکنان و پدیدار شدن شاخه ی جدیدی از اشتغال و سبک زندگی برای ساکنان منطقه باشد، روابط حاکم بر افراد روستا غالباً از نوع روابط اولیه (چهره به چهره ) است و ساکنان آن همدیگر را می شناسند و  علاوه بر مطالب گفته شده مشارکت زنان در عرصه جامعه ی مورد بررسی در حداقل ممکن است.

مطابق با آنچه دربالا به ان اشاره شد  چه نامی برای منطقه ی مورد مطالعه برازنده تر است ؟

این منطقه  از نظر تسهیلات رفاهی مانند مسافرخانه، رستوران و … برای ارائه ی خدمات به میهمانان غیر بومی در مضیقه است و همچنین دارای جاده ای نامناسب و پر از پیچ های متعدد است که فقط افرادی که در اینجا ساکن هستند و یا بنا به اقتضای شغلشان در آن رفت و آمد می کنند به آن آشنا هستند .

اما واژه ای ما بین روستا و شهرنیز وجود دارد که آن روستا شهر است در اینجا به این موضوع پرداخته می شود که آیا می توان منطقه ی مورد بررسی ما را روستا شهر نامید ؟

در این رابطه برخی از صاحبنظران، معیارهای جمعیتی، برخی دیگر معیارهای کارکردی و برخی نیز امکانات و خدمات سکونتگاهها را مبنای تعریف خود قرار داده اند. اما در میان تعاریف مختلف از روستا شهرها بیشتر صاحبنظران ملاک جمعیتی سکونتگاهها را مد نظر قرار داده اند .

جان فرید من[2] و مایک داگلاس[3] به عنوان نخستین صاحبنظران تئوری روستا شهر، روستا شهر را شهری با 10 تا 50 هزار نفر جمعیت می دانند. و با توجه به نقش و کارکرد روستا شهر و ناحیه ی اطراف آن به تعریف ناحیه ی روستا شهر می پردازند .( فریدمن و داگلاس ؛ 1975 ، 62 )

همچنین نظریان ،با ملاک قرار دادن میزان جمعیت 25000 نفر، معتقد به تمایز بین شهرهای کوچک و روستا شهر بوده و بیان می دارد که طبق سرشماری سال 1365 تعداد 333 روستا شهر کمتر از 25000 نفر در ایران وجود داشته است.( نظریان ؛1379 ، 159 )

علاوه بر معیار جمعیت برخی دیگر از محققان ضمن در نظر داشتن ملاک میزان جمعیت معیار کارکردی سکونتگاهها را در نظر گرفته و با توجه به نوع فعالیت شاغلان سکونتگاهها ، روستا شهرها را به بیانی تعریف کرده اند . این عده از محققان بر کارکرد کشاورزی روستا شهرها تأکید می کنند و معتقدند روستا شهرها  (urban village) یا (rurban) نقش خدماتی، کشاورزی دارند و به جای واژه ی (agropolice) این واژه ها را به کار می برند.( جاسبرینگ ؛ 1932 ، 512 ).

سعیدی اصطلاح روستا شهررا برای توصیف شرایط بسیاری از شهرهای کشورهای جنوب در سالهای اخیرمناسب می داندوبه نظر وی ، وا ژه ی urban(شهری ) و rural(روستایی)  به صورت rurban رواج یافته است این اصطلاح از  دو صفت انگلیسی که در بالا به آن اشاره شد  ساخته شده  و عبارت است از ترکیب و ادغام ساختارهای اجتماعی شهری و روستایی در حاشیه ی مراکز شهری.

( سعیدی ؛ 1377 ، 124 – 125 )

علی اکبری روستا شهر را یک مجموعه ی زیستی مستقل و منفصل از مادر شهر اصلی می داند که شامل ساخت و سازهای نسبتاً سازمان یافته ای است که در محدوده ی یک روستا انجام می گیرد و به آن ماهیت شبه شهری می بخشد . اینگونه سکونتگاهها از ویژگیهای صرفاً روستائی شان فاصله گرفته و با این حال موقعیت شهری هم نیافته اند و مراحل گذار شهری را سپری می کنند، به این دلیل برخی از عناصر و خصوصیات روستایی همچنان در آنها دیده می شود .روستا شهر،  در نامگذاری و تعریف این تیپ شهری به کار می رود، که بیانگر (village city) است. درایران در مواردی واژه ی روستاشهر شهری گرایی یا نفوذ فرهنگ و عناصر شهری در نواحی روستایی است.( علی اکبری ؛ 1383 ، 209 -210 )

رضوانی، واژه ی روستا شهر را با شهرهای کشاورزی یکی می داند  و معتقد است که ((روستا شهر یا شهرهای کشاورزی روستاهای بزرگ و پرجمعیتی هستند که در آنها چشم اندازهای شهری و روستایی با هم ادغام شده اند و فعالیت اقتصادی غالب بر این روستا ها امکان دارد که فعالیت کشاورزی باشد ولی فعالیتهای خدماتی و گاهی صنعتی نیز در آنها رواج دارد.همچنین ساختار اجتماعی، فرهنگی و کالبدی این روستا ها به شهر شباهت دارد. این قبیل روستا ها را که ترکیبی از چشم اندازهای فیزیکی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی شهر و روستا در آنها دیده می شود را می توان روستا شهر نامید)).( رضوانی ؛ 1377 ،142 )

در واقع با تکیه بر نظریاتی که بیان شد در ایران دو نوع روستا شهر وجود دارد :1 – روستا شهر هایی که در اثر نفوذ فر هنگ شهری گرایی به وجود آمده اند.2 – شهر های کشاورزیکه در آنها چشم اندازهای روستایی و شهری ادغام شده اند.

 چرا خاروانا را می توان روستا شهر نامید؟

در رابطه با خاروانا باید  گفت که  دامداران این منطقه  ( کسانی که دارای گوسفندان زیادی هستند) در تابستان به ییلاق کوچ می کنند و در فصول سرد سال به روستا و  به خانه های خویش مراجعت می کنند و برای تغذیه ی دامهای خود از علوفه ی خشکی که در تابستان کشت کرده اند استفاده می کنند.زبان ساکنین این روستا شهر مانند ساکنین سایر نقاط آذربایجان شرقی ترکی است و مذهب آنان نیز شیعه است. از نظر جمعیتی هم دارای رشد منفی و مهاجر فرستی بالایی هستند. از نظر سطح سواد نیز تحصیلات در دوره ی دبیرستان به خصوص برای دختران پایین است . و مشارکت زنان در اداره ی امور روستا به صفر می رسد با ایجاد شهرداری در این روستا شهر تغییراتی از نظر کالبدی به وجود آمده است البته قبل از ایجاد شهرداری به علت اجرای طرح هادی در روستا تغییراتی کالبدی به وجو آمده بود که ازجمله ی آنها کشیدن خیابان بود که سبب تغییراتی در کالبد روستا شد بدین نحوکه قسمتی از قبرستان روستا و یا خانه های ساکنین را ویران کرد و ساکنین نیز به اجبار به قسمت پایین ده که مناطق اداری در آن وجود دارند رفتند و در آنجامنازل مسکونی خود را احداث کردند .

مسأله ی اصلی تحقیق

با اینکه تغییراتی که به آنها اشاره شد اهمیت خود را دارا هستند، اما آنچه مهم است تغییراتی است که به علت ایجاد دانشگاه در این روستا شهر در حال وقوع است تغییراتی که از دید انسانهایی که در آن محیط زندگی می کنند شاید پنهان بماند اما این تغییرات رخ می دهند و در ارزشها، فرهنگ وسبک زندگی و پوشش مردم تأثیرات خود را دارند.

دانشگاه آزاد اسلامی خاروانا در سال 1383 در لوای دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورزقان کار خود را آغاز کرد ناگفته نماند که احداث دانشگاه به خواست مردم و با تصمیم گیری خارواناییهای مقیم شهر تهران که در حسینیه ی امام موسی ابن جعفر در مراسم گوناگون با هم گردهمایی و مشارکت دارند و با کمک مالی این افراد( حدوداً 400 نفر از مهاجرین این روستا شهر می باشند که به طور دائم در تهران زندگی می کنند و هر کدام متناسب با درآمد خود به احداث دانشگاه کمک مالی کردند) که حدود 300 میلیون ریال می باشد، صورت گرفت، علت این امر هم شاید این موضوع باشد که این افراد که خود در مرکز زندگی می کنند و طرز فکری متفاوتی رادارند احداث دانشگاه را توجه بیشتر به این منطقه ی تاریخی و پیشرفت و توسعه ی آن قلمداد کرده اند و یکی از ملزومات رسیدن به توسعه در این روستا شهر را ایجاد دانشگاه دانستند. یعنی این طرح می تواند توسعه زا باشد.اجرای این برنامه در این روستا شهر دارای نتایجی بوده است که محقق را بر آن داشت تا به بررسی آن بپردازد و از طریق این جامعه ی کوچک به چگونگی به وجود آمدن تغییرات در یک جامعه و دلایل آن پی ببرد وبه این مسأله بپردازد  که طرحی با اهداف مشخص پس از اجرا در یک روستا شهر چه پیامدهایی را می تواند در پی داشته باشد در مورد این روستا شهر نیز بیطرفانه به بررسی این تغییرات که در ادامه ی بحث به بخشی از آنها که رخ داده است و یا در حال رخ دادن است پرداخته خواهد شد.

 در سال 1383 تعداد دانشجویان پذیرفته شده 130 نفر و در مقطع کاردانی و صرفاً  حسابداری و عمران و کامپیوتر و زبان انگلیسی بوده است. به دلیل محدود بودن خوابگاه، دانشجویان پسر به اجاره کردن خانه های ساکنین اقدام کردند . این دانشجویان از شهرهای مختلف کشور برای مثال تهران، رشت، شیراز، شبستر و … پذیرفته شدند و از نظر زبان و فرهنگ، کاملاً  با این مردم متفاوت می باشند. و این روستا شهر با توجه به افزوده شدن این تعداد با مسأله ی اجاره نشینی و بالا رفتن قیمت اجاره ها و منازل روبروشدکه البته این تغییری مادی و قابل رؤیت می باشد. در سال 1384این تعداد به 159 نفر افزایش می یابند.در سال 1385 به دلیل کمبود برخی از امکانات دانشگاه در جوابگو بودن به نیاز دانشجویان پذیرش صورت نگرفته است ، اما در سال 1386 دوباره دانشگاه پذیرش خواهد داشت.

با توجه به آنچه گفته شد در یک روستا شهر که جمعیت کمی دارد این افزایش  با توجه به جمعیت اندک این روستا شهرنقش بسیار مهمی در حیات اقتصادی و فرهنگی آن ایفا می کند .و تعاملات جدیدی که پیش از این سابقه نداشته است دیده می شود که نوع آن از جنس تعاملات رویاروی و افراد آشنا نمی باشد، روستایی که تا پیش از این همه همدیگر را می شناختند و دارای روابط چهره به چهره بودند و کنترل اجتماعی شدیدی بر آن حاکم بود.

در ادامه جدولی ارائه می شود که در آن تعداد دانشجویان و رشته ها ی آنها و شهر هایی که ساکن آن بوده اند بر حسب سال ورود آورده شده است .

تقسیم بندی تعداد ورودی دانشجویان برحسب سال ، جنس، شهر ، رشته تحصیلی

سالتعدادزنمرد   شهررشته تحصیلی
13831306124تهران ، رشت ، شیراز، شبستر، قم ، تبریزکامپیوتر، حسابداری ، زبان انگلیسی، عمران
138429821علمدار ، ورزقان ، خاروانا ، جلفاحسابداری ، زبان انگلیسی
1385000______
جمع کل15914145 

( امور دانشجویی دانشگاه خاروانا ، 1385)

 

همچنین اساتید این دانشگاه  نیز از شهرهای تبریز، مرند و شبستر برای تدریس به خاروانا می آیند که در کل تعداد آنها 21 نفر می باشد ، برای رفت و آمد اساتید نیز دانشگاه سرویس ایاب و ذهاب در نظر گرفته است.

کارمندان دانشگاه نیز 6 نفر هستند که 3 نفر از آنها از خاروانا می باشند و 3 نفر دیگر نیز ازساکنان شهرهای اطراف خاروانا هستند. رئیس دانشگاه نیز از شهر مرند است که نزدیک خاروانا است.

  اما با ورود این افراد، گاه بین این افراد و بومیان تعارضاتی به وجود آمد که به دلیل بینش متفاوت آنها (روستائیان و دانشجویان )در برخورد با مسائل مختلف امری اجتناب ناپذیر است برای مثال کشمکشهایی که در انتخابات ریاست جمهوری میان مردم و دانشجویان به وجود آمد. و یا طرز پوشش و آرایش موی سر که آنها بر طبق باورهای خود دارای سبک خاصی هستند که بعضاً برای اهالی تعجب برانگیز و خلاف ارزشهاست که از جانب قشر جوان روستاشهر قابل تقلید و مطلوب است اما سایر اقشار آن را مذموم به شمار می آورند. و گاه با بی اعتنایی و اعتراض مواجه می شود.اینکه چه کسانی به این ارزشهای جدید اعتراض می کنند، نوآوران و آنان که سبک هایی مطابق با ارزشهای خود در مقابله با این تعارضات به وجود می آورند و این تغییر چه سمت و سویی خواهد داشت و آیا سبب اضمحلال فرهنگی و آسیب های فرهنگی خواهد شد و یا ناهنجاری ها و آنومی هایی، از جنسی دیگر و غیر قابل باور مردم به وجود خواهد آورد و پیامد آنها چه خواهد بود خود جای بحث و بررسی فراوان دارد.

در واقع می توان به تأثیرات متفاوتی که احداث دانشگاه بر روی گروههای مختلف سنی در این روستا داشته است پرداخت و اینکه چه کسانی به طور مستقیم با دانشجویان رابطه دارند و چه گروههای سنی تمایل یه نزدیکی و الگو برداری از آنان دارند و آیا این الگو برداری فقط در زمینه ی مسائل ظاهری ، مثل نوع لباس و آرایش مو و… است که گاهاً  بعضی از آنها مذموم شمرده می شود و یا اینکه در رابطه با ادامه ی تحصیل و تغییر دیدگاهها در رابطه با تحصیلات عالیه نیز می باشد. در رابطه با سنین بالاتر نیز همینطور، آیا آنها خود را در معرض این ارتباطات و همکاریها قرار می دهند و یا اینکه با این افراد به عنوان بیگانگان و کسانی که ثبات و امنیت خاطر در زندگی آنها را تهدید می کند برخورد می کنند . علاوه بر گروههای سنی مختلف باید دید که کدام یک از دو گروه زنان و مردان بیشتر در این رابطه حضور دارند و کدامیک بیشتر تحت تأثیر این رابطه قرار دارند ؟ از دید کدامیک از آنها رفتار و سبک زندگی دانشجویان قابل پذیرش است ؟

گروههای شغلی مختلف را نیز می توان در این مورد برسی کرد که در این روستا شهر گروه عمده ی شغلی را کشاورزان تشکیل می د هند و پس از آنا ن دامداران که البته آنها خود هم کشاورزند و هم دامدار و گروه بعدی پیشه وران هستند که شامل مغازه داران و نانوایی و … هستند و گروه بعدی کارمندان هستند که بخش عمده ای از آنان را غیر بومی ها تشکیل می دهند که بعضی از آنها چندین سال است که ساکن روستا شهر خاروانا هستند .

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 1422 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:33

دانشگاه تهران   

    دانشکده علوم اجتماعی               

    گروه جمعیت شناسی

 

پایان نامه:

جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته جمعیت شناسی

 

عنوان:

           بررسی جمعیت شناختی وضعیت مسکن در ایران به تفکیک استان،

1355-1375

 

استاد راهنما:

دکتر حسین محمودیان

 

استاد مشاور:

دکتر محمد میرزایی

 

دانشجو:

****

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

چکیده:

قسمت اعظم حیات انسان در خانه می گذرد و بستگی بین انسان و محل سکونت چنان است که یکی از این دو بدون دیگری متصور نمی تواند باشد. مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زیستی انسان بشمار می رود و ارتباط تنگاتنگی با جمعیت دارد. در این تحقیق ابتدا سعی شده است به بررسی جایگاه بخش مسکن در برنامه های عمرانی (قبل از انقلاب و بعد از انقلاب)پرداخته شود و بعد از آن شاخص های کمی و کیفی بخش مسکن برای کشور و استانها در طی سالهای1355تا1375مورد مطالعه قرار گرفت. و به دلیل یکسان نبودن محدوده جغرافیایی استانها و تاسیس استانهای جدید به بازسازی جمعیت استانها با مبنا قرار گرفتن سرشماری سال1375 پرداخته شده است. درکل وضعیت بخش مسکن در طی این دو دهه روند مطلوبی داشته ولی همچنان مشکلات بخش مسکن وجود دارد. در قسمت بعدی به بررسی عوامل جمعیتی موثر بر نیاز به مسکن پرداخته شده است.در این تحقیق  با بهره گیری از شاخص های کمی وکیفی مسکن و با استفاده از تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل واریانس یکطرفه متغیر نیاز به مسکن برآورد شده است. برآورد نیاز به مسکن در این تحقیق به معنای نیاز به واحدهای مسکونی جدید برای کاهش تراکم سکونتی می باشد. جامعه مورد مطالعه کلیه استانهای کشور ایران در سال1375بوده است. روش بررسی در این تحقیق، روش تحلیل اطلاعات ثانویه بوده است. در این تحقیق با توجه به مبانی پژوهش فرضیاتی ارائه شده است‏،که درآن متغیر نیاز به مسکن منغیر وابسته و متغیر های میزان رشد جمعیت، میزان روستا نشینی، میزان تغییرات بعد خانوار و میانگین سن ازدواج بعنوان متغیرهای مستقل محسوب گشته اند. بعد از آزمون فرضیات با استفاده از جدول ماتریس همبستگی و رگرسیون چند متغیره مشخص شد که از مجموع چهار فرضیه ارائه شده در تحقیق یک فرضیه با احتمال بیش از 95درصد مورد قبول واقع شده است که متغیرهای میزان رشد جمعیت و میزان روستانشینی درکل حدود 51درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند. پس نتیجه می گیریم که آن استانهایی که میزان رشد جمعیت و میزان روستانشینی بالاتری داشته اند تراکم سکونتی بیشتری داشته و در نتیجه میزان نیاز به مسکن بیشتری را هم می طلبند. در ادامه کار به پیش بینی نیاز به مسکن کشور برای سال1390 پرداخته شده که در آن بر اساس فاکتورهای مختلف از جمله میزان رشد جمعیت، میزان خانوارهای اضافه شده ،میزان تخریب واحدهای مسکونی و… به پیش بینی نیاز به مسکن کشور پرداخته ایم. در طی دوره 1375تا1390ما به 18میلیون واحد مسکونی جدید نیازمند هستیم. از این تعداد 7/18 درصد برای جمعیت اضافه شده، 0/44 درصد برای خانوارهای اضافه شده، 3/7 درصد برای واحدهای مستهلک،8/17 درصد برای تخریب ناشی از حوادث و بقیه به موارد دیگر نظیر حذف واحدهای غیر استاندارد و تراکم خانوار درواحد مرتبط می‏باشد.

مقدمه:

مسکن[1] اساسی­ترین نیاز انسان بشمار می آید و مکانی است که انسان را از همه حوادث جهان بیرون محافظت می­کند(Arora and Bindra,1994:1). واز جمله نخستین مسائلی است که انسان همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای رفع این مساله ویافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است (اهری،1367).مشکل مسکن موضوعی است که امروزه همه کشورها را به نوعی متناسب با شرایط­شان گرفتار ساخته است در حالیکه در کشورهای پیشرفته، مسکن بعدی از رفاه اجتماعی بوده و برنامه­های توسعه مسکن بر بهبود کیفی متمرکز­اند(Barlow and Duncan,1994:4)‏‏ٌ‏‎‏‏‏‏‏‏‏، در کشورما نیز مسکن یک نیاز اولیه محسوب شده و تامین آن همردیف با تامین غذا و پوشاک به شمار آمده است. در جامعه­ای که طبق اصل چهل وسوم قانون اساسی یکی از نیازهای اساسی هرفرد و خانواده مسکن بوده و طبق اصل سی ویکم داشتن مسکن متناسب با نیاز حق هر فرد و خانواده ایرانی است. همواره در طول تاریخ مسکن یکی از احتیاجات اساسی زندگی ایرانیها می بوده حتی در هزاره های قبل از میلاد ایرانیها در زمینه احداث خانه­ها و ایجاد شهر پیشرفت قابل ­ملاحظه­ای کرده و سومریها نیز در 5 هزار سال قبل در دشت پهناور نینوا بدون برخورداری از امکانات تمدن امروزی برای خانه­سازی مساعی کافی مبذول می داشته اند. بعد از ظهور دین مبین اسلام و با مهاجرت پیامبر به مدینه خانه سازی مورد توجه زیاد قرار گرفت و در قرآن مجید هم به خانه آباد شده سوگند یاد شده است.«والبیت المعمور»(سوره طور آیه چهار). بنجامین دزرایلی[2] معتقد است که مسکن مهمترین تامین کننده تمدن و مهمترین نگهدار فرهنگ اجتماعی جامعه است. بدین صورت که بهبود وضعیت مسکن و خدمات شهری، افزایش ثبات اجتماعی، بهبود شرایط محیطی، بهبودکلی در کیفیت زندگی و انگیزه مشارکت در اجتماع را به دنبال دارد. در گزارشی که توسط گروهی از کارشناسان سازمان ملل تهیه شده بر نقش کلیدی مسکن در بالا بردن وحدت جامعه تاکید شده است(United Nations,1974). نقش مسکن در اقتصاد کشورها هم حائـز اهمیت است. تقریباً یک چهارم از ثروت ملی در کشوری نظیر آمریکا به صورت واحدهای مسکونی شهری وروستایی است. احتیاج به مسکن در جامعه با افزایش جمعیت تشدید می گردد. و لذا علاوه بر تعداد، ترکیب و نحوۀ توزیع جمعیت، عوامل دیگری از قبیل وضع معیشت، الگوی ازدواج، نوع خانواده­ها از نظر هسته­ای یا گسترده بودن، مهاجرت و سطح درآمد درآن تاثیر­گذار می­باشند و به دلیل همین تعددعوامل، راه­­حلهای جامع و آگاهانه­تری را می­طلبد. این مسئله در کشورهای پرجمعیتی که میزان رشد جمعیتی بالایی دارند، از شدت بیشتری برخوردار است و در مواردی به صورت گره کوری درآمده است که نه امکانات داخلی می­توانند آن را بگشایند و نه کمک­های خارجی قادر به حل آن هستند (زنجانی،156:1371).

تقاضا برای مسکن از تغییر در اندازۀ جمعیت،ترکیب جمعیت ومحل اقامت می تواند به صورت مستقیم تاثیر بپذیرد. تغییرات در باروری، الگوهای ازدواج، مهاجرت و همچنین مرگ ومیر نیز بطور مستقیم بر نیاز به مسکن تاثیر می گذارند. در کشورهای در حال توسعه جهان، روند باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در طی چندین دهه اخیر ابعاد متعددی از تقاضای  مسکن را ایجاد نموده است. و تغییرات در الگوهای ازدواج و طلاق، ساختار سنی جمعیت و متوسط بعد خانوار هم به این تقاضا افزوده اند که البته نباید تاثیر سوانح و بلایای طبیعی مثل سیل، زلزله و … را نیز در این مورد نادیده انگاشت (حیدرآبادی،2:1380).

علی رغم تلاشهای زیادی که در جهت تامین مسکن، بعد از انقلاب اسلامی صورت گرفته، شواهد حاکی از آنست که هنوز هم تامین مسکن یکی از مشکلات کشور ایران محسوب می شود که این امر خود ضرورت نقد و بررسی سیاستها واقدامات گذشته را جهت تنظیم برنامه ای سنجیده تر الزامی می سازد.

بیان مسئله:

کشور ایران در دو دهۀ اخیر از رشد جمعیتی بالایی برخوردار بوده و جمعیت آن از 7/33 میلیون نفر در سال1355به بیش از 60میلیون نفر در سال1375رسیده است. رشد جمعیت در طول این مدت 93/2درصد بوده است. بیشترین میزان رشد جمعیت کشور در دهۀ 65-1355(با رشد91/3درصد) حادث شده است. همراه با افزایش نرخ رشد در این دهه، روند شهرنشینی نیز سرعت بیشتری گرفت و نرخ رشد سالانه جمعیت شهرنشین در این مدت به4/5 درصد رسید، در حالیکه نرخ رشد سالانه جمعیت روستایی در طی این دهه تنها4/2درصد بوده است. همراه با کاهش نرخ رشد جمعیت کشور در دهۀ75-1365، سرعت افزایش میزان شهرنشینی کاهش یافت و نرخ رشد سالانه جمعیت شهری کشور به2/3درصد در فاصله این دهه رسید در حالیکه جمعیت روستایی کشور در سالهای اخیر در حدود23میلیون تثبیت گردیده است(طبق جدول شماره1-1). بخش عمده ای از افزایش جمعیت شهرنشین در دو دهۀ اخیر معلول عواملی همچون مهاجرت روستاییان به شهرها، اسکان عشایر، تبدیل تعدادی از نقاط روستایی به شهرها بوده بگونه ای که تعداد شهرها از373 شهر درسال 1355به 612 شهر در سال1375افزایش یافته است. این افزایش ها پیامدهای اجتماعی، اقتصادی نامطلوبی، ازجمله کاهش سرمایه­گذاری در بخش های آموزش، بهداشت، درمان،مسکن وافزایش بیکاری را بهمراه داشته است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی...
ما را در سایت پایان نامه های رشته علوم اجتماعی و جامعه شناسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت social-thesis بازدید : 270 تاريخ : جمعه 4 تير 1395 ساعت: 1:30